January 2017 Archives

TrumpandIranFMS_small.jpgف. م. سخن - خبرنامه گویا، ریاست جمهور محترم ايالات متحده امريكا، عاليجناب دونالد ترامپ با درود
اينجانب، گشتاسب اهورايى، اهل ايران، داراى گذرنامه ى جمهورى اسلامى، براى سفر به كشور امريكا دچار مشكلى شده ام كه لطف بفرماييد جناب عالى يا يكى از مشاوران تان يا يكى از منشيان مشاورتان يا يكى از پادوهاى منشيان مشاورتان به اين جانب پاسخ دهيد و مرا از سرگردانى برهانيد.
چنان كه آن عاليجناب مستحضر مى باشند، انسان ها، به ناگهان در جايى از جهان چشم مى گشايند و بى آن كه بدانند يا خود بخواهند، اهل آن قسمت جغرافيايى از كره ى زمين مى شوند. من، حدود ٧ سال داشتم كه متوجه شدم اهل سرزمينى به نام ايران هستم و آن زمانى بود كه آقا داداش ما، هوس مسافرت زمينى دور اروپا به سرش زد و ما و اهل خانه را تووى يك فولكس قديمى سوار كرد و دور اروپا چرخاند. بعدها متوجه شدم كه اين سفر در زمانى اتفاق افتاده كه در مسير تركيه و مقصد استانبول، كه بخشى از آن هم خاكى بود، راهزنان، مسافران را در روز روشن چپاول مى كردند و بچه هاى ترك در طول مسير، براى گرفتن سيگار از مسافران، راه را بر اتومبيل ها مى بستند و اگر سيگارى به آن ها داده نمى شد، شيشه هاى اتومبيل را با سنگ مى شكستند و هميشه توصيه مى شد كه راه هاى تركيه به صورت گروهى پيموده شود. در آن دوران، بلغارستان و يوگوسلاوى هم كمونيست بودند و يادم هست آقا داداش مى گفت اگر كسى بخواهد از سيبستان هاى اطراف جاده ها سيبى بچيند و ميل نمايد، باغداران او را با تفنگ ناكار مى كنند...
اصلا من بيخود وارد اين مبحث شدم. خواستم بگويم كه ما در زمان پادشاه ايران سفر مى كرديم و يك پاسپورت زرشكى رنگ داشتيم كه هر جا مى رسيديم آقا داداش آن را نشان مى داد و موانع بالا مى رفت و ما به سفر خود ادامه مى داديم.
منظور از اين گفتار اين است كه انسان بى آن كه خود بخواهد در جايى به دنيا مى آيد و باز بى آن كه خود بخواهد پاسپورت كشورى را دريافت مى نمايد و تنها با آن پاسپورت است كه مى توان به سفر خارج از كشور رفت.
ما با آن پاسپورت زرشكى به همه جا سفر مى نموديم و همه جا با احترام ما را راه مى دادند و ما را داراى ملكه اى به نام ثريا و فرح و پادشاهى به نام رضا يا محمدرضا مى دانستند و عكس پادشاه و ملكه و بچه هايشان هميشه روى جلد مجلات بود و هر وقت ما مى گفتيم ايرانى هستيم، نيش طرف خارجى باز مى شد و اول مى گفت نفت بعد قالى بعد پسته بعد ملكه ثريا بعد ملكه «فقحِ» ديبا! و ما اين جورى احترام بسيار زيادى مى داشتيم.

makan_delrahim_small.jpgخبرگزاری ایرانشهر - دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا همزمان با دستور ممانعت از ورود ایرانی تباران به خاک این کشور، «ماکان دل‌رحیم» یکی از کارکنان سابق کمیته قضایی مجلس سنای آمریکا را به عنوان قائم‌مقام مشاور حقوقی کاخ سفید در امور قضایی منصوب کرد. منابع نزدیک به کاخ سفید می گویند اصلی ترین وظیفه آقای دل‌رحیم مشاوره برای انتخاب نامزدهای نهایی برای انتصاب در دادگاه عالی ایالات متحده انتخاب خواهد بود.

در حالی‌که «دونالد ترامپ» برای گزینش نامزد مورد نظرش برای دادگاه عالی آمریکا (عضو نهم) آماده می‌شود، آقای ماکان دل‌رحیم وکیل مبرز و کهنه‌کار ایرانی‌تبار که سابقه طولانی مبارزه در کنار قضات محافظه‌کار را در پرونده کاری خود دارد توسط رییس‌جمهور منتخب استخدام شده است.

بی بی سی - برای قرن‌های آیین زرتشتی در سرزمین باستانی‌اش غریب بود. اما گات‌های آشو زرتشت بار دیگر در کوهستان‌های کردستان عراق سروده می‌شود. برای دیدار با زرتشتیان کردستان عراق به به سلیمانیه رفتیم؛ شهری که مرکز فعالیت احزاب مخالف، فعالان سیاسی و ادیان مختلف است. مرکز زرتشتیان سلیمانیه روبروی دفتر مرکزی اتحادیه میهنی کردستان، حزبی که این منطقه را در کنترل دارد بود.رتابلوهای این مرکز که با آرم فروهر‌‎ها مزین شده بود از دور دیده می‌شد.

zartosh_symbol_in_iraq.jpgحضور ما همزامان با مراسم گرویدین رابر، مردی ۲۷ ساله کرد بود. پدر و مادر او مسلمانند اما او تصمیم گرفته که زرتشتی شود. مراسم گرویدن با دف‌نوازی و سرودن گاتهای زرتشت شروع شد. آشنا عبدالله، زنی ۵۰ ساله که لباس سفید و شال زرد بر کمر داشت از روی کاغذ گاتها را می‌خواند. رابر لباس کردی پوشیده و ریش و سبیلی پرپشت داشت. با صدای محکم سوگندنامه را تکرار می‌کرد. با بستن شال به دور کمر او، مراسم تکمیل شد. او گفت "به این نتیجه رسیده زرتشتی دین صلح و آشتی است. دین احترام به طبیعت و حیوانات است." [در همین زمینه: گزارش ایسنا از 'ممنوعیت حضور گردشگران' در جشن سده در یزد]

nurizad_we_are_trump_small.jpg"نظام حاکم سالهاست میلیونهاایرانی راپشت مرزهانگاه داشته"

محمد نوریزاد در نهمین تحلیل هفتگی خود از شبکه جهانی «دُرّ تی وی» جلوگیری از برگزاری جشن سده توسط نیروهای امنیتی و قانون منع ورود اتباع ۷ کشور به آمریکا را مورد بررسی قرار داد.

به گزارش خبرنگار «آمدنیوز»، محمد نوری‌زاد در بخشی از سخنان خود اظهار کرد: جشن سده مخصوص زرتشتیان نیست و مخصوص همه ایرانیان است.

وی از ممانعت مأموران امنیتی در سیرجان از برگزاری مراسم جشن سده خبر داد و گفت: برنامه این جشن در شهرهای دیگر نیز با فشار مأموران امنیتی لغو شده است.

محمد نوری‌زاد با انتقاد از رفتار مسئولین کشور در خصوص برگزاری مراسم‌های ملی و اصیل باستانی گفت: این ممانعت‌ها به دلیل ترس حاکمیت به خاطر از رونق افتادن مجالس مذهبی است.

این هنرمند منتقد در ادامه‌ی سخنان خود به فرمان دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در خصوص لغو موقت ویزا برای ۷ کشور مسلمان پرداخت و گفت: ما چند میلیون ایرانی در پشت مرزها داریم که دلشان برای بازگشت به وطن‌شان می‌تپد، اما مسئولین کشور نمی‌گذارند ایرانیان بازگردند و آنان را بازداشت و اموالشان را توقیف می‌کنند.

وی افزود: ما خودمان هزار ترامپ داریم و هزاران «قوانین ترامپی» در این کشور حاکم است، اما مسئولین کشور از ترامپ به خاطر وضع این قانون انتقاد می‌کنند.

نوری‌زاد اقدام دادستان زن آمریکا در توقیف فرمان دونالد ترامپ را «شکوهمند» توصیف و آن را «الگوی رفتار مدیریتی در برابر رئیس‌جمهور» قدرتمندترین کشور دنیا دانست.

kinehKhameneiMussavi_small.jpgنگام ، حکایت فراموشی حجت الاسلام خامنه ای نسبت به الطاف افرادی که در گذشته ی او نقشی داشته اند حکایت تازه ای نیست، هم چون حکایت بسیاری از زمامدارانی که پس از رسیدن به قدرت حتی نزدیک ترین افراد به خود را به فراموشی سپرده و محبت های آنان را در حق خود به یاد نیاورده بلکه در برخی از موارد حتی در حق آنان بدی و ظلم روا داشته اند ، در این قسمت به بررسی تحلیلی دلایل اختلاف ها و کینه ی ۳۵ ساله حجت الاسلام خامنه ای نسبت به میر حسین موسویخواهیم پرداخت ، و از دوستان عزیز خواهشمندیم چنان چه موارد مستند و قابل انتشاری از این دست مطالب سراغ دارند ، برای تنویر افکار عمومی و آگاهی بخشی عمومی برای ما ارسال نمایند تا در بخش های بعدی از آن استفاده شود .

شروع همکاری حجت الاسلام خامنه ای با مهندس میر حسین موسوی در قوه مجریه

حجت الاسلام خامنه ای در سال ۱۳۶۰ پس از انفجار دفتر نخست وزیری و جان باختن محمد علی رجایی رییس جمهور وقت ، به ریاست جمهوری رسید ، او در ابتدا مایل بود که علی اکبر ولایتی و یا مصطفی میر سلیم به عنوان نخست وزیر مطلوب او انتخاب شوند اما مجلس به نامزدهای مورد نظر حجت الاسلام خامنه ای ابراز تمایل نکرد و به همین دلیل مهندس میر حسین موسوی با معرفی وی به مجلس به عنوان نخست وزیر انتخاب شد.

احساس حجت الاسلام خامنه ای از ابتدا این بود که میر حسین موسوی شخص مورد نظر و دلخواه او به عنوان رییس جمهور وقت نبود و به نوعی به وی تحمیل شده است.

ضمن آن که بر اساس قانون اساسی تنظیم شده در ابتدای انقلاب پیش از بازنگری ، رئیس جمهور از قدرت و اختیارات چندانی برخوردار نبود و ریاست هیات وزیران و کابینه در اختیار نخست وزیر بود.

آغاز اختلافات

نظر به روحیات خاص و خودشیفتگی حجت الاسلام خامنه ای و تمایل به تحت کنترل داشتن کلیه ی امور و دخالت در تمامی زیر مجموعه ها و انتظار اطاعت بی چون و چرا و پذیرش تمامی دیدگاه ها و نظرات وی بدون هیچ گونه ان قلت که هم اکنون در نوع مدیریت وی در دوران رهبری کاملا مشهود است، از آن جا که مطابق با قانون اساسی ابتدای انقلاب ، مهندس میر حسین موسوی به عنوان نخست وزیر در مقابل رییس جمهور، تا حد زیادی استقلال رای داشت و روحیات خاص حجت الاسلام خامنه ای با دخالت های خاصی که تمایل داشت در امور دولت داشته باشد بسیار آزار دهنده بود ، مهندس موسوی ترجیح می داد بیشتر مسائل اجرائی دولت از جمله امور مربوط به عزل و نصب وزیران را با بنیانگذار جمهوری اسلامی و در برخی موارد با آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خمینی هماهنگ کند و به دلیل ویژگی های خاص اخلاقی رئیس جمهور وقت ، نظرات وی را مورد توجه قرار نمی داد .

در آن زمان میر حسین موسوی به جناح چپ یا همان جناح موسوم به خط امام نزدیک بود ولی حجت الاسلام خامنه ای به عنوان رئیس جمهور به جریان راست حاکمیت یعنی موتلفه و بازار و روحانیت سنتی نزدیکی داشت و نظرات اقتصادی میر حسین موسوی مورد قبول او نبود ، میدان داران این مخالفت با مهندس میر حسین موسوی در جناح راست افرادی چون احمد آذری قمی ، احمد جنتی ، محمد یزدی ، محمد رضا مهدوی کنی ، علی اکبر ناطق نوری ، حبیب الله عسکر اولادی ، اسدالله بادامچیان ، احمد توکلی ، مرتضی نبوی و .... بودند.

تلاش حجت الاسلام خامنه ای برای تغییر نخست وزیر

در دوره دوم ریاست جمهوری حجت الاسلام خامنه ای در سال ۱۳۶۴ ، وی تصمیم جدی بر تغییر نخست وزیر می گیرد اما آِیت الله خمینی بارها تاکید کرده بود که مصلحت نیست میر حسین موسوی از نخست وزیری کنار گذاشته شود ، سپس حجت الاسلام خامنه ای ، آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس وقت را که نزدیک تر از رییس جمهور به آِیت الله خمینی بود واسطه کرد که نظر آیت الله خمینی را تغییر دهد ولی آیت الله خمینی بر نظر خود در حمایت از میر حسین موسوی و بی اعتنایی به نظر حجت الاسلام خامنه ای اصرار ورزید.

حجت الاسلام خامنه ای وقتی دریافت که آیت الله خمینی نظر وی را در مورد تغییر میر حسین موسوی قبول ندارد ابتدا تلاش کرد با واسطه کردن بزرگان جناح راست مانند آقایان مهدوی کنی ، احمد جنتی ، ناطق نوری و محمد یزدی نظر آیت الله خمینی را تغییر دهد ولی علی رغم تلاش افراد یاد شده و گفتگو با آیت الله خمینی موفق به جلب نظر ایشان و بر آورده کردن خواسته ی حجت الاسلام خامنه ای نشدند.

سپس حجت الاسلام خامنه ای از طریق آیت الله هاشمی رفسنجانی به آیت الله خمینی پیغام داد که چون من میر حسین موسوی را قبول ندارم شما به عنوان رهبر و ولی فقیه به من تکلیف کنید تا من شرعا برای انجام این کار حجتی داشته باشم. (مشروح این مذاکرات در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۴ اکبر هاشمی رفسنجانی چاپ شده است )

آیت الله خمینی در همین حد هم نظر حجت الاسلام خامنه ای را نپذیرفت وحتی بدون آن که به طور مستقیم با وی صحبت کند گفته بود که به آقای خامنه ای بگویید که من تکلیف نمی کنم ولی نظرم این است که میرحسین موسوی نخست وزیر بماند ضمن این که به نامه حجت الاسلام خامنه ای هم در همین باره پاسخ منفی داد.

با این شکستی که حجت الاسلام خامنه ای در برکناری میر حسین موسوی خورد مجبور شد که ۴ سال دیگر نخست وزیری مهندس میر حسین موسوی را تحمل کند ولی هنگامی که او علی رغم میل باطنی مهندس میر حسین موسوی را برای بار دوم به منظور اخذ رای اعتماد به مجلس معرفی کرد ، ۹۹ نماینده جناح راست مجلس به میدان داری افرادی مانند محمد یزدی برخلاف نظر آیت الله خمینی به میر حسین موسوی رای منفی دادند و حجت الاسلام خامنه ای کرارا و در جلسات متعدد به کنایه گفته بود اسم من را هم به این ۹۹ نفر اضافه کنید و بگویید ۱۰۰ نفر به میر حسین موسوی رای ندادند .

Plasco-3.jpgایسنا - سرپرست دادسرای امور جنایی تهران گفت: قطعات مشکوکی از محل دپوی آوار پلاسکو پیدا شده که برای انجام آزمایشات مختلف آن‌ها را به پزشکی قانونی منتقل کردیم.

محمد شهریاری، گفت: ما قطعات مشکوکی را پیدا کردیم و آن را برای انجام آزمایشات مختلف به پزشکی قانونی فرستادیم و در حال حاضر نتیجه آن مشخص نیست.

وی با اشاره به ایجاد دپوی خیام در رابطه با حادثه پلاسکو، افزود: هدف ما از ایجاد دپوی خیام این بود که هر شی مشکوکی را که پیدا کردیم اعم از باقی مانده اجساد یا اموال به پزشکی قانونی منتقل کنیم که قطعات مشکوکی را پیدا کردیم و تا مشخص شدن نتایج آزمایشات نمی توان درباره آن اظهار نظر کرد.

Babak-Zanjani.jpgوکیل مدافع بابک زنجانی می‌گوید آن بخش از حکم موکلش که دیوان عالی کشور علم بابک زنجانی در مقابله با نظام بودن اقداماتش را احراز کرده، با توجه به قواعد مسلم فقهی جای تأمل دارد و خلاف بیّن شرع است.

رسول کوهپایه‌زاده در گفت‌وگو با خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم با بیان اینکه امروز (سه‌شنبه) ۱۲ بهمن، حکم دیوان عالی کشور به‌طور کامل ابلاغ شد اظهار کرد: رأی دیوان عالی کشور بسیار طولانی بود و گردش‌کار مفصلی داشت و برای اینکه دفاع شایسته از حقوق قانونی موکل داشته باشیم و درخواست اعاده دادرسی کنیم، باید به تمام رأی و گردش‌کار دسترسی می‌داشتیم.

وکیل مدافع بابک زنجانی اضافه کرد: در همین راستا با همکاری شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و استفاده از چند تایپیست، طی چند روز متوالی و در طول ساعات اداری، امروز کل رأی را در اختیار گرفتیم.

Iran-Europe.jpgاتحادیه اروپا به ایران هشدار داد که با آزمایش موشکی بی اعتمادی موجود را بیشتر نکند.

به گزارش فارس، رسانه آمریکایی فاکس‌نیوز دیروز ادعا کرده بود که ایران دست به یک آزمایش موشکی در ۱۴۰ مایلی شرق تهران زده است.

روسیه پیش از این تاکید کرده که آزمایش موشکی ایران نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد نیست.

قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، ایران را تنها از آزمایش موشک‌های بالستیکی منع می‌کند که با هدف داشتن قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای طراحی شده‌اند. ایران تاکید دارد که هیچکدام از موشک‌هایش با هدف داشتن چنین قابلیتی طراحی نشده‌اند.

واشنگتن قصد دارد به بهانه این آزمایش موشکی، جلسه‌ای را در شورای امنیت سازمان ملل برگزار کند. موضع روس‌ها نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها در ایجاد اجماع علیه ایران، با مشکل مواجه خواهند شد.

masoud_pezeshkian_small.jpg

مسعود پزشکیان، نایب رییس مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که تخریب نزدیکان رییس‌جمهور ازسوی مخالفان دولت به ضرر خودشان است، خواستار برخورد قوه قضاییه با اتهام‌زنندگان شد و با انتقاد از هجمه‌ها و اهانت‌ها به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، گفت: آیا کسی از هاشمی، خاتمی و موسوی بیشتر به این نظام خدمت کرده است؟ چه اتفاقی در این نظام افتاده که هرکسی به میدان می‌آید، خائن، جاسوس و فتنه‌گر است.

دکتر پزشکیان در گفت‌وگو با ایلنا، با انتقاد از هجمه‌هایی که ازسوی برخی رسانه‌های اصولگرای در راستای تخریب دولت درمورد نزدیکان رییس‌جمهور ایجاد می‌شود، اعلام کرد: اتخاذ چنین رویکردی ازسوی مخالفان دولت بیش از هرچیز به ضرر خودشان است.

تخریب نزدیکان رییس‌جمهور ازسوی مخالفان دولت به ضرر خودشان است

او با اشاره به انتشار خبرهایی درباره تخلف برادر رییس‌جمهور خاطرنشان کرد: سوال اینجاست که درصورتی که این فرد پرونده دارد، چرا این پرونده را در اختیار دادگاه قرار نمی‌دهند؟ اگر قوه قضائیه و دادگاه در جریان این اخبار قرار می‌گیرد، چرا برای دریافت پرونده اقدام نمی‌کند؟ اگر پرونده مربوط به این فرد غیرواقعی است، چرا با کسانی که اقدام به اتهام‌زنی می‌کنند، برخوردی صورت نمی‌گیرد؟ اگر این پرونده‌ها واقعی است، چرا با این فرد متخلف برخوردی صورت نمی‌گیرد؟ به همین دلیل است این مسئله به ضرر خودشان است.

نایب رییس مجلس شورای اسلامی یادآور شد: به‌هرحال قوه قضائیه وظیفه دارد با رعایت قانون به جرایم رسیدگی کند. این‌که در رسانه‌ها بگوییم فلان مسئول متخلف است، درست نیست. این‌که بدون صدور حکم قضائی اتهام بزنیم، درست نیست. درصورتی که من مرتکب تخلفی شده و متهم به اتهامی هستم، قوه قضائیه حق ندارد من را به‌عنوان محکوم معرفی کند؛ بلکه باید به اتهاماتم رسیدگی شود و درصورت اثبات به‌صورت قضائی به این تخلفات برخورد شود، نه این‌که در رسانه‌ها اتهام‌زنی کنند.

چرا باید رییس‌جمهور مستقر کشور ردصلاحیت شود؟!

عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی در واکنش به برنامه رسانه‌ای مخالفان دولت برای القای این‌که روحانی پیش از انتخابات ردصلاحیت خواهد شد، گفت: سوال اینجاست که چرا باید رییس‌جمهور مستقر کشور ردصلاحیت شود. چرا هر روز پشتوانه‌های اجتماعی و سیاسی را از دست می‌دهیم.

چرا همه روسای جمهور و مجلس پس از اتمام دوره ضدنظام نامیده می‌شوند

نایب رییس مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: فردی به میدان آمده و با رای مردم رییس‌جمهور این مملکت شده و هنوز یک دوره از فعالیتش نگذشته، می‌خواهند ردصلاحیتش کنند. این سوال به ذهن خطور می‌کند که در این مملکت چه کار کرده‌ایم که هر کسی که به میدان می‌آید و یک دوره رییس‌جمهور می‌شود یا رییس مجلس می‌شود، بلافاصله به ضد نظام و جمهوری تبدیل می‌شود.

چه اتفاقی در این نظام افتاده که هرکسی به میدان می‌آید، خائن، جاسوس و فتنه‌گر معرفی می‌کنند

او تصریح کرد: بنابراین یک جای کارمان مشکل دارد و مشکل از این افراد نیست. باید ببینیم کجای کارمان ایراد دارد که هر کسی به میدان می‌آیند تا مسئولیتی بپذیرد، از فردا برایش پرونده می‌سازیم و آبرویش را می‌بریم. یعنی همه این افراد خائن و جاسوس و فتنه‌گر بودند؟!

نماینده اصلاح‌طلب مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: شاید بتوانیم بپذیریم که یک یا دو نفر از این افراد واقعاً منحرف شده باشند اما چگونه ممکن است که همه مشکل‌دار باشند. در این نظام چه اتفاقی می‌افتد که هرکسی به میدان می‌آید قابل‌تایید و انقلابی است و به محض اینکه از میدان خارج می‌شود، هزار مشکل پیدا می‌کند.

هیچکس بیشتر از خاتمی، هاشمی و موسوی به این نظام خدمت نکرده است

پزشکیان خاطرنشان کرد: کسانی که در این مملکت تلاش کرده‌اند را باید قدر بدانیم. آیا کسی از هاشمی، خاتمی و موسوی بیشتر به این نظام خدمت کرده است. این افراد همگی عیب‌هایی هم داشته‌اند اما قطعاً نکات مثبت فراوانی نیز داشته‌اند. نمی‌گوییم که این افراد هیچ عیب و نقصی نداشته‌اند، همه عیب دارند اما هرچه در چنته داشتند، برای مردم و انقلاب گذاشتند.

پزشکیان در پایان تصریح کرد: عیب‌ها و ایرادهای این افراد را ببینیم اما زحمات و خدماتش را نادیده نگیریم. نباید اینقدر نامرد باشیم که همه خوبی‌ها را به‌خاطر چند اشکال نادیده بگیریم.

هشدار ظریف به آمریکا

| No Comments

Javad_zarif_1_small.jpgرادیو فردا - محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، روز سه شنبه ۱۲ بهمن، به آمریکا در مورد آنچه ایجاد تنش جدید با تهران نامید، هشدار داد.

به گزاش شبکه خبر، وابسته به رادیو و تلویزیون دولتی ایران، وی با اعلام این موضوع در نشست خبری مشترک با ژان مارک ارو، همتای فرانسوی اش، در تهران اشاره کرد که موشک های بالستیک ایران برای حمل قابلیت های هسته ای طراحی نشده اند و صرفا موشک هایی برای حمل کلاهک های تعارف در حوزه دفاع مشروع جمهوری اسلامی ایران هستند.

به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، وی این موشک ها را «خارج از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد دانست» و گفت: «جمهوری اسلامی ایران دفاع از خود را به اجازه دیگران موکول نمی کند.»

محمد جواد ظریف ابراز امیدواری کرد که موضوع برنامه های دفاعی ایران که «خارج از موضوع قطعنامه ۲۲۳۱ و خارج از حوزه برجام است بهانه ای برای بازی های سیاسی نشود.»

قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که پس از حصول توافق هسته‌ای وین و با هدف تأیید آن صادر شد، از ایران خواسته است که از توسعه موشک‌های بالستیکی که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای داشته باشند، خودداری کند.

سخنان آقای ظریف پس از آن مطرح شد که با درخواست سفیر اسرائیل در سازمان ملل برای اقدام در مورد «آزمایش موشکی» که گفته می‌شود ایران انجام داده است، آمریکا خواستار تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت شد.

دنی دنون، سفیر اسرائیل در سازمان ملل، گفت: این آزمایش، «جنگ‌افزاری با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای است و خطر آن نه تنها متوجه اسرائیل که متوجه کل منطقه ‌است.»

در این میان، در بیانیه صادرشده از سوی نمایندگی آمریکا در سازمان ملل متحد آمده است: «در راستای آزمایش موشک کوتاه‌برد بالستیک از سوی ایران در ۲۹ ژانویه (۱۰ بهمن)، ایالات متحده خواستار جلسه فوری در شورای امنیت است.»

ساعتی پیش از انتشار خبر درخواست آمریکا، شان اسپایسر، سخنگوی کاخ سفید، گفته بود دولت این کشور در حال بررسی گزارش‌ها در مورد جزئیات این آزمایش است.

شان اسپایسر افزوده بود که واشینگتن هنوز از ماهیت دقیق این آزمایش اطلاع ندارد، اما انتظار می‌رود اطلاعات بیشتری در این مورد به دست آورد.

خبرگزاری رویترز ۱۱ بهمن به نقل از یک مقام آمریکایی که نامش فاش نشده، گزارش داده بود که ایران در روز یک‌شنب، یک «موشک میان‌برد» آزمایش کرده که «پس از پیمودن مسافتی حدود هزار کیلومتر منفجر شده است.»

Donald_Tusk_eu.jpgبی بی سی - دونالد توسک، رئیس شورای اروپا، دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا را در کنار سیاست خارجی "روسیه سلطه‌جو" و "چین مصمم"، و حملات تروریستی اسلام‌گرایان، بخشی از "تهدید خارجی" دانسته که وضعیت کنونی عرصه بین‌المللی متوجه اتحادیه اروپا می‌کند. آقای توسک در نامه‌ای به اعضای شورای اروپا نوشته دولت دونالد ترامپ مواضع "نگران‌کننده‌ای" دارد که آینده اروپا را "شدیدا غیرقابل‌پیش‌بینی می‌کند." او گفته است: "تغییر در واشنگتن، با دولت جدیدی که گویی ۷۰ سال سیاست خارجی آمریکا را زیر سوال می‌برد، به طور ویژه‌ای اتحادیه اروپا را در شرایطی دشوار قرار می‌دهد." آقای ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی از رابطه کنونی آمریکا و کشورهای اروپایی انتقاد کرد و خواهان تغییر آن به سود آمریکا شد. او از جمله از اینکه برخی اعضای ناتو به تعهداتشان عمل نمی‌کنند انتقاد کرده بود. مواضع آقای ترامپ درباره مهاجران، مسلمانان و مسائل زنان نیز با اصولی که بسیاری از رهبران اروپایی به عنوان ارزش‌های خود معرفی می‌کنند، همخوانی نداشته است.

yemenSaudiAttackShip_small.jpg

بی بی سی - حمله حوثی‌ها به یک ناوچه عربستان سعودی تلفاتی برجای گذاشته است.

خبرگزاری دولتی سعودی به نقل از "فرماندهی نیروهای ائتلاف در حمایت از دولت مشروع یمن" گزارش کرده که روز دوشنبه ۳۰ ژانویه (۱۱ بهمن) یک ناوچه متعلق به نیروی دریایی عربستان هدف حمله افراد سه قایق انتحاری متعلق به شبه‌نظامیان حوثی یمن قرار گرفت که در جریان آن، دو تن از پرسنل ناوچه کشته و سه تن دیگر زخمی شدند.

هنگام وقوع این حمله، ناوچه سعودی مشغول گشت‌زنی در غرب بندر حدیده بود. راساس این گزارش، سرنشینان یکی از قایق‌های انتحاری آن را به قسمت عقب ناوچه کوبیدند که باعث آتش سوزی در این بخش از کشتی شد اما خدمه توانستند آتش را خاموش کنند.

در ادامه این خبر آمده است که پس از این حمله، کشتی‌های متعلق به ائتلاف به گشت‌زنی ادامه دادند و هواپیماهای ائتلاف با ردگیری دو قایق دیگر، آنها را هدف قرار دادند.

antiIRIkurdsBBC1_small.jpgبی بی سی - برای بیست سال احزاب سنتی کردستان ایران مبارزه مسلحانه را کنار گذاشته بودند. اما حدود دو سال است پیشمرگهای حزب دمکرات "َحدکا" به کوهستانهای مناطق مرزی با ایران بازگشته‌اند. صدای سلاحهای آنان در این منطقه دوباره شنیده می‌شود. برای گفتگو با فرماندهان حدکا به یکی از اردوگاه‌های آنان در نقاط مرزی عراق با کردستان ایران رفتیم. در این اردوگاه گروهی ۵۰ نفره مسلح به سلاحهای سبک و آر پی جی حضور داشتند. رفیق میری فرمانده نظامی این گروه بود. "در دو سال گذشته دسته هایی را از این منطقه به داخل خاک ایران فرستادیم. هدف ما ارتباط با مردم کرد است".

آقای میری می‌گوید: "برای بیست سال مبارزه مسلحانه را کنار گذاشتیم. نتیجه نداد. جمهوری اسلامی برای احقاق حقوق کردها حاضر به مذاکره نشد. رهبران ما روی میز مذاکره کشته شدند."

در سال ۱۹۸۹ عبدالرحمن قاسملو رهبر پیشین حزب دمکرات کردستان ایران در هنگام مذاکره با نمایندگان جمهوری اسلامی ایران در وین، اتریش کشته شد. این حزب می گوید مذاکره برای صلح دسیسه‌ای از طرف جمهوری اسلامی برای کشاندن او به قتلگاه بوده است. اما جمهوری اسلامی هیچگاه رسما مسئولیت این ترور را به عهده نگرفت. سه سال بعد صادق شرفکندی جانشین آقای قاسملو نیز در برلین، آلمان ترور شد. دادگاه آلمان مقامات بلند پایه ایرانی را عاملان این قتل خواندند.

akhoondrefusesprayerjail_small.jpgحسین غلامی آذر روحانی محبوس در زندان لنگرود قم، به دلیل عدم شرکت در کلاس‌های اجباری زندان مورد ضرب و شتم مأموران قرار گرفت.

به گزارش «آمدنیوز»، به دستور رئیس زندان لنگرود قم، تمامی تلفن‌های «حسین غلامی آذر» به دلیل شرکت نکردن در کلاس‌های زندان و ابراز مخالفت با این کلاسها قطع شده است. پس از این اتفاق، «نجاریان» رئیس حفاظت زندان و «هاشمی» رئیس بند دارالقرآن زندان، به همراه یکی از سربازان، این زندانی را ضرب و شتم کرده‌اند.

خانواده این «غلامی آذر» نیز در خصوص این ضرب و شتم ابراز نگرانی کرده‌اند. حجت‌الاسلام «محمد دولتی» که کلاس‌های احکام و قرآن را در زندان لنگرود قم راه اندازی و مدیریت می‌کند، به زندانیان فشار آورده و عامل تحریک کننده این ضرب و شتم بوده است.

agiri_esmailnejad.gifدر پی حادثه ریزش بهمن در سردشت و مدفون شدن چندین کولبر کورد در زیر آن و با توجه به نگاه بسیار ناآگاهانه و حتی مغرضانه بخشی از رسانه‌های فارسی زبان این نوشته کوتاه را نگاشتم نه به امید تاثیر بر آنها بلکه به امید کم اثرکردن تاثیر آنها بر جامعه کوردستان.

کولبر کیست؟

در زبان کوردی به کسانی که در مرزها سیاسی کالاها را با نیروی انسانی و یا بکارگیری نیروی حیوانی جابجا میکنند کولبر گفته میشود.
آیا این کار یک شغل محسوب می شود؟

کولبری در دیدگاه مردم کوردستان یک شغل نیست، بلکه راهی برای امرار معاش است، این گفته برای تبیین این است که مردم از عدم امنیت آن و خطرات موجود در این کار کاملا مطلع هستند و به همین دلیل تنها مردمی که توانایی کسب منبع درآمدی بهغیر از راه کولبری ندارند از سرناچاری و برای کسب معاش زندگی به کولبری می پردازند.

• یارانه ۳ میلیون و ۲۵۳ هزار نفر قطع شد

yaraneh.jpgایلنا ـ محاسبات نشان می‌دهد که ۹۷ درصد منابع وصولی به عنوان یارانه نقدی و غیرنقدی اختصاص یافته و صرفا ۳ درصد منابع وصولی جهت بخش تولید و سلامت اختصاص پیدا کرده است.

به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، بر اساس گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۴ کل کشور که از سوی دیوان محاسبات منتشر شد، میزان منابع اختصاص یافته جهت مصارف قانون هدفمند کردن یارانه‌ها نشان می‌دهد که منابع تحقق یافته بالغ بر ۴۳ هزار و ۵۵۵ میلیارد تومان یعنی معادل ۸۰ درصد مبلغ پیش بینی شده است.

Nasser-Zeraati.jpgآقای رحیم‌زاده، مدیرِ کتابفروشی و انتشاراتِ «فردوسی» از استکهلم تلفن کرده که: «شما کتابِ دولت‌آبادی را چاپ کرده‌ای؟»
می‌گویم: «نه. کدام کتابِ ایشان؟»
می‌گوید: «کُلُنل.»
می‌گویم: «نه. چطور مگر؟»
می‌گوید: «کسی به من گفت و عکسِ صفحۀ مشخصاتِ آن را برایم فرستاده.»
از ایشان خواهش می‌کنم آن را برایم بفرستد. می‌فرستد. این است:

kh-h-adabyat.jpg

دقیق نگاه می‌کنم، می‌بینم شخص یا اشخاصِ سودجویِ بی‌اخلاقی که این نسخۀ مَجعول را قاچاقی، بدونِ کسبِ اجازه یا اطلاعِ نویسندۀ بزرگِ ایران، دوستِ عزیزم محمود دولت‌آبادی، چاپ و پخش کرده‌اند، مثلِ همۀ دروغگویان که کم‌حافظه‌اند، در درجِ مشخصاتِ نشرِ ما ـ «خانه هنر و ادبیات [گوتنبرگ]»، دچارِ خطاهایی شده‌اند که در ضمن، نشان‌دهندۀ بیسوادی و بی‌دقتی آن‌هاست:

آمده‌اند از آرم، نام، نشانی و شماره تلفن و فکسِ ما کُپی گرفته‌اند. هنگامِ کپی گرفتنِ ایمیلِ من، دقت نکرده‌اند که حرف «n» می‌باید در اینجا کوچک باشد، نه بزرگ. نیز در تایپِ سه خطِ بالایِ آرم، آن‌قدر توجه نشان نداده‌اند که این جعلِ خود را ظاهراً هم که شده، واقع‌نما جلوه دهند؛ فاصله نگذارند بین کلمه و کاما و دونقطه (کاری که من هرگز نمیکنم.) و به‌جای این علامت «[]» (که من به‌کار می‌برم)، این علامت «{}» را نگذارند. همچنین کلمۀ «هشت‌صد» را این‌طور ننویسند: «هشتصد»... و از همه مهم‌تر، شابکِ (ISBN) جعلی‌شان را دستِ‌کم شبیه شابکِ کتاب‌هایِ ما بگذارند.

از چند سال پیش که شروع کردیم به نشرِ تعدادی کتاب از خودمان و دوستان‌مان، من از مرکزِ «کتابخانۀ ملّیِ سوئد» [National Library of Sweden]، تقاضایِ «شابک» کردم. بلافاصله، تعدادی در اختیارمان گذاشتند تا برایِ درجِ در کتابهایی که منتشر میکنیم، از آن شماره ها استفاده کنیم و هر بار نیز هفت جلد، جداجدا، برایِ کتابخانۀ ملّیِ سوئد و نیز کتابخانه هایِ شش دانشگاهِ بزرگ و معتبرِ این کشور ارسال داریم تا در آرشیوشان ثبت شود و باقی بماند.

پنج شمارۀ سمتِ چپِ شابک‌های ما «۹۱ـ۹۷۸» است، نه «۹۲ـ۹۷۸»...

جالب این است که شابکِ شماره «۳ـ۸۶۱۶۴۷۴ـ۹۲ـ۹۷۸» که در این مشخصات آمده، عیناً همان شابکی است که یکی دو سال پیش، در جَعلی دیگر، در صفحۀ مشخصاتِ چاپِ قاچاقی و بدونِ اجازه کُپی‌گرفته‌شدۀ کتابِ مشهورِ «بیشعوری» (ترجمۀ آقایِ محمود فرجامی) درج کرده بودند. منتها آن بار، غیر از آرم و مشخصاتِ نشرِ ما، آرم و مشخصاتِ نشر «کتابِ ارزان» [استکهلم] از آنِ دوستِ همکارمان آقای نعمت علیمرادی را نیز آورده بودند که گاهی ما با هم مشترکاً کتاب منتشر می‌کنیم.

bishouri.gifهمان هنگام، وقتی موضوع را با آقایِ فرجامی در میان گذاشتیم، سوءتفاهم برطرف شد.

روشن است که هم آن زمان، ایشان و هم این زمان، دوستم محمود دولت‌آبادی و نیز هر کسِ دیگری که ریگی به کفش نداشته باشد، با اندکی دقت، سریع، متوجهِ ساختگی بودنِ چنین صفحه‌ای می‌شود.

باری، آن را که حساب پاک است، باکی از این‌گونه رذالت‌ها نباید باشد. ما که هیچ کتابی را بدونِ اجازه و اطلاعِ صاحبِ اثر منتشر نکرده، نمی‌کنیم و نخواهیم کرد، در طولِ این سال‌ها، با کارهامان، این شیوه را به‌روشنی نشان داده‌ایم.

نقل بخشی از مقدمۀ دوست نویسنده آقای م.ف. فرزانه را (بر یکی از کتاب‌هایِ هدایت که ایشان نسخۀ دستنویسِ آن را قبلاً در صد نسخه منتشر کرده بودند، و چون از ایشان برایِ بازچاپِ متنِ حروفچینی‌شدۀ آن اجازه خواستیم و خواهش کردیم، مقدمه‌ای هم بر آن کتاب نوشتند) در این‌جا، بی‌مورد نمی‌دانم:

«حدودِ بیست و پنج سال پیش که ماشینهایِ فتوکپی به بازار آمده و کارِ تکثیر را آسان نموده بود، بهاصرارِ دوستان، البعثه... را در صد نسخه تکثیر کردم و آقایِ ناصر زراعتی بهتازگی یکی از آنها را به دست آورده و قصد دارد آن را بهطورِ کامل و طبقِ نسخۀ خطی چاپ کند. اما برایم عجیب بود که از بنده اجازۀ چاپِ این نوشته را خواستهاند؛ عجیب، چون بهتجربه دیدهام که اغلبِ پژوهشگران، مترجمان و فیلمسازانِ ایرانی برایِ نقل از متن و اقتباسِ نوشتۀ دیگران، اخذِ اجازه و حفظِ حقوقِ نویسنده را لازم نمیدانند، مخصوصاً در موردِ این کتاب که من هیچ حق و حقوقی جز نگهداریِ نسخۀ خطیِ آن ندارم....»

از همۀ این‌ها گذشته، کدام بی‌عقلی است که کتابی را بدون اجازه از صاحبِ آن، قاچاقی تکثیر کند، آن‌گاه نام و مشخصاتِ کامل و نشانی و شماره تلفن و فکس و ایمیلِ خود را در صفحۀ نخستِ آن بگذارَد؟

پرسشِ تکراریِ من امّا این است:
در ایران، این سودجویانِ بی‌اخلاق چگونه، با چه جرأت، چه پشتیبانی و چه پشتوانه‌ای می‌آیند در تیراژهایِ چندهزاری (و در مواردی، گاهی حتا چند‌ده‌هزاری) بدونِ اجازه، قاچاقی، کتابی را چاپ یا بازچاپ می‌کنند؟ سپس، با خیالِ آسوده، آن را در بازارِ کتابِ داخل، گیرم بر بساط‌هایِ کنارِ خیابانی، یا در کتابفروشی‌ها، به‌شکلِ به‌اصطلاح «زیرِمیزی»، پخش می‌کنند و از همه غریب‌تر، در بسته‌هایِ بزرگ و کوچک، پُست می‌کنند به خارج از کشور؟ و هیچ‌کس، هیچ مقامِ دولتی، هیچ اُرگانِ فرهنگی و حقوقی و انتظامی و امثالهُم، از جمله آنان که این‌همه نگران‌اند مبادا انتشارِ داستانی از یکی از نویسندگانِ مهم و بزرگِ سرزمینِ ما که بیش از نیم قرن کتاب‌هایش منتشر شده است، خللی وارد بیاوَرَد بر جایی یا چیزی، کَکِشان هم نمی‌گزد و اصلاً انگار نه انگار که چنین وضعیّتِ اسفناکی ایجاد شده است؟ وضعیتی که بیش‌ترین صدمه‌اش به نویسنده در درجۀ نخست و سپس، به ناشر وارد می‌شود. وضیعتی که این‌چنین دستِ آلودۀ چنین سودجویانی را کاملاً باز گذاشته است.

تا جایی که من اطلاع دارم، داستانِ بلندِ «کلنلِ» محمود دولت‌آبادی سال‌هاست در مُحاقِ «ممیزی» و «بررسی» [اگر به مسؤلانِ محترم برنمی‌خورَد، بخوانید: «سانسور»] گیر کرده و به‌رغمِ حُسنِ‌نیّتِ نویسنده و تمام تلاش‌هایِ او (که ترجیح می‌دهد کتاب‌هایش در داخلِ مملکتِ خودش منتشر شود)، تا کنون، اجازۀ انتشار نیافته است. فقط ترجمۀ آلمانیِ آن و سپس ترجمۀ انگلیسی‌اش در بیرون از کشور درآمده است. این نسخۀ مَعجول و مَغلوطِ ناقص هم گویا ترجمه‌ای است به‌اصطلاح «گوگلی»، سرِهم‌بندی‌شده، از رویِ آن ترجمۀ انگلیسی که خاطرم هست یک بار، نویسنده رسماً به چاپ و پخشِ آن اعتراض کرد و گویا قرار بود نسخه‌هایش از بازار برچیده شود که حتماً نشده است.

حالا، چه شده و چرا که کس یا کسانی باز آمده‌اند دست به انجامِ چنین کارِ زشتی زده‌اند و با وقاحت و رذالتِ تمام، انگِ «متنِ کامل و سانسورنشده» نیز بر آن نهاده‌اند و نام و نشانِ نشرِ ما را در صفحۀ مشخصاتِ کتاب گذاشته‌اند؟

حتماً خواسته‌اند با یک تیرِ زهرآلود، سه نشان بزنند: هم منفعتِ مالی ببرند، هم ضربه بزنند به نویسنده و هم ـ به تصوّرِ باطلِ خودشان ـ دردِسر درست کنند برایِ نشرِ کوچکِ دورافتادۀ ما.

خیال نمی‌کنم با توّسلِ به «قانون» و اقداماتِ رسمی و قانونی و طرحِ شکایت علیهِ چنین شخص یا اشخاصی، بتوان به نتیجه رسید.
تنها می‌مانَد یک راه: فروشندگان و خوانندگانِ کتاب ـ چه در داخل و چه در خارج از ایران ـ پرهیز کنند از خریدنِ چنین کتاب‌هایی.
شاید آن‌گاه، این‌گونه سودجویان دست از سرِ «کتاب» بردارند و بروند سراغِ قاچاقی دیگر... زیرا چشمم آب نمی‌خورَد اینان درسِ عبرت بگیرند و بکوشند با زحمت، و نه دستبرد زدن به حاصلِ عرق‌ریزانِ روحِ نویسنده‌جماعت که متأسفانه دستشان از همهجا کوتاه بوده و هست، کاری شرافتمندانه پیشه کنند.
*
چندی پیش، دوستی ایمیل فرستاد از قولِ آقای دکتر محمود زند مقدم (که ما قبلاً کتابِ «شهرنو» ایشان را ویرایش و چاپ کرده‌ایم همراه با دوستم آقای علیمرادی صاحبِ نشرِ «کتابِ ارزان» استکهلم و کتاب به چاپِ دوم هم رسید و اکنون، چاپ سومِ آن در دستِ انتشار است.)که:
«دوستی خبر داده که کتابِ شهرنو را در آمازون، به معرضِ فروش گذاشته‌اند.»

من که خبر نداشتم. از آقای علیمرادی پرسیدم. ایشان هم مانندِ من بی‌خبر بود. جست‌وجو کردم، دیدم بله، در این‌جا هست:

خواستیم نامه‌ای اعتراضی بنویسیم به «آمازون» که شما این کتاب را از کجا و چگونه تهیه کرده‌اید و در معرضِ فروش گذاشته‌اید که ما ناشرانِ اصلیِ آن خبر نداریم؟

بعد، دوستی خبر داد که این مؤسسۀ «پارس بوک» [Pars Book] است که کتابِ «شهرِنو» را از طریقِ «آمازون»، در معرضِ فروش قرار داده است:

این مؤسسه از ما کتاب نگرفته است. از ایران برایش ارسال شده است.

چند سال پیش، پس از چاپِ نخستِ «شهرِنو»، دوستی از ایران آمد. تعریف کرد که یک بار، برای کاری به یکی از چاپخانه‌هایِ تهران رفته بوده است. مشاهده می‌کند تعدادِ بسیار زیادی کتاب با جلدِ سرخ روی‌هم چیده شده است. کنجکاو می‌شود. می‌بیند همین کتابِ «شهرِنو» اثرِ دکتر محمود زند مقدم است که ما آن را ویرایش و چاپ کرده بوده‌ایم. چون سؤال می‌کند از یکی از کارکنان آن چاپخانه، می‌شنود که ۱۵۰۰۰ [بله، پانزده هزار!] نسخه این بار چاپ کرده‌اند.

دوستی دیگر، مدتی بعد، باخبر می‌شود که در شهرِ اصفهان، چاپخانه‌ای ۵۰۰۰ [پنج‌هزار] جلد از همین کتاب را بازچاپ کرده است.
دیگر ما خبر نداریم چند بارِ دیگر، چه تعداد از این کتاب (که آرزو و خواستِ برحقِ هم نویسنده و هم ماست که در ایران، بدونِ سانسور، به‌شکلِ قانونی و رسمی منتشر شود، اما سانسور اجازه نمی‌دهد) در داخل، چاپ و پخش شده است.

همین‌هاست که در بسته‌هایِ کوچک و بزرگ، پُست می‌شود به خارج و سر از «آمازون» و جاهایِ دیگر هم درمی‌آوَرَد.

دوازده سیزده سال پیش، وقتی نگارشِ کتابِ «زندگینامۀ بهروز وثوقی» را تمام کردم، ایشان می‌خواست کتاب در ایران منتشر شود. من هم همین خواستِ برحق را داشتم. کتاب موردِ خاصی هم ندارد. امّا چون ناشری آن را به وزارت ارشاد بُرد برایِ کسبِ مجوزِ انتشار، گویا آقایان ابتدا گفته بودند: به این شرط که خودشان مقدمه‌ای بنویسند در ذمِّ بازیگرِ بزرگِ محبوبِ ایران... البته به‌شیوۀ رایجِ خود: همراه با اتهام و دشنام و در واقع خراب کردنِ چهرۀ او...

طبیعی و روشن بود که من ـ نگارندۀ آن خاطرات ـ تن به پذیرشِ چنین کارِ زشتی ندادم.

بعد البته، گفته بودند حتا همراه با همان مقدمه هم باید چیزهایی از متن تغییر یابَد.

باری، سرانجام، خودِ آقای وثوقی تصمیم گرفت در همان شهرِ محلِ زندگی‌شان، سانفرانسیسکو، آن را به یاری دوستی منتشر کند (نشرِ آران پرس، سالِ ۲۰۰۴).

اندکی بعد، خبردار شدیم که در داخلِ ایران، از رویِ همین کتاب دارند کُپی می‌گیرند و زیرمیزی یا در بساط‌هایِ تویِ پیاده‌رو، می‌فروشند.
آقایِ وثوقی در چند مصاحبه، به این کار اعتراض کرد.

من همان زمان چند باری گفتم و نوشتم که:
تا هنگامی که «سانسور» در ایران هست، طبیعی است در پاسخِ خواستِ علاقمندان به کتاب، برخی از این موقعیّت استفاده کنند و از چنین کتاب‌هایی، تعدادی، مثلاً چند ده نسخه، کُپی بگیرند و یواشکی و قاچاقی بفروشند. ما چاره‌ای نداریم جُز این‌که بگوییم: «خطر می‌کنند و هرچه سود می‌بَرَند، نوشِ جانشان!»

زمستانِ سالِ ۱۳۸۵، در آخرین سفرم به ایران، جوانی را دیدم که آمده بود تعدادی نشریۀ قدیمی که داشتم بخرد.
پس از سلام و علیک، اولین حرفش این بود:
ـ شما کدام آقایِ زراعتی هستید؟
گفتم: «همان که فکر می‌کنی... چطور مگر؟»
گفت: «دستِ شما درد نکند کتابِ بهروز وثوقی را نوشته‌اید... با اجازه، یکی از دوستانِ ما دویست تا از روش زده...»
خندیدم:
ـ نوشِ جانَت جوان!... از نظرِ من، اشکالی ندارد... فکر کنم آقایِ وثوقی هم تو را حلال کند...
که خندید و گفت:
ـ باور کنید همین... گاهی صد تا... دویست تا می‌زنیم...

در آن حد و اندازه، با چنان تیراژهایِ چندده نسخه‌ای، می‌دانستیم که از کتاب‌هایِ دیگری هم که منتشر کرده‌ایم ـ البته آن کتاب‌ها که خواهان و خواننده دارد ـ کُپی می‌گیرند و می‌فروشند و هیچ کاری هم از دستِ ما نویسندگان و ناشران (یعنی صاحبانِ اصلیِ کتاب) ساخته نیست. پس بهتر است خودمان را سبُک نکنیم. طبیعی است که وقتی «تقاضا» باشد، «عرضه» نیز باید باشد. اگر کالایی نشود قانونی عرضه شود، باز طبیعی است که پایِ «قاچاق» به میان می‌آید.

سببِ تمامِ اعتراضاتِ ما و دوستان‌مان به پدیدۀ زشتِ «سانسور»، غیر از لطماتِ فراوانِ معنوی و فرهنگی آن به جامعه، یکی هم همین است که حق و حقوقِ نویسنده و ناشرِ اصلیِ کتاب زیرِ پایِ سودجویان لگدمال می‌شود.

نوشتم که در این حد و اندازه و به این شکل، برایِ ما (نمی‌گویم «پذیرفتنی بود» که) چارۀ دیگری باقی نمی‌ماند. ما همچنان باور داشتیم (و همچنان باور داریم) که: جایِ اصلیِ انتشارِ کتابِ فارسی در داخلِ ایران است. هر کتابی که امکانِ انتشارش ـ البته بدونِ سانسور، بدونِ حذف و دست‌کاری ـ در داخلِ ایران باشد، با کمالِ میل، در اختیارِ دوستانِ شریف و زحمتکشِ ناشر قرار می‌دهیم تا منتشر شود. امّا اگر قرار باشد کتابی سانسور شود، بههیچ شکل صحیح نمی‌دانیم تن در دادن به حذف و تغییر و به‌اصطلاحِ آقایان «اصلاحِ» کتاب... آن را بیرون منتشر می‌کنیم؛ گیریم در تعدادی معدود؛ همین تیراژهایِ معمولِ نشرِ خارج از ایران: چندصد نسخه... (مگر در مواردی انگشت‌شمار، کتاب‌هایی که به دلایلی خاص، خواستار و خوانندۀ کنجکاو پیدا می‌کنند و تیراژشان به بالایِ پانصد یا هزار نسخه می‌رسد.) و می‌دانیم و می‌بینیم که دوستانی در داخل، چون نسخه‌ای از آن را به دست می‌آورند، آن را یا دست به دست می‌دهند و می‌خوانند، یا از رویِ آن چند تا کُپی می‌گیرند و یا نهایتاً ـ همچنان که اشاره شد ـ ممکن است کسانی پیدا شوند که خطر کنند و چند ده نسخه‌ای دور از چشمِ آقایان، کُپی بگیرند و یواشکی بفروشند.

اما وقتی با تیراژهایِ چندهزار نسخه‌ای روبرو می‌شویم، آن‌هم به این شکلِ عَلَنی و بعد، ارسالِ بسته بسته از آن چاپ‌هایِ قاچاق به بیرون از ایران، خیلی باید ساده‌نگر باشیم که تصوّر کنیم آقایانِ دستشان تویِ کار نیست.
*
این یادداشت را (که شکلِ کوتاه‌ترِ آن را برایِ یکی از نشریاتِ داخلِ ایران فرستاده‌ام) می‌کوشم در سایت‌هایِ مختلفِ اینترنتی درج کنم تا خوانندگان بر این حقیقتِ متأسفانه تلخ آگاهی یابند.
*
در پایان، محضِ اطلاعِ خوانندگان، نام کتاب‌هایی را که انتشاراتِ کوچکِ ما («خانۀ هنر و ادبیات [گوتنبرگ]») تا کنون، به‌تنهایی یا با همکاریِ دوستان ناشرِ دیگر در این‌سو، منتشر کرده، می‌آورم:

ـ شیخ و فاحشه (قصیدۀ بلند) دکتر ابراهیم باستانی پاریزی
ـ دیوانِ ژاله، عالمتاج قائممقامی (مجموعه شعر) با مقدمه ناصر زراعتی
ـ در محاصره (مجموعه شعر) محمود درویش. ترجمۀ تراب حق‌شناس. با نشرِ «آلفابت ماکزیما»[ استکهلم]
ـ بهسویِ طبس (سفرنامه) ویلی شیرکلوند. ترجمۀ فرخنده نیکو و ناصر زراعتی. [چاپِ اول و چاپِ دوم]
ـ یک زندگی: روشنک داریوش (یادنامۀ روشنک داریوش) مجموعه نوشته و گفتار. ویراستار: ناصر زراعتی
ـ عطر یاس در کوچه‌های دور (داستانِ بلند) فرخنده نیکو
ـ توپِ مُرواری. صادق هدایت. با نشرِ «آرش» [استکهلم]
ـ البعثته الاسلامیه الی‌البلاد الافرنجیه. صادق هدایت. با نشرِ «آرش» [استکهلم]
ـ کاغذپاره‌هایِ مچالهشده («سه‌قاپ») [رُمان] زکریا هاشمی. ویرایشِ ناصر زراعتی. با نشرِ «کتابِ ارزان» [استکهلم]
ـ آخرین اعدام (رمان) زکریا هاشمی. ویرایش ناصر زراعتی
ـ حَضَرنامه ابرقو (داستان بلند) رسول نفیسی
ـ خلقیاتِ ما ایرانیان. محمدعلی جمالزاده
ـ بارِ دیگر و این بار... (خاطراتِ زندانِ جمهوری اسلامی) م.الف.به‌آذین
ـ ما برایِ شهیدانمان عزا نمیگیریم (یادنامه نوری دهکردی) مجموعه نوشته. ویرایش ناصر زراعتی
ـ خاطراتِ تاج‌السلطنه، دخترِ ناصرالدین شاه قاجار به قلمِ خودش.
ـ هزارپیشه (رمان) چارلز بوکوفسکی. ترجمه وازریک درساهاکیان. ویرایش ناصر زراعتی. با نشرِ کتابِ ارزان [استکهلم]
ـ کریستینا (داستان) نسیم خاکسار
ـ عرفان در حلقۀ رندان (مجموعه شعر) علیرضا بزرگ قلاتی
ـ حلاجالاسرار (مجموعه شعر) علیرضا بزرگ قلاتی
ـ سفر خیال، از کُرسان تا کردستان (خاطرات) طیفور بطحایی
ـ سه فه ری خیال (متنِ کردیِ «سفرِ خیال..») طیفور بطحایی
ـ Persiska stunder. نوشته کارین منظور (به زبانِ سوئدی)
ـ یادهایی از ایران. نوشته کارین منظور. ترجمه: ش. منظور
ـ شرحِ پریشانیِ زینالعابدین حسینی (مجموعه حکایت) ناصر زراعتی
ـ خوابِ آبی و کلاغها (مجموعه داستان) ناصر زراعتی

و نیز کتاب‌هایِ گویا:

ـ شعرهایِ نیمایوشیج [با صدایِ ناصر زراعتی]
ـ شعرهایِ محمّدعلی سپانلو [با صدایِ شاعر]
ـ در محاصره. محمود درویش. ترجمه تراب حقشناس [با صدایِ مترجم]
ـ غزلِ غزل‌هایِ سلیمان و کتابِ جامعه (از «کتابِ مقدّس») [با صدایِ ناصر زراعتی]
ـ با دُرّ، در صدف (داستانِ بلند) ناصر زراعتی [با صدایِ نویسنده]
ـ سفرنامۀ ایتالیا. فروغ فرخزاد. [با صدایِ پروین محمدّیان]
ـ مهپاره (داستانهایِ کهنِ هندی) ترجمه صادق چوبک. [با صدایِ پروین محمّدیان و ناصر زراعتی]
ـ مهتابی و ملکوت (رُمان) نوشته مصطفا اسلامیه. [با صدایِ نویسنده، پروین محمّدیان، ژینا نیما و ناصر زراعتی]
ـ دیوانِ ژاله (عالمتاج قائم‌مقامی). [با صدایِ پروین محمّدیان و ناصر زراعتی]
ـ خاطراتِ تاج‌السلطنه، دخترِ ناصرالدین شاه قاجار به قلمِ خودش. [با صدایِ پروین محمبدیان و ناصر زراعتی]
ـ مدیر مدرسه (داستانِ بلند) نوشته جلال آلآحمد. [با صدایِ ناصر زراعتی]

ناصر زراعتی
گوتنبرگِ سوئد

• کدام آهنگ‌سازان در فجر ٣٥ حضور دارند؟

ahangsazan.jpgشرق ـ نسیم قاضی‌زاده: هر سال در هیاهوی چهره‌های مختلفی که در جشنواره فیلم فجر حاضر می‌شوند، آواهایی با کیفیت‌ها و صدادهی‌های متفاوت روی پرده سینما شنیده می‌شوند که ماحصل تلاش آهنگ‌سازانی است که در دقیقه ٩٠، آثارشان را روی تصاویر فیلم‌ها گذاشته‌اند. آهنگ‌سازانی که بسیاری از آنها بعد از سال‌ها کار همچنان ناشناخته‌اند و در هجوم اخبار مربوط به چهره‌ها گم می‌شوند؛ با اینکه کارشان جان‌بخشی به تصاویر است. در سال‌های اخیر به دلیل ورود برخی از اهالی موسیقی فیلم به صحنه کنسرت‌ها این حوزه تا حدود زیادی از رکود همیشگی‌اش درآمده؛ اما همچنان آهنگ‌سازان سینما مثل بسیاری دیگر از قشرهای این حوزه، از هنرمندان در سایه این هنر-صنعت محسوب می‌شوند. از سویی دیگر به دلیل حضور برخی از چهره‌های موسیقی در سینما از‌جمله رضا یزدانی، بنیامین بهادری، مازیار فلاحی و... و مانور خبری روی حضور آنها در سینما، همچنان این تناقض میان اهمیت جایگاه خواننده در مقابل آهنگ‌ساز مطرح می‌شود.

atash-neshan.jpgمحمود قصاب یکی از آتش‌نشان‌های مجروح فاجعه پلاسکو که در بیمارستان بستری شده است، از روز حادثه، امکانات کم آتش‌نشانی، کمک‌های مردمی و ... سخن گفت.

به گزارش «خبرآنلاین»، در طبقه منفی یک بیمارستان رسول‌‌اکرم عده‌ای جوان مشغول خندیدن با دوست و همکار میانسال خود بودند، اما هر بار بحث از اتفاقات هفته گذشته می‌شد آنها ساکت می‌شدند و به آرامی به هم دیگر می‌گفتند «هیس، چیزی نگویید ضربان قلب محمود بالا می‌رود». محمود قصاب از آتش‌نشان‌های آسیب‌دیده فاجعه پلاسکو است.

او که مجروح جنگی و برادر شهید هم هست، هفته گذشته در عملیات پلاسکو زخمی و بیمارستان رسول‌اکرم آورده شد، او را آنژیو کرده‌اند و قرار است ریه‌هایش‌ را هم ساکشن کنند.

Plasco-2.jpgرییس سازمان پزشکی قانونی از کشف دو قطعه از اجساد جانباخته در حادثه پلاسکو و ارجاع آن به سازمان پزشکی قانونی خبر داد.

دکتر احمد شجاعی در گفت‌وگو با ایسنا، در این باره گفت: در جریان ادامه عملیات جست‌وجو در محل دپوی آوار پلاسکو، دو قطعه از اجساد جانباختگان حادثه پلاسکو کشف شد.

وی با بیان اینکه این دو قطعه شب گذشته به مرکز پزشکی قانونی استان تهران ارائه شد، اظهار کرد: این دو قطعه‌ای که به نظر می‌رسد مربوط به دو تن از جانباختگان باشد، در پزشکی قانونی تحت آزمایش DNA قرار خواهد گرفت تا نسبت به احراز هویت این افراد از طریق تطبیق آن با DNA خانواده‌هایی که اعلام مفقودی کرده‌اند، اقدام شود.

به گفته رییس سازمان پزشکی قانونی، در اولین زمان ممکن نتایج آزمایشات اعلام خواهد شد.

به گزارش ایسنا، در جریان عملیات آواربرداری، پلیس از مفقودی ۱۰ تن در حادثه پلاسکو خبر داده بود، اما در حین عملیات تنها پیکر ۴ تن از افراد غیرآتش‌نشان از زیر آوار خارج شد که به نظر می‌رسد با کشف این دو قطعه از اجساد، تعداد جانباختگان حادثه پلاسکو افزایش یابد.

matbouat.jpgخبرگزاری هرانا - روز گذشته، فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران در همبستگی با اتحادیه صنفی روزنامه نگاران ایران و درخواست لغو احکام شلاق دو روزنامه نگار ایرانی در «دادگاه سفارشی» بر اساس «گزارش نادرست»، بیانیه ای با عنوان "احکام شلاق روزنامه نگاران ایرانی نقض آشکار حقوق بشر است" صادر و این احکام را محکوم کرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران در مورد صدور حکم ۱۱۴ و ۴۰ ضربه شلاق برای مصطفی براری و آرش شعاع شرق در گیلان، تاکید کرد: "این فدارسون و اتحادیه صنفی روزنامه نگاران ایران شدیدا مخالف صدور چنین احکام غیرانسانی هستند و از مقامات [ایرانی] میخواهند فورا به چنین اتهامات و احکامی علیه روزنامه نگاران پایان دهند."
فیلیپ لرات، رئیس فدارسیون بین المللی روزنامه نگاران در این باره اظهار نگرانی کرد: "ما با این احکام ظالمانه شلاق برای روزنامه نگاران ایرانی وحشت زده شده ایم. اینچنین احکام ظالمانه، غیرانسانی و اهانت آمیز که همکاران ما با آن مواجه هستند، نقض آشکار حقوق اساسی بشر تحت قوانین بین المللی است. از این رو از مقامات ایران می خواهیم به رعایت تعهدات بین المللی خود پایبند بوده و از بستن دهان رسانه های ایران خودداری کنند."

Bahram-Ghasemi.jpgبه گزارش خبرنگار مهر، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه شب گذشته در حاشیه مراسم تکریم پیشکسوتان وزارت امور خارجه در جمع خبرنگاران درخصوص اهداف سفر وزیرخارجه فرانسه به تهران گفت: فرانسه یکی از کشورهای مهم اروپایی است و قدمت روابط سیاسی و دیپلماتیک دو کشور چند صد سال است.

وی ادامه داد: دو کشور همکاری های گسترده ای در دهه های گذشته در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته اند.

سخنگوی وزارت امور خارجه افزود: حضور فرانسه در شرکت ها، کارخانجات و حوزه های دانش و فناوری ایران به صورت محسوس قابل مشاهده است اما در دهه های گذشته به دلایل مختلف روابط دو کشور فراز و نشیب هایی هم داشته است.

قاسمی خاطرنشان کرد: روابط دو کشور برخی مواقع در اوج و زمانی هم در وضعیت نامطلوبی قرار داشته است با این حال در دوران پس از برجام روابط دو کشور از وضعیت مطلوبی برخوردار شد.

hoghough-nojoumi.jpgرییس دیوان محاسبات کشور از عودت تمامی حقوق‌های نجومی به خزانه خبر داد.

به گزارش ایسنا، عادل آذر از عودت تمامی حقوق‌های نجومی به خزانه خبر داد و گفت: ۳۹۷ نفر که ۲۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان حقوق غیرمتعارف به آنها پرداخته شده بود تمام مبلغ ۲۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان را به خزانه عودت دادند.

رئیس دیوان محاسبات کشور تصریح کرد: دیوان محاسبات بین دریافت‌کننده حقوق‌های غیرمتعارف و مدیری که حقوق نجومی پرداخت کرده تفکیک قائل شده و در واقع تصمیم‌گیرنده برای پرداخت حقوق غیرمتعارف تخلف کرده است.

Jean-Marc-Ayrault-Zarif.jpgوزیر خارجه فرانسه تاکید کرد که دولتش قصد دارد صدور روادید برای ایرانی‌ها دو برابر کند.

به گزارش خبرگزاری ها؛ ژان مارک ارو وزیر خارجه فرانسه پس از ورود به تهران گفت: پاریس قصد دارد شمار روادیدهایی که برای ایرانی‌ها صادر می‌کند را به دو برابر مقدار فعلی افزایش بدهد.

وزیر خارجه فرانسه تاکید کرد: درباره نگاه دولت جدید آمریکا به برجام نگرانی‌های جدی داریم.

Bashar-Assad.jpgپایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) - خبرگزاری اسپوتنیک طی گزارشی ادعا کرد که بشار اسد سکته کرده است.

به گزارش «انتخاب»؛ این رسانه روسی می نویسد: طبق گفته ى بعضى از رسانه هاى عربى بشار اسد رییس جمهور سوریه به علت سکته مغزى در بیمارستان بسترى شده. همراه با این خبر شایعاتى مبنى بر سوء قصد بر جان وى در رسانه ها نیز آغاز شده است.

شبکه تلویزیونى العالم به نقل از روزنامه لبنانى المستقبل نیز می گوید که بشار اسد دچار سکته مغزى شده است. طبق مشاهدات این نشریه اسد در بیمارستانى واقع در دمشق تحت حفاظت شدید امنیتى بسترى است.

همچنین، روزنامه الدیار لبنان نیز از سکته ی بشار اسد خبر داده است.

در همین حال برخی فعالین سیاسی سوری در توییتر مدعی شدند که بشار اسد پس از سکته، ۵ روز پیش از بیمارستان امریکایی بیروت مرخص شده است.

این گزارشات درحالی مطرح می شود که دولت سوریه این شایعات را تکذیب کرده است.

دولت سوریه در صفحه ی فیس بوک خود آورده است: اسد در وضعیت سلامتی بسیار عالی است و در حال انجام فعالیت های خود به صورت طبیعی است.

Pouran-Derakhshandeh.jpgشرق ـ بهناز شیربانی ـ پنج سال پیش بود که پوران درخشنده با «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند» از موضوع ملتهبی حرف زد که تا پیش از آن، به این موضوع پرداخته نشده بود. جسارت نزدیک‌شدن به این موضوع باعث شد تا همان سال این فیلم در صدر فیلم منتخب تماشاگران قرار گیرد و در زمان اکران نیز موضوعات و بحث‌هایی درباره موضوع فیلم مطرح شد. پوران درخشنده در همه سال‌های فعالیتش در سینما با دقت و هوشمندی موضوعات و آسیب‌های اجتماعی را رصد کرده است و هر بار از دریچه دوربینش آن را با مخاطبانش در میان گذاشته. «زیر سقف دودی» تجربه دیگری از درخشنده است که برای نخستین‌بار در جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته می‌شود و قطعا مخاطبانش را غافلگیر خواهد کرد. او این‌بار به سراغ طلاق عاطفی رفته و برشی از آسیب‌های این اتفاق در خانواده را واکاوی کرده، اما این‌بارهم بدون قضاوت و فقط در مقام راوی همه‌چیز را به مخاطبش واگذار کرده است. «زیر سقف دودی» فیلمی متفاوت در کارنامه پوران درخشنده است. به همین بهانه با او گفت‌وگویی داشتیم که در‌ادامه می‌خوانید:

* تا پیش از ساخت «زیر سقف دودی» از نگارش فیلم‌نامه دیگری با محوریت مشکلات زنان صحبت کردید که به مرحله ساخت نرسید. «زیر سقف دودی» هم موضوعی اجتماعی را روایت می‌کند و این‌بار به طلاق عاطفی اشاره کردید و خیلی شفاف از این موضوع و آسیب‌هایی که به همراه دارد، صحبت کردید. چرا به سراغ چنین موضوعی رفتید؟

- همان‌طورکه اشاره کردید، فیلم‌نامه‌های بسیاری برای ساخت مدنظرم بود که محوریت برخی از آنها طلاق بود. متأسفانه هیچ‌کدام از آنها مرا راضی نکرد، چراکه گاهی حس می‌کنم جامعه آن‌قدر جلوتر از من حرکت می‌کند که گاهی از برخی موضوعات عقب می‌مانم، بنابراین تصمیم گرفتم به‌ موضوع طلاق عاطفی بپردازم که شاید ٩٠ درصد از افراد جامعه ما با این مسئله درگیر هستند و شاید در بسیاری از مواقع خودشان متوجه نباشند. اما نگاهم به این موضوع کمی متفاوت‌تر بود، اینکه سهم هر کدام از ما در زندگی چیست؟ برایم اولویت داشت، معتقدم برخی سهمشان را از زندگی نمی‌گیرند، چراکه خودشان را وقف دیگران می‌کنند و به‌مرور متوجه می‌شوند آن‌قدر که برای دیگران انرژی گذاشتند نتیجه‌ای نداشته است. حتی دیگران آنها را فراموش کرده‌اند. به تعبیر دیگر، فقط هستند و حضور دارند و تا زمانی که وظیفه معمولشان را انجام می‌دهند از طرف اطرافیان حس می‌شوند، اما زمانی می‌رسد که وجودشان هم نادیده گرفته می‌شود. طلاق عاطفی یکی از اتفاقاتی است که روزبه‌روز شرایط بحرانی‌تری پیدا می‌کند و اتفاقا این روزها به بالاترین نقطه حساسیت خودش رسیده است.

اتفاقا زمانی که «هیس دخترها...» هم ساخته شد، واکنش‌های متفاوتی به همراه داشت به‌هرحال در این فیلم از موضوعی صحبت کردید که تا قبل از آن خیلی شفاف درباره آن صحبت نشده بود، تصور می‌کنم همین موضوع درباره فیلم«زیر سقف دودی» هم صدق می‌کند، چراکه به آسیب‌های طلاق عاطفی خیلی پرداخته نشده است.

اگر مقایسه‌ای بین «زیر سقف دودی» و «هیس دخترها...» داشته باشم، باید بگویم موضوعی که در «زیر سقف دودی» مطرح می‌شود، حادتر از «هیس دخترها...» است، چراکه بحث تجاوز که در فیلم قبل به آن پرداختم، موضوعی است که بسیاری از قربانیان آن تا سال‌ها درباره این موضوع حرف نمی‌زنند، اما بحث طلاق عاطفی شامل قشر بزرگ‌تری از جامعه می‌شود که آدم‌های درگیر این اتفاق به‌نوعی دیگر، مورد ستم یا بی‌مهری قرار می‌گیرند. در این فیلم از زاویه دید یک کارگردان، سعی کردم علت‌ها و کنش‌و‌واکنش‌ها را پیدا و دلیل برخی بی‌توجهی و دیده‌نشدن‌ها را تصویر کنم. وقتی به موضوعی مثل طلاق عاطفی رسیدم با توجه به اینکه بحث گسترده‌ای است، فکر کردم باید همه زوایای این اتفاق را بدون قضاوت ببینیم و در تمام مدت از بیرون به آدم‌های قصه نگاه کردم. «زیر سقف دودی» به‌گونه‌ای ساخته شده است که با یک قصه حادثه‌ای روبه‌رو نمی‌شوید و حوادث نیست که پیش‌برنده قصه است، بلکه بیشتر شخصیت‌محور است و در طول فیلم، ماجراهای آنها را می‌بینیم. آدم‌هایی که هرکدام شرایط زیستی خاص خودشان را دارند و در طول زمان چیزهایی در زندگی‌شان تغییر کرده است. در این فیلم من فقط پنجره‌ای را باز کردم که به این موقعیت نگاه کنم، آدم‌هایی که خودشان را فراموش کرده‌اند، گاهی حتی اطرافیان هم توجهی به آنها ندارند. آسیب‌های طلاق عاطفی کم نیست، عمدتا در این‌گونه رابطه‌ها زن یا مرد به سمت رابطه موازی می‌رود و گاهی طرف دیگر رابطه، روزبه‌روز منزوی‌تر می‌شود و در چنین شرایطی دیگر خانواده به معنی واقعی وجود ندارد و این بدترین اتفاقی است که در یک جامعه رخ می‌دهد.

* در این قصه، شما بیشتر به آسیب‌های طلاق عاطفی در فرزندان خانواده اشاره کرده‌اید.

- بله، به این دلیل که به نظر من در چنین فضاهایی قربانیان اصلی فرزندان خانواده هستند؛ بچه‌هایی که دیگر چیزی به عنوان خانواده را لمس نمی‌کنند و هیچ عشقی در خانواده ‌‌‌خود نمی‌بینند. در چنین خانواده‌هایی پدر و مادر مثل خواهر و برادر هستند. رابطه‌ای با هم ندارند و احساسی در این خانواده وجود ندارد. در فیلم هم می‌بینیم، پسر خانواده به دکتر روان‌شناس مراجعه می‌کند و اصلی‌ترین حرفش این است که در این خانواده هیچ‌کس با هیچ‌کس صحبت نمی‌کند. همین اتفاقات باعث می‌شود تا به‌مرور چارچوب خانواده از بین برود. این روزها می‌بینیم خیلی راحت از ازدواج سفید صحبت می‌شود؛ افرادی که به دنبال سقف‌های کاذبی برای خودشان می‌گردند و به‌راحتی هر چند وقت یک‌بار اگر نتوانند به رابطه‌ای ادامه دهند، سقف دیگری پیدا می‌کنند. این اتفاق خوبی نیست از خانواده‌ای که باید پایبندش باشیم دور می‌شویم. چرا در برخی خانواده‌ها بچه‌ها نباید رابطه مهرآمیز پدر و مادرشان را ببینند؟ چرا باید خجالت بکشیم از اینکه مقابل چشم بچه‌ها با همسرمان مهربان باشیم و به همدیگر مهر بورزیم؟ چرا طبیعی‌ترین غرایز انسانی نادیده گرفته می‌شود؟ بسیاری از زنانی که به‌مرور خودشان را فراموش کرده‌اند تا قبل از٤٠سالگی دچار آسیب‌های جسمی زیادی می‌شوند و این یکی از مواردی است که سعی شد در این فیلم به آن اشاره شود. واقعیت‌های بسیاری شبیه طلاق عاطفی در جامعه ما هست که در بسیاری از مواقع ترجیح می‌دهیم چشممان را بر آنها ببندیم، غافل از اینکه اگر زودتر از اینها چنین مباحثی باز می‌شد سعی می‌کردیم راه‌حلی برای آنها پیدا کنیم، الان از زخمی عمیق به اسم طلاق عاطفی حرف نمی‌زدیم. متأسفانه در طول سال‌های اخیر طلاق عاطفی بیشتر و بیشتر شده است و بعد از پنج سال به این نقطه رسیدم كه به این موضوع حساس بپردازم. از نظر من حفظ خانواده اتفاق مهمی است و باید جدی گرفته شود و اگر آسیبی متوجه آن است به دنبال راه‌حل درباره آن باشیم.

* همان‌طور که خودتان اشاره کردید، پرداختن به این مسائل در سینما خیلی راحت نیست، چقدر در نوشتن فیلم‌نامه یا زمان ساخت محتاط بودید؟

- به‌هرحال موضوعی که در این فیلم تصویر شده، یک تابو است. اصلا عشق‌ورزی در جامعه ما تابو است، بنابراین سعی کردم با احتیاط خط قرمزها را دور بزنم و محتاط به جوانب نگاه کنم، چراکه باید طرح مسئله می‌کردم و حرف‌زدن درباره این موضوع مهم‌تر است تا اصلا مطرح نشود. درباره فیلم «هیس دخترها...» هم همین موضوع مطرح بود، باید درباره موضوع تجاوز صحبت می‌کردیم؛ موضوعی که شاید خیلی جرئت حرف‌زدن درباره آن وجود نداشت. مهم‌ترین موضوعی که از «زیر سقف دودی» باید به مخاطب منتقل شود این است که باید به هم فرصت گفت‌وگوکردن بدهیم، متأسفانه جامعه ما جامعه دیالوگ نیست، مدام همدیگر را محکوم می‌کنیم. چرا هیچ‌وقت با هم حرف نمی‌زنیم؟ چرا می‌ترسیم از اینکه بحث را باز کنیم؟ چرا از ترس‌ها و آبروریزی‌ها؟ همین ترس‌هاست که باعث شده فاصله‌هایمان بیشتر شود و وقتی از طلاق عاطفی حرف می‌زنیم، وسعت این درد آن‌قدر زیاد شود که خیلی سخت از پس آن برآییم. اما باید موضوع طلاق عاطفی به چالش کشیده و درباره آن بحث شود. باید به آگاهی برسیم و این آگاهی باعث شود خودمان را تغییر دهیم و در جهت زندگی امن و آسایش و عشق جلو برویم.

از نظر من مطرح‌کردن موضوع طلاق عاطفی ربطی به طبقه اجتماعی خاصی ندارد، بنابراین در این فیلم آدم‌های متمولی را می‌بینیم که در زندگی دچار این چالش می‌شوند. این داستان به فقر و طبقه اجتماعی خاصی بستگی ندارد، به فرهنگ بستگی دارد. این موضوع به چیزهايي وصل می‌شود که باید در زندگی به دنبال بازنگری و بازتولیدش باشیم، روابطی که باید دوباره به آنها نگاه کنیم. ما در این فیلم زن دلمرده‌ای را می‌بینیم که فرزند‌ش با او درددل نمی‌کند و هیچ‌وقت به او نزدیک نمی‌شود و در همین روابط است که متوجه می‌شویم باید به چه مسائلی در زندگی و در روابط دقت کرد. باید به بچه‌هایمان یاد دهیم زمانی که وارد زندگی مشترک شدند، عشق بورزند، یاد بگیرند همسر به معنای تکامل است و این تکامل در همه زمینه‌ها ایجاد می‌شود.

* کمی از انتخاب بازیگران فیلم صحبت کنیم، مریلا زارعی یکی از نقش‌های محوری است که در طول داستان بیشتر با روزمرگی او و اتفاقاتی که زندگی مشترکش را دچار چالش کرده روبه‌رو می‌شویم، اما شخصیت کنشگری است که تصور می‌کنم مخاطب بیشتر با او همراه می‌شود.

- درباره شخصیت مریلا زارعی در این فیلم باید بگویم دقیقا او از جمله خانم‌هایی است که از جایی به بعد متوجه کاستی در رفتار یا نوع نگاهش به زندگی می‌شود و با خودش فکر می‌کند پس در این زندگی چه زمانی نوبت به من می‌رسد؟ به‌نوعی زن قصه ما از جایی به بعد خودش را کشف می‌کند و به دنبال هویتش می‌رود. اما درباره انتخاب بازیگران، هم مریلا زارعی و هم فرهاد اصلانی هر دو بازیگرانی هستند که درواقع در جست‌وجوی پیداکردن شخصیتی هستند که در فیلم‌نامه به آنها پرداخته شده است، تمام ریشه‌های شخصیتی نقش را در واقعیت پیدا می‌کنند و در طول فیلم‌برداری با شخصیت‌هایی که بازی می‌کنند، زندگی می‌کنند یا حتی تا مدت‌ها بعد از کار با آنها زندگی می‌کنند. برای من هم در مدت فیلم‌برداری مریلا زارعی (شیرین) قصه بود و فرهاد اصلانی (بهرام). همه تلاششان این بود که شخصیت‌ها را درست تعریف کنند، چراکه فیلم‌نامه هیچ حادثه‌ای ندارد و این شخصیت‌ها هستند که قصه با آنها پیش می‌رود. مریلا زارعی و فرهاد اصلانی هر دو از بازیگران خلاق و پرانرژی و قوی هستند که حتی بازی‌نکردن را هم بازی می‌کنند و احساس خوبی داشتم از اینکه با این گروه بازیگران کار کردم و از ابتدا هم به حضور آنها فکر می‌کردم.

* هیچ‌وقت با شخصیتی در این فیلم نزدیکی بیشتری حس کردید؟

- با اینکه به عنوان کارگردان باید از این موضوع اجتناب کنم اما گاهی این احساس نزدیکی با برخی شخصیت‌ها برایم وجود داشت؛ به‌ویژه آرمان قصه که رفتارش نتیجه رابطه نامطلوب پدر و مادرش است و برخی اوقات با او همدردی می‌کردم. اما طبعا سعی می‌کردم از این فضا فاصله بگیرم و دچار احساسات نشوم. تمام مدت به این فکر می‌کردم من باید سؤالی را در ذهن مردم مطرح کنم و این موضوع را به مخاطب منتقل کنم که اگر تو هم مثل شخصیت‌های داستان ما هستی خودت را تغییر بده یا خودت را پیدا کن و دوست دارم بعد از دیدن فیلم به این موضوع فکر شود.

* به‌هرحال، طبعا در ساخت این فیلم با برخی محدودیت‌ها به‌ لحاظ طرح موضوع روبه‌رو بودید، نتیجه کار را چطور می‌بینید؟

- از کار راضی‌ام، می‌توانست بهتر باشد، احساس می‌کنم به هدفی که از ابتدا برای خودم تعریف کردم رسیدم. سال‌هاست سفارش کار از مردم می‌گیرم و سعی می‌کنم خواسته آنها بر کاری که خودم دوست دارم ارجح باشد. در مراودات روزانه‌ام با مردم در خیابان یا ایمیل‌ها و پیغام‌هایی که از آنها دریافت می‌کنم مسیرم را برای فیلم‌سازی مشخص می‌کنم. خوشحالم این ارتباط با مردم باعث شده مسیری را طی کنم که خواسته آنهاست و به‌نوعی حرف‌های مردم در فیلم‌هایم منتقل می‌شود و من را در مسیری قرار می‌دهند که متوجه می‌شوم الان وقت پرداختن به این موضوع است. موضوعی که در فیلم «زیر سقف دودی» نیز به آن پرداخته شد، مسئله‌ای است که سال‌ها پیش باید درباره آن صحبت می‌کردیم اما الان این زخم دهان باز کرده و آن‌قدر بزرگ شده است که باید فکری برای آن کرد. در چنین مواقعی من به عنوان فیلم‌ساز نمی‌توانم بی‌توجه به موضوعات اطرافم و مسئله‌ای را که دغدغه ذهن مردم است رها کنم و به دنبال خواسته خودم در فیلم‌سازی بروم.

پاس‌كاری با پلاسكو

| No Comments

Plasco.jpgشرق ـ گروه سیاست، آمنه شیرافكن: مسئولان ١٦ دستگاه مسئول در حادثه پلاسکو روز گذشته میهمان کمیسیون عمران مجلس دهم بودند. آن‌طور که عبدالکریم حسین‌زاده، نایب‌رئیس فراکسیون امید، به «شرق» گفته، نکاتی درباره کمبود تجهیزات آتش‌نشانان مطرح شده که نشان از آن دارد حتی با درنظرگرفتن امکانات سازمان هلال‌احمر در ایران به تعداد استان‌هایمان بالگرد نداریم. او که به‌عنوان عضو کمیسیون عمران مجلس در این نشست حاضر بوده، می‌افزاید: «توضیح ارائه‌شده از سوی سازمان هلال‌احمر نشان داد که در حدود ٢٢ بالگرد در اختیار این سازمان قرار دارد و همین نکته نشان می‌دهد در صورت بروز بحران ما نمی‏‌توانیم به شکل مناسبی کمک‌رسانی داشته باشیم، چنانچه اگر در پلاسکو نیز بالگرد زودتر به کمک آتش‌نشان‌ها می‌آمد، شاید وضعیت امدادرسانی و اطفای آتش تغییر می‌کرد».

او همچنین درباره اینکه بالاخره تکلیف نامه‌نگاری‌ها و اخطارهای شهرداری به بنیاد مستضعفان به کجا رسیده، به «شرق» می‏‌گوید: «شهرداری کماکان تأکید دارد که اخطارها را به بنیاد داده و بنیاد نیز می‌گوید نامه و اخطاری به دستش نرسیده که این مسئله بدون‌شک در جلسه‌های بعدی مشخص خواهد شد. اتفاقا معاونان شهرداری نامه‌ها و مستنداتی در دست داشتند که نشان از آن داشت که اخطارها ارائه‌ شده، اما نفس صدور اخطار صورت‌مسئله را پاک نمی‌کند».

Sally-Yates-1.jpgبی بی سی ـ دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در پی سرپیچی سلی ییتز، وزیر موقت دادگستری آمریکا، از دستور اخیر او در زمینه مهاجرت او را اخراج کرده است.

کاخ سفید گفت که آقای ترامپ از دانا بونته به عنوان کفیل وزارت دادگستری نام برده است. او دادستان فدرال در ناحیه شرقی ویرجینیا بود.

کاخ سفید در بیانیه ای نوشت: "سلی ییتز با خودداری از اجرای دستور قانونی با هدف حفاظت از شهروندان ایالات متحده به وزارت دادگستری خیانت کرده است."

در این بیانیه آمده است: "وقت آن است در مورد حفاظت از کشور جدیت به خرج دهیم. بررسی سفت و سخت تر پیشینه افرادی که از این هفت کشور خطرناک به آمریکا سفر می کنند اقدام شدیدی نیست. اقدامی معقول و لازم برای حفاظت از کشور است."

وی با انتشار عکس سلفی اش با معترضان در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت: به امید خدا فرودگاه لس آنجلس رو به مقصد کشور عزیزمون ترک میکنیم.

khajeAmiriDallas.jpgاقامه نماز در فرودگاه بین المللی دالاس در اعتراض به قانون ضد مهاجرتی ترامپ

muslimprayerDallarAirport.jpg

سقوط بهمن روی پراید در جاده کرج- چالوس

avalanchPrideChaloos.jpgگردنبند شهدای آتش نشانی به بازار آمد

ghardanbandAtashneshan.jpg

یک شاهزاده سعودی، برای حمل ده ها پرنده دست آموز خود، بیشتر صندلی های یک پرواز را خرید و شاهین هایش را به روشی که در تصویر می بینید، در کنار مسافران دیگر به مقصد حمل کرد. این در حالیست که در اغلب شرکت های هواپیمایی، حمل موجودات زنده غیر از انسان در هواپیما، ممنوع است و محدودیت های بسیار دارد.
saudiPrinceFalconsOnPlane.jpeg

خبرگزاری ایرنا: ایرنا همایون عظیمی 39 ساله اهل سنندج، 4 سال است در هر چهار فصل و بعد از ظهر هر جمعه ، کیلومترها با دوچرخه رکاب می زند تا بتواند در استخر روباز «گویزه کویره» شنا کند . عظیمی از بیماری دیسک کمر هم رنج می برد.

azimiIceLakeSwim1.jpgazimiIceLakeSwim2.jpg


negahbanPelasco_small.jpgشهرداری تهران از خانواده نگهبان ساختمان پلاسکو که در زیر آوار این حادثه کشته شده، هزینه‌های کفن و دفن را دریافت کرده است.

به گزارش خبرنگار «آمدنیوز»، در حالی‌که «مجتبی یزدانی» معاون خدمات شهری شهرداری تهران پیش‌تر گفته بود: «برای تدفین شهروندان جانباخته حادثه پلاسکو، هزینه‌ای از خانواده‌های‌شان اخذ نمی‌شود»، سند ارسالی به «آمدنیوز» نشان می‌دهد که از خانواده «حیدر پهلوانی ساروقیه» هزینه‌های دفن وی دریافت شده است.

خانم علی‌نژاد، همسر حیدر پهلوانی کارگر شهرداری منطقه ۱۱ تهران که زیر آوار ساختمان پلاسکو برای همیشه خانواده‌اش را گذاشت، در مصاحبه‌ای با خبرگذاری ایسنا گفته بود: «شهردار منطقه ۱۱ و تعدادی از معاونینش برای دلجویی به خانه‌مان آمدند اما واقعیت این است که حیدر پهلوانی که کارگر خدمات شهری منطقه ۱۱ بود به دلیل مشکلات مالی و بازپرداخت وام‌های خود، صبح‌ها نیز در پاساژ پلاسکو کارهای خدماتی انجام می‌داد و حالا ما نمی‌دانیم پس از رفتن او چه اقدامی باید انجام دهیم.»

وی اظهار کرده بود: «شهرداری یک قبر سه طبقه برای خاکسپاری حیدر در نظر گرفته بود که قبر حیدر را به صورت رایگان در اختیار ما قرار داد و برادران همسرم نیز دو طبقه این قبر را پیش خرید کردند تا همه اعضا در کنار یکدیگر باشند.»

بحث درباره دلایل منع ورود ایرانی‌ها به خاک ایالات متحده آمریکا، وارد ابعاد تازه ای شده است. در حالیکه آقای ترامپ از این فرمان خود دفاع کرده و آن را ضامن امنیت ملی آمریکا دانسته، عده ای از حقوقدانان توانستند یک دادگاه فدرال را مجبور کنند تا دست کم بخشی از فرمان را که منجر به زندانی شدن آن دسته از مسافران آمریکا که پس از صدور این فرمان وارد خاک این کشور شدند، لغو کند. علی همدانی، گوینده چشم انداز بامدادی بی‌بی‌سی در گفتگو با حسین خرم فعال جمهوری‌خواه و از مشاوران آقای ترامپ در زمان تبلیغات انتخاباتی به بحث درباره این فرمان آقای ترامپ پرداخته است.


hosseinKorram_trump.jpg

asgharfarhadi_oscar_boycott_smal.jpgاصغر فرهادی با نگارش یادداشتی که در نیویورک تایمز منتشر شد، اعلام کرد امسال در مراسم اسکار حضور نخواهد داشت، او همچنین در این یادداشت رویکردهای افراطی سیاسیون و تندروها را نقد کرد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ترجمه نوشته اصغر فرهادی در نیویورک تایمز به این شرح است:

متاسفم که از طریق این نوشته اعلام می‌کنم در مراسم اسکار امسال در کنار دیگر اهالی سینما شرکت نخواهم کرد.

در روزهای گذشته علی‌رغم شرایط غیرمنصفانه‌ای که برای ورود مهاجران و مسافران چند کشور به ایالات متحده پیش آمد، همچنان تصمیمم بر حضور در این مراسم بود و ابراز نظراتم به رسانه‌ها درباره این شرایط و به هیچ عنوان قصد عدم حضور و یا تحریم مراسم را به نشانه اعتراض نداشتم چون آگاهم که بسیاری از اهالی سینمای آمریکا و اعضای آکادمی مخالف افراطی‌گری و تندروی‌هایی هستند که این روزها بیش از گذشته در حال اعمال است و همان‌گونه که روز اعلام نتایج آکادمی به پخش‌کننده‌ام در آمریکا اعلام کردم به همراه مدیرفیلمبرداری‌ام در این مراسم حضور خواهیم داشت، همچنان تصورم همراه بودن در این اتفاق بزرگ فرهنگی بود.

اما امروز به نظر می‌آید که این امکان حضور با اما و اگرهایی همراه است که برایم به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست حتی اگر برای سفر من به آمریکا استثنایی قایل شوند. پس مایلم آنچه را که قرار بود در فرصت سفرم بیان کنم در اینجا ابراز نمایم.

trump_mentally_ill_small.jpgدکتر جان گارتنر، روان‌درمانگر آمریکایی هشدار داده که رئیس‌جمهور آمریکا از اختلال روانی "خودشیفتگی بدخیم" رنج می‌برد؛ اختلالی درمان‌ناپذیر که با توجه به قدرت جایگاه او می‌تواند منشا تهدیدهای جدی برای آمریکا و جهان باشد.

دویچه وله - یک هفته از آغاز ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ گذشته و او در این هفت روز چنان طوفانی به پا کرده که زنگ خطر را برای بسیاری از شهروندان در آمریکا و سراسر جهان به صدا درآورده است. دکتر جان گارتنر، استاد بنام روان‌شناسی در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا، تحلیلی از وضعیت نابسامان شخصیت دونالد ترامپ ارائه کرده که هشداردهنده و هراس‌آور است.

به گزارش "یو اس نیوز" جان گارتنر معتقد است: «دونالد ترامپ به‌طور خطرناکی روان‌پریش است و دمدمی‌مزاجی‌اش او را در انجام وظایف ریاست‌جمهوری ناتوان می‌سازد.» این روان‌درمانگر برجسته که پیش‌تر بیوگرافی روان‌کاوانه بیل کلینتون را در قالب کتابی منتشر کرده، گفته است: «ترامپ به اختلال درمان‌ناپذیر خودشیفتگی بدخیم مبتلاست که نشانه‌های آن رفتارهای تهاجمی و ضد اجتماعی، دیگرآزاری (سادیسم)، پارانویا و خودبزرگ‌بینی حاد است.»

این استاد دانشگاه جان هاپکینز همچنین از رویت نشانه‌هایی از "هیپومانیا" (شیدایی) در شخصیت دونالد ترامپ خبر داده که نشانه‌هایش «فقدان هم‌دلی و از دست دادن کنترل رفتارهای هیجانی و این احساس غالب است که دیگران عظمت او و شخصیت بی‌نظیرش را درک نمی‌کنند.»

trump_mentaly_ill_USNEWS.jpg

نمونه‌ای از این رفتارها را می‌توان در واکنش‌های هیستریک ترامپ به اندازه جمعیت شرکت‌کننده در مراسم تحلیف او اشاره کرد. او می‌گوید مراسم تحلیف هیچ رئیس‌جمهوری در آمریکا تا این اندازه با استقبال عمومی روبرو نشده بود، در حالی که شواهد خلاف آن را نشان می‌دهند. این‌که دونالد ترامپ تا این اندازه به میزان و اندازه هرچیزی اهمیت می‌دهد و به چیزی جز "برتری مطلق" راضی نیست، خبر از درگیری‌های جدی ذهن او می‌دهد.

ترامپ حتی برای توجیه باختش به هیلاری کلینتون در شمارش مطلق آرای عمومی، سناریوی "سه تا پنج میلیون آراء تقلبی" به نفع کلینتون و به ضرر خود را ساخته و کمیته‌ای را مسئول بررسی آن کرده، در حالی که هیچ‌گونه شواهد و مدارکی برای مدعای خود ندارد. این‌ها همان توهمات هشداردهنده‌ای است که به اعتقاد جان گارتنر می‌تواند در طول زمان تهدیدهای بزرگ‌تری برای آمریکا و جهان بیافریند.

Ahmad-Tavakoli.jpgدیده‌بان شفافیت و عدالت طی نامه ای به معاون اول رئیس جمهور، خواستار عزل وزیر صنعت، معدن و تجارت شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، دیده‌بان شفافیت و عدالت طی نامه ای به اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور خواستار عزل وزیر صنعت، معدن و تجارت شده است. خلاصه نامه احمد توکلی به شرح ذیل است:

برادر ارجمند جناب آقای جهانگیری
معاون اول محترم رئیس‌جمهور
با سلام و احترام

توجه جنابعالی به گزارش مورخ ۷ دی ۱۳۹۵ سازمان مردم نهاد دیده‌بان شفافیت و عدالت پیرامون فشار وزیر صنعت، معدن و تجارت بر گمرک ایران قابل تقدیر است. در آن گزارش، دیده‌بان با دلایل حقوقی و اقتصادی نشان داده بود که درخواست وزیر مذکور برای آنکه گمرک ایران از جریمه قانونی ۳۰۰۰ میلیارد تومانی شرکت ال‌جی به خاطر تقلبات گمرکی این شرکت، چشم بپوشد، غیرقانونی و ضد منافع ملی است. شما این موضوع را درخور بررسی جدیِ همراه با حساسیت شمردید. این استقبال از امربه‌معروف و نهی از منکر از شما سابقه هم داشته است. جا دارد رسماً تشکر دیده‌بان شفافیت و عدالت را ابراز کنم.

latestUSvisaBAAN_small.jpgرادیو فردا - سفارتخانه‌های آمریکا در برخی کشورهای اروپایی به شهروندان ایرانی که تابعیت این کشورهای اروپایی را نیز دارند خبر دادند که تا اطلاع ثانوی برای دریافت روادید آمریکا درخواست ندهند.

این خبررسانی از طریق درج یک اطلاعیه بر روی وب‌سایت‌های سفارتخانه‌های آمریکا در بریتانیا، آلمان، هلند، اتریش، و ایتالیا، صورت گرفته است.

در این اطلاعیه ذکر شده که این امر شامل همه هفت کشوری است که شهروندان آنها به تازگی از سوی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، «تا اطلاع ثانوی» از سفر به آمریکا منع شده‌اند.

در اطلاعیه سفارتخانه‌های آمریکا آمده است: «پیرو فرمان اجرایی ریاست‌جمهوری ایالات متحده که در روز ۲۷ ژانویه ۲۰۱۷ به امضا رسیده، صدور روادید به شهروندان کشورهای عراق، ایران، لیبی، سومالی، سودان، سوریه و یمن از همین لحظه تا اطلاع ثانوی متوقف می‌شود».

این اطلاعیه ادامه می‌دهد: «اگر ملیت یکی از این کشورها را دارید، یا ملیت دوگانه شما شامل یکی از این کشورها هم می‌شود، خواهشمند است در حال حاضر قراری برای دریافت روادید نگذارید و هیچ مبلغی نیز مربوط به دریافت ویزا پرداخت نکنید. اگر از پیش قراری برای این منظور دارید لطفاً سر قرار حاضر نشوید زیرا ما قادر به انجام مصاحبه ویزا با شما نخواهیم بود».

در پایان اطلاعیه نیز ذکر شده که «لطفاً به یاد داشته باشید که این تعلیق صدور ویزا شامل سفر رسمی مقام‌های دولتی که با تأیید یا به نمایندگی از یک نهاد رسمی بین‌المللی، یا به نمایندگی از سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، یا با تأیید مقامات مشخصی صورت بگیرد، نمی‌شود».

یک روز پیش از این، سفارت مجازی ایالات متحده در ایران نیز در اطلاعیه‌ای به اِعمال منع موقت صدور ویزا برای «شهروندان دوتابعیتی» کشورهای هفت‌گانه اشاره کرده بود.

ghahremaanmarandbaaparcheusa.jpgعادت بدى ست هنگام سخن گفتن از مسائل روز و گرفتارى هايى كه در لحظه به آن ها مبتلا هستيم به گذشته ى تاريخى برگشتن و همه چيز را از قديم الايام تا روز حاضر با هم قاطى كردن و در نهايت موضوع روز را از خاطر بردن.
اما امروز كه با تصميمات دونالد ترامپ، چهل و پنجمين رييس جمهور امريكا، در ميان غيرامريكايى ها به طور اعم و در ميان ايرانيان به طور اخص آشوب و نگرانى بسيار به وجود آمده است و «امريكا» به ناگهان زير پاى بسيارى از مقيمان و تابعيت داران امريكا را خالى كرده است، مى توانيم جهت يادآورى، كمى به گذشته برگرديم و با مثال هايى از كشور خودمان، علت علاقه ى بسيارى از ايرانيان به امريكا را توضيح دهيم و بعد از آن، به شدت گرفتن امريكاستيزى بپردازيم. انتظار نداريم مسوولان امريكايى به اين نوشته ها توجهى كنند يا حتى از محتواى آن ها با خبر شوند اما اين ها را مى نويسيم براى ثبت در تاريخ و اين كه آيندگان نگويند چرا واقعيت ها آن طور كه بود، به موقع توضيح داده نشد.

QAonVisaBAn_small.jpgصدای آمریکا - جمعه ۸ دی دونالد ترامپ رئیس جمهوری جدید آمریکا دو فرمان اجرایی صادر کرد که بر اساس آن محدودیت های موقتی برای حضور پناهجویان و شهروندان هفت کشور مسلمان در آمریکا اعمال می شود.

تعداد زیادی سوال از سوی شما به بخش فارسی صدای آمریکا ارسال شد که سعی کردیم پاسخ آن را برای تان در این مطلب جمع آوری کنیم. لازم به توضیح است که این پاسخ ها رسمی و از سوی دولت آمریکا نیست و تنها از سخنرانی ها و اظهارنظر مقام های دولتی جمع آوری شده است:

فرمان اجرایی دونالد ترامپ چه می گوید؟‌

آقای ترامپ روز جمعه دو فرمان اجرایی صادر کرد: تعلیق ورود پناهجویان و لغو ویزای شهروندان هفت کشور.

من یک پناهجوی منتظر انتقال به آمریکا هستم. تا چه زمانی این تعلیق ادامه میابد؟

براساس فرمان اجرایی رئیس جمهوری آمریکا،‌ ورود پناهجویان به مدت ۱۲۰ روز تعلیق شده است. درباره تعلیق پناهجویان سوریه اشاره ای به زمان پایان آن نشده است.

تعلیق ویزا برای شهروندان کدام کشورهاست؟

شهروندان هفت کشور ایران، سوریه، عراق، لیبی، یمن، سودان و سومالی لغو شده است.

تا چه زمانی ویزا تعلیق شده است؟

طول فرمان اجرایی ۹۰ روز است.

من متقاضی ویزای دانشجویی هستم. بعد از ۹۰ روز همه چیز عادی می شود؟

دونالد ترامپ روز یکشنبه در بیانیه ای اعلام کرد این فرمان برای ۹۰ روز است و قرار است قوانین تا آن موقع اصلاح شوند.

چه کسی باید قانون را اصلاح کند؟

دولت آمریکا می تواند لایحه پیشنهاد بدهد یا در کنگره آمریکا قانون جدید تصویب شود. چون اکثریت مجلس نمایندگان و سنا در اختیار جمهوریخواهان است، پرزیدنت ترامپ کار سختی برای تغییر قانون در پیش ندارد.

چه نوع ویزاهایی لغو شده است؟

صفحه وزارت خارجه آمریکا توضیح داده هرگونه ویزای غیر مهاجرتی،‌ دانشجویی، گردشگری و نامزدی لغو شده است. دیپلمات‌ها و افراد دارای ویزای سازمان ملل از این قانون مستثنی هستند.

وقت مصاحبه من برای ماه آینده میلادی بود. چه باید بکنم؟

تا ۹۰ روز تمام ویزاها و وقت مصاحبه لغو شده است. بنابراین باید بعد از این زمان برای درخواست وقت سفارت اقدام کنید.

من هزینه وقت مصاحبه برای ویزای توریستی را پرداخت کرده ام. تکلیف پول من چه می شود.

شما بعد از رفع محدودیت می توانید برای وقت سفارت اقدام کنید.

من شهروند آلمان هستم و پاسپورت ایرانی هم دارم. آیا من هم ممنوع الورود هستم؟

براساس طرح ویزا ویور که سال گذشته تصویب و به تایید پرزیدنت اوباما رسید، شهروندان دو تابعیتی که در پنج سال گذشته به یکی از کشورهای ایران، لیبی یا سودان سفر کرده اند باید برای ورود به آمریکا درخواست ویزا کنند.

من ایرانی و شهروند کانادا هستم. می توانم وارد آمریکا شوم؟

ایرانیان کانادایی از ممنوعیت مستثنی شده اند.

من در ترکیه پناهنده سیاسی از ایران هستم. آیا امیدی هست که بتوانم در نهایت به آمریکا بیایم؟‌

باید بمانید و ببینید بعد از چهار ماه چه تغییراتی صورت می گیرد. در حال حاضر دولت آمریکا میزان پذیرش مهاجر خود را به نصف کاهش داده است. در دولت اوباما قرار بود ۱۱۰ هزار پناهجو پذیرش شوند اما ترامپ می گوید این رقم را به ۵۰ هزار نفر کاهش داده است.

whybankstockcrash_small.jpgرادیو زمانه - بازگشایی نماد بانک‌ ملت پس از نزدیک به شش ماه بورس تهران را با شوک روبرو کرد. قیمت هر سهم این بانک از ۲۴۰ تومان در تیرماه ۹۵ به ۱۲۰ تومان پس از بازگشایی رسید. بانک ملت همچنین سود سهام خود را از ۵۰۱ ریال به ۱۰۲ ریال کاهش داد که به معنای کاهش پنج برابری سود هر سهم است. برآورد کارشناسنان بازار سرمایه بیانگر زیان حداقل ۳ هزار میلیارد تومانی ۲۰ هزار سهامدار بانک ملت است. کاهش قیمت و سود سهام بانک ملت گروهی از سهامداران این بانک را بر آن داشت تا در نامه‌ای به رئیس کل بانک مرکزی نسبت به این وضعیت اعتراض کنند.

۲۰۰ فعال بورسی که در میان آنان نام برخی از سهامداران بانک ملت نیز به چشم می‌خورد، نوشته‌اند که دولت تمام هزینه این شفاف‌سازی را به دوش سهام‌داران بانک‌ها انداخته است.

رئیس کل بانک مرکزی ایران این وضعیت را پیامد اصرار دولت برای شفاف‌سازی صورت‌حساب‌های بانک‌های بورسی دانسته و گفته است که «گله‌مندی از نوسانات قیمت (سهام بانک‌ها) منطقی به نظر نمی‌رسد.»

به گفته ولی‌الله سیف بانک مرکزی همچنان این برنامه را برای شفاف سازی صورت‌حساب‌های سایر بانک‌های بورسی و فرابورسی اجراء خواهد کرد.

«صورتحساب‌های دروغین و فساد اقتصادی»

شاید سوال این باشد که مگر بانک‌ها چه چیزی را پنهان کرده بودند که افشای آن به کاهش حداقل ۳۶ درصدی ارزش سهام و ریزش ۸۰ درصدی سود منتهی شد؟

پاسخ به این سوال را باید از لابه‌لای سخنان حسین عبده‌تبریزی عضو شورای عالی بورس تهران پیدا کرد. او ۵ بهمن سال جاری در برنامه تلویزیونی از صورت‌حساب‌های دروغین و دستکاری شده بانک ملت پرده برداشت و گفت که مدیران سابق این بانک سود ۲ هزار میلیارد تومانی پیش‌بینی کرده بودند، بانک مرکزی در مطالعات بعدی متوجه شد گزارش‌ها مشکل داشته و زیان، ۳هزار میلیاردی اعلام شد.

بر پایه آنچه که عبده تبریزی گفته است، مدیران سابق بانک ملت دست‌کم ۵ هزار میلیارد تومان صورت‌حساب‌های این بانک را دستکاری کرده‌اند تا اجازه افزایش سرمایه داشته باشند.

دستاورد مدیران سابق این بانک که تابستان سال جاری پس از افشای رسوایی فیش‌های حقوقی و فساد مالی در بانک ملت برکنار و بازداشت شدند، برای سهامداران بانک ملت زیانی است که برخی از کارشناسان بازار سرمایه رقم آن را تا سه هزار میلیارد تومان نیز برآورد می‌کنند.

frenchFM_small.jpgفرارو - وزیر خارجه فرانسه در حالی قرار است عصر امروز وارد تهران شود، که توافق هسته ای ایران و غرب (برجام) پس از روی کارآمدن دونالد ترامپ در آمریکا شکننده ترین روزهای خود را سپری می کند. ترزا می نخست وزیر بریتانیا اظهارات ضد و نقیضی درباره ایران دارد، روسیه ولادیمیر پوتین سیاست سکوت را در مقابل اظهارات ترامپ در پیش گرفته است. از سوی دیگر اتحادیه اروپا تمام قد از برجام حمایت کرده است. به گزارش فرارو، روز شنبه وزارت امور خارجه فرانسه در پیام توییتری سفر ژان مارک ایرو، وزیر خارجه این کشور به تهران را اعلام کرد و نوشت «ایرو» قرار است ۳۰ تا ۳۱ ژانویه به تهران سفر کند و دیدارهایی با همتای ایرانی خود محمدجواد ظریف و حسن روحانی، رئیس‌جمهوری کشورمان داشته باشد.

اما هدف از این سفر چیست؟

اعلام این سفر همزمان شد با تماس تلفنی اولاند رییس جمهور فرانسه با دونالد ترامپ رییس جمهو آمریکا، در آن تماس تلفنی اولاند بر لزوم پایبندی به توافق هسته‌ای تاکید کرد و هشدار داد که ترامپ باید توافق هسته‌ای با ایران را محترم بشمارد.

ترامپ توافق هسته‌ای پنج قدرت جهانی را با ایران «بدترین معامله‌ای» خوانده که تاکنون آمریکا امضا کرده است و در دوران مبارزات انتخاباتی‌اش هم گفته بود که اگر به ریاست جمهوری برسد این توافق را لغو و یا آن را مورد بازبینی قرار خواهد داد.

از طرف دیگر ترزا می نخست وزیر بریتانیا با وجود آنکه به دفاع از توافق هسته ای می پردازد اما مواضع تندی نیز علیه ایران مطرح می کند. ترزا می در سفر به آمریکا در گردهمایی جمهوری خواهان کنگره آمریکا درباره ایران سخن گفت.

می در نطق خود گفت که این اولویت بریتانیاست که "نفوذ پلید" ایران در خاورمیانه را کاهش دهد و از متحدان خود در منطقه حمایت ‌کند تا «در مقابل تلاش‌های تهاجمی ایران برای ایجاد یک هلال نفوذ از تهران تا مدیترانه، بایستند."

نخست‌وزیر بریتانیا در عین حال افزود: «توافق هسته‌ای با ایران، مناقشه‌برانگیز بود ولی امکان دست‌یابی ایرانی‌ها به تسلیحات هسته‌ای را هم برای بیش از یک دهه از بین برد.»

mazaheri-ahmadinejad.jpgشرق: «در دولت پیش آقای احمدی‌نژاد به من دستور داد که از اعتبارات بانک مرکزی ٥٠‌ میلیون دلار به لبنان کمک کنم که من گفتم این کار فقط با مصوبه مجلس یا دستور رهبری ممکن است و بعد گفتند کمک نکن ولی ٥٠‌ میلیون دلار در بانک مرکزی لبنان سپرده‌گذاری کن که باز هم گفتم به‌دلیل آنکه بانک مرکزی لبنان اعتبار لازم برای بازپرداخت سپرده را ندارد، نمی‌شود، این کار را نمی‌کنم که بعد از من کردند».

این سخنان طهماسب مظاهری، رئیس کل اسبق بانک مرکزی است که در میزگردی با غلامرضا مصباحی‌مقدم گفته است. او به صراحت از درخواست غیرقانونی رئیس دولت پیش خبر داده و گفته هرچند خودش به این درخواست تن نداد اما پس از او خواسته احمدی‌نژاد را عملی کردند. نکته اینکه تنها رئیس کل بانک مرکزی، پس از مظاهری و در دوره احمدی‌نژاد، محمود بهمنی بود. این دو در میزگردی با عنوان «بررسی روابط اقتصادی ایران با سایر کشورها» به نقد عملکرد دولت‌های ایران از دوران پهلوی تا دولت گذشته در انجام کمک‌های خارجی ایران پرداختند. در این میزگرد که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با موضوع «روابط اقتصادی ایران با کشورهای جهان سوم، صدقه‌دهی یا سرمایه‌گذاری؟» برگزار شد، طهماسب مظاهری وزیر اقتصاد دولت اصلاحات و رئیس پیشین بانک مرکزی و مصباحی‌مقدم رئیس اسبق کمیسیون اقتصادی و رئیس پیشین کمیسیون طرح تحول اقتصادی به طرح بحث پرداخته و به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ دادند.

Turism-Turkey.jpgزمانه ـ در پی کودتای نافرجام و چندین حمله تروریستی در ترکیه، درآمد این کشور از بخش گردشگری در سال ۲۰۱۶ به‌شدت کاهش یافت.

«تورک‌استات»، مؤسسه آمار ترکیه، سه‌شنبه ۳۱ ژانویه / ۱۲ بهمن اعلام کرد که درآمد حاصله از صنعت گردشگری در این کشور در سال ۲۰۱۶ نسبت به سال قبل از آن ۳۰ درصد کاهش داشته و به حدود ۲۰,۷ میلیارد یورو (۲۲,۱ میلیارد دلار آمریکا) رسیده است.

بر اساس این آمار، گردشگران آلمانی با ۳,۷۶ میلیون نفر در ۱۱ ماهه نخست سال ۲۰۱۶ بیش از هر کشور دیگری به ترکیه سفر کردند. با این حال این شمار گردشگر آلمانی نسبت به سال قبل از آن حدود ۱,۷ میلیون نفر کمتر بوده است.

atashneshan.jpgبا پایانِ فرآیندِ تشخیصِ هویتِ شهدای جانباخته حادثه پلاسکو؛ صبح امروز پیکرهای شهدای خیابان جمهوری در مراسمی درخور نام و تلاشِ این مردانِ بزرگ؛ از مصلای تهران به سمت بهشت زهرا(س) تشییع می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ امروز مردان و زنانی که هریک به‌نوعی در راه دفاع از میهن به شهادت رسیده‌اند؛ برخی در مرزهای دور و نزدیک کشور، بعضی در میادین علمی، عده‌ای در فاجعه منا، تعدادی به دست تروریست‌های خودفروخته و شماری در مسیر دفاع از حرم‌ مقدس زینب(س)... همه و همه مهیای پذیرایی از مهمانانی تازه از راه رسیده‌اند تا وعده‌ الهی در دیدار با نیکان را به آنان بشارت دهند. امروز تهران اگرچه سراسر غم است اما لاهوتیان جشنی عظیم به‌پا کرده‌اند.

با پایانِ فرآیندِ تشخیصِ هویتِ شهدای جانباخته حادثه پلاسکو؛ صبح امروز پیکرهای شهدای خیابان جمهوری در مراسمی درخور نام و تلاشِ این مردانِ بزرگ؛ از مصلای تهران به سمت بهشت زهرا(س) تشییع می‌شود.

بهنام میرزاخانی، علی امینی، فریدون علی‌تبار، علی مستوفی، حسین حسین‌زاده، محمد آقایی‌قادرلو، حسین سلطانی، رضا نظری، مجتبی کوهی، امیرحسین داداشی، محسن روحانی، رضا شفیعی‌اینچه، ناصر مهرورز، محسن قدیانی، علیرضا سفی‌زاده و حامد هوایی امروز بر دوش پایتخت‌نشینانی که هرگز داستان قهرمانی و رشادت مبارزانِ آتش را از یاد نخواهند برد؛ به خانه‌ی ابدی هدایت شده و به میهمانی دیگر شهدای ایران بزرگ اسلامی می‌روند.

پلیس راهنمایی و رانندگی تهران برای برگزاری هرچه بهتر این مراسم محدودیت‌های ترافیکی تدارک دیده است. در زمان برگزاری مراسم تشییع محدودیت تردد در خیابان قنبرزاده از بزرگراه رسالت به سمت جنوب و خیابان شهید بهشتی از تقاطع سهروردی به سمت مصلی وجود دارد. تردد در خیابان قنبرزاده از بزرگراه رسالت و همچنین خیابان شهید بهشتی از تقاطع سهروردی به سمت مصلی امام خمینی(ره) نیز ممنوع است. همچنین پارکینگ‌های اطراف مصلی امام خمینی(ره) آماده پذیرش تشییع‌کنندگان شهدای آتش‌نشان است و اعلام شده مردم از تردد غیرضروری در حین مراسم تشییع خودداری و حتی‌المقدور برای تردد در خیابان‌های حاشیه‌‌ای مصلی امام خمینی(ره) از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند.

Mojtaba-Zolnour.jpgدیگربان ـ مجتبی ذوالنور، نماینده مجلس گفته که «برخی از ماجرای پلاسکو سوء استفاده سیاسی کردند» و «حضور ما در مراسم تشییع اکبر هاشمی رفسنجانی تنها به خاطر تجلیل از گذشته‌های وی بود.»

آقای ذوالنور افزوده که «در ماجرای پلاسکو دیدیم که عده ای جانفشانی کردند و از جان خویش گذشتند؛ اما برخی به دنبال تخریب دیگران رفتند.»
به گفته وی «طبق قانون در تخلفات ساختمان و نداشتن امکانات ایمنی، شهرداری تنها وظیفه تذکر دادن را دارد و نمی‌تواند برخورد قانونی داشته باشد.»
این نماینده مجلس اضافه کرده «شهرداری بارها به مالک این ساختمان {پلاسکو} اخطار داده بود؛ اما هرگز به این تذکرات توجهی نشده بود.»
ذوالنور افزوده «برخی نداشتن امکانات آتش نشانی و ضعف در به روز بودن این امکانات را دلیل بروز این حادثه می دانند که حقیقت چنین نیست.»
به گفته وی «اگر ایرادی در این بخش باشد به دلیل برخی معوقاتی است که دولت باید به شهرداری بپردازد ولی تاکنون چنین موضوعی محقق نشده است.»
این عضو کمیسون امنیت ملی مجلس در بخش دیگری از سخنان خود به مراسم تشییع پیکر اکبر هاشمی رفسنجانی اشاره کرده و افزوده «دلیل حضور ما در تشییع جنازه و ختم وی این بود که جای شیاطین را تنگ و از گذشته آقای هاشمی تجلیل کنیم.»

Iraq-parliament.jpgرادیو فردا ـ پارلمان عراق روز دوشنبه ۱۱ بهمن، در واکنش به فرمان اجرایی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، در مورد ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور و از جمله عراق به این کشور، به اتخاذ «اقدام متقابل» علیه آمریکا، رای داد.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، پارلمان عراق خواستار «اقدام متقابل» دولت این کشور در برابر آمریکا شد.

کامل الغریری و محمد سعدون، دو تن از نمایندگان پارلمان عراق، به آسوشیتدپرس گفتند که این مصوبه برای دولت عراق الزام‌آور است. به گفته این دو نماینده، اکثریت نمایندگان پارلمان عراق به این طرح رای داده‌اند.

Sadegh-Amoli-Larijani.jpgخبرگزاری میزان- آیت الله آملی لاریجانی با اشاره به تصمیم اخیر رئیس جمهور جدید آمریکا مبنی بر ممنوعیت ورود اتباع برخی از کشورهای اسلامی به این کشور، با توجه به خوی آمریکایی ها این اقدام را دور از انتظار ندانست اما در عین حال از دولت کشورمان و سایر کشورهای اسلامی خواست که نسبت به این تصمیم واکنش قاطع و متناسبی نشان دهند.

به گزارش گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان به نقل از اداره کل روابط عمومی قوه قضاییه، آیت الله آملی لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی با تبریک فرارسیدن ایام الله دهه فجر و میلاد مسعود حضرت زینب(س)، بار دیگر شهادت جمعی از آتش نشانان قهرمان در جریان حادثه ساختمان پلاسکو را تسلیت گفت و تصریح کرد: نام این آتش نشانان گرامی و ایثار و فداکاری شان در خاطره ملت عزیز ایران جاودانه شد و مردم نیز قدرشناسی خود را نسبت به این جوانان قهرمان، به خوبی نشان دادند. ضمن تسلیت به خانواده های مکرم این عزیزان، برای روح بلند آنان علو درجات را آرزومندیم و از خداوند می خواهیم که ارواح پاکشان را با ارواح طیبیه شهدا و ائمه اطهار(ع) محشور گرداند.

رئیس قوه قضاییه در ادامه با اشاره به فرارسیدن ایام الله دهه فجر اظهار کرد: دهه فجر یادآور رشادت ها، جانفشانی ها و یک انقلاب عظیم در تاریخ ملت ایران است. زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید هیچ کس گمان نمی کرد که این پیروزی به این سرعت آن هم با دست خالی از سلاح و در برابر حمایت های شرق و غرب از رژیم سفاک پهلوی حاصل شود اما تقدیر الهی این بود که با مجاهدت مجاهدان، حضور مردم و رهبری های امام راحل(قدس الله نفسه الزکیه) چنین انقلاب بزرگی در تاریخ ایران به منصه ظهور برسد.

elmolhoda.jpgتسنیم - نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان‌رضوی گفت: در سال ۷۶ دولت اصلاحات در این کشور سرکار آمد به من گفتند، "آکادمیک‌ترین آخوند هستی چرا که نه تنها در دانشگاه فعالیت کردی بلکه دانشگاه تاسیس کردی."

آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی ظهر امروز در دیدار با ائمه جماعات و مسئولان دانشگاه‌های پیام نور کل کشور که در محل حسینیه دفتر امام جمعه مشهد مقدس برگزار شد اظهار داشت: امیدوارم شما در این سفر بیش از تمام بهره‌برداری علمی و تحقیقاتی خود، از انفاس قدسیه امام هشتم(ع) استفاده کنید چون وجود اقدس ایشان در این راستا خصوصیاتی ویژه دارد.

وی افزود: همه ائمه نور واحد هستند اما هر امام مظهر الطاف خاصی است و امام رضا(ع) امام رئوف است بنابراین در مسئله تبلیغ، سخن، بیان و منطق کسانی که به امام هشتم متوسل شوند از توفیقات خاصه بهره‌مند هستند.

Tahereh-Riahi.jpgقرار بازداشت موقت «طاهره ریاحی» روزنامه‌نگار بازداشت شده روز گذشته تمدید شد.

به گزارش خبرنگار «آمدنیوز»، حکم بازداشت موقت «طاهره ریاحی» روزنامه‌نگاری که روز ۶ دی‌ماه ۱۳۹۵، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «ارتباط با شبکه‌های معاند» بازداشت شده، روز گذشته تمدید شده است.

رئیس شعبه دو دادسرای فرهنگ و رسانه، حکم بازداشت موقت این روزنامه‌نگار زندانی را روز گذشته تمدید کرده است.

«طاهره ریاحی» به بیماری آسم مبتلاست و داروی تنفسی وی در زندان انفرادی به اتمام رسیده و بازجویان از تحویل دادن داروی جدید به وی امتناع می‌کنند.

Jordan-Burroughs.jpgجردن باروز کشتی‌گیر نامدار آمریکا از علاقه شدید خود برای حضور در جام جهانی ایران خبر داد.

به گزارش ایسنا، روز جمعه دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا در دستوری بر خلاف موازین حقوق بشر، ورود اتباع هفت کشور مسلمان از جمله ایران را به آمریکا ممنوع کرد و وزارت خارجه ایران در اقدامی متقابل اعلام کرد که به اتباع آمریکایی اجازه ورود به ایران را نمی‌دهد. جردن باروز و تعدادی دیگر از کشتی‌گیران آمریکایی قرار است اواخر بهمن ماه در ایران حاضر شوند و در مسابقات جام جهانی کشتی آزاد در کرمانشاه شرکت کنند.

باروز در گفتگوی اختصاصی با ایسنا درباره مسائل بوجود آمده در رابطه با احتمال عدم موافقت ایران با حضور تیم ملی کشتی آمریکا در جام جهانی ۲۰۱۷ کرمانشاه، اظهار کرد: ایران کشوری است که به فرهنگ و ورزش کشتی بسیار اهمیت می‌دهد. این کشور بهترین و پرشورترین هواداران کشتی را در جهان دارد. ما تنها امیدوار هستیم که آنها به خاطر سیاست به ما نگویند که "ببخشید اینبار مسابقات جام جهانی بدون شما برگزار می‌شود!" حداقل به همین دلیل فکر نمی‌کنم که ایرانی‌ها چنین برخوردی با ما داشته باشند. برنامه‌ریزی ها برای حضور ما در ایران انجام شده و پروسه دریافت ویزا صورت گرفته است. روز دوشنبه ریچ بندر، مدیر اجرایی فدراسیون کشتی آمریکا نیز اطمینان داده که سفر به ایران طبق برنامه‌ریزی قبلی انجام خواهد شد.

asar-e-bastani.jpgنجات پاسارگاد ـ به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، خانم لیلا خسروی، سرپرست هیات برنامه کاوش در محوطه «گنبد جهانگیر» اعلام کرد که: «تحقیقات تیم کاوش در محوطه گنبد جهانگیر (کلگ) در راستای ادامه مطالعات باستان‌شناسی در اطراف رودخانه کنگیر، منجر به کشف و نمایان شدن فضاهای معماری و گچ‌بری‌های بی‌نظیر و منحصر به فرد با نقوش حیوانی (اسب بالدار)، انسانی و گیاهی در انواع مختلف دوران ساسانیان شد. »(۱)این باستانشناس می گوید: «شواهد نشان می دهد بنای کلگ با طرح و نقشه قبلی احداث شده و موقعیت ويژه این منطقه در زاگرس مرکزی و واقع شدن برسر یکی از راه های باستانی مهم و استراتژیک می تواند از پارامترهای موثر در شکل گیری این سکونتگاه تاریخی باشد.».

به‌گفته این باستان‌شناس«پوشش‌های گنبدی با آجر و سنگ، ایجاد تالارهای بزرگ با طاق‌های ضربی، استفاده از مصالح سنگ و گچ در معماری و استفاده از تاق‌های گهواره ای برای پوشش سقف نمایانگر میراث دوران ساسانی هستند.»

خانم خسروی بیش از یک سال و چند ماه قبل (آذرماه ۹۴) و همزمان با آبگیری سد کنگیر هشدار داد که بستن بدون مجوز دریچه‌های سد کنگیر ایلام و شروع آب گیری آن، آثار باستانی متعددی، از جمله آثار دوره ساسانی، را نابود می‌کند. وی در آنزمان با تأکید براینکه همزمان با کاوش محوطه های باستانی موجود در حوضه آبگیر سد کنگیر، مسئولین اداره آب منطقه ای ایلام بدون مجوز اقدام به بستن دریچه های سد برای آبگیری کردند، اظهار داشت: «کاوش در محوطه‌های گوریه، زیج، دار ساول و گنبد جهانگیر به مدیریت وی و مشاوره راهبردی سیمین لک‌پور در حال انجام است. تمامی این محوطه ها در سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و پس از آبگیری از بین خواهند رفت.» (۲)

Iraj-Mesdaghi.jpgپس از درگذشت رفسنجانی عده‌ای از سینه‌چاکان وی از جمله مهاجرانی و کرباسچی در بی ‌بی سی کوشیدند چهره‌ی غیرواقعی‌ از وی ارائه دهند. در این نوشته می‌کوشم در هفتمین سالگرد درگذشت آیت‌الله گلزاده غفوری با انتشار چند سند مربوط به ایشان پاسخ درخور را به آن‌ها داده باشم.

همچنین داوری آیت‌الله گلزاده غفوری در مورد خامنه‌ای و رفسنجانی را به اطلاع عموم برسانم. پیشتر مطالب متعددی در مورد آیت‌الله گلزاده غفوری نوشته‌ام:‌

دکتر گلزاده غفوری مدافع بزرگ حقوق مردم (قسمت اول)
http://www.irajmesdaghi.com/page1.php?id=345

نامه‌ی تیرماه ۱۳۶۶ آیت‌الله گلزاده غفوری به ‌آیت‌الله منتظری
http://www.irajmesdaghi.com/maghaleh-428.html

آیت‌الله گلزاده غفوری و پذیرش وکالت عباس امیرانتظام
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-54091.html


***

پیش از پیروزی انقلاب و به قدرت رسیدن رفسنجانی، وی یکی از کسانی بود که می‌کوشید به هر نحو خود را به آیت‌الله گلزاده غفوری نزدیک کند. نامه‌ی زیر حاکی از چاپلوسی رفسنجانی نزد آیت‌الله گلزاده غفوری است. به ادبیات به کار گرفته شده از سوی رفسنجانی برای دریافت یک مقاله از ایشان توجه کنید:

«انتشارات مکتب تشیع شماره ۱۵۶۸ تاریخ ۲۸/۱۰/۴۰

دانشمند محترم جناب آقای حاج غفوری
بعد از سلام و احترام، غرض از تصدیع این‌که استدعا شود مقاله‌ای برای سالانه چهارم که در خردادماه ۴۱ منتشر می‌شود تهیه و لطف فرمایید. استدعای عاجزانه اینست که خیلی زود جواب مرقوم دارید و عنوان مطلب با حدود صفحات آنرا برای ما بنویسید. امید داریم که خواهش پذیرفته شود و یکی از آثار فکری و قلمی سرکار بدینوسیله مورد استفاده خوانندگان مکتب تشیع قرار گیرد.
بدیهی است چون موضوع ترویج و اشاعه معارف است احتیاج به اصرار زیادتر نیست و مواجه با جواب منفی نخواهیم شد.
منتظر جواب با تقدیم احترام
اکبر هاشمی»

nameh-golzadeh-1.jpg
در اسفندماه ۱۳۵۸ در اولین دوره‌ی انتخابات مجلس شورای ملی که بعدها برخلاف قانون اساسی آن را به «اسلامی» تبدیل کردند، آیت‌الله گلزاده غفوری از استان تهران نفر دهم شد و اکبر هاشمی رفسنجانی نفر چهاردهم.
با این حال رفسنجانی به مدد نزدیکی به خمینی و همچنین برخورداری از حمایت نمایندگان راه یافته از سوی حزب جمهوری اسلامی به ریاست مجلس رسید در صورتی که برخلاف آیت‌الله گلزاده غفوری کوچکترین سواد و یا تجربه‌ی حقوقی نداشت.
در این‌‌جا نگاهی خواهم داشت به ادبیات رفسنجانی در رابطه با دکتر گلزاده غفوری پس از رسیدن به قدرت.

2017MIssUnivWinner_small.jpgیورونیوز - ایریس میتُنار دختر شایسته جهان در سال ۲۰۱۷ لقب گرفت. او ۲۴ ساله و فرانسوی است و در رشته دندانپزشکی تحصیل می کند. این نخستین موفقیت فرانسه از سال ۱۹۵۳ میلادی تاکنون در مسابقات دختر شایسته است. مسابقات دختر شایسته یکی از قدیمی ترین جشنواره های زیبایی جهان است که از سال ۱۹۵۲ تاکنون هر ساله با حضور نمایندگان کشورهای مختلف برگزار می شود. امسال ۸۶ دختر شایسته در این رقابت ها شرکت کردند. مطابق با قوانین این جشنواره آنها باید بین ۱۸ تا ۲۶ سال داشته باشند٬ بچه دار نشده و ازدواج هم نکرده باشند و هرگز عکس برهنه نیز نگرفته باشند.

2017missUNivFr1.jpg

2017missUNivFr2.jpg

Brunhilde-Pomsel.jpgبی بی سی ـ برونهیلده پومزل، منشی یوزف گوبلز، رئیس دستگاه تبلیغاتی آلمان نازی در سن ۱۰۶ سالگی درگذشت.

او به دلیل شغلش به گوبلز که یکی از اصلی‌ترین جنایتکاران جنگی در قرن بیستم محسوب می‌شود، نزدیک شد.

خانم پومزل یکی از آخرین بازمانده‌های اعضای رده بالای حزب نازی بود که در اواخر عمر درباره زندگی‌ و تجربیات در حزب نازی صحبت کرد.

در مستندی که اخیرا ساخته شد او گفته بود که از کشتار شش میلیون یهودی در جریان هولوکاست هیچ اطلاعی نداشته است.

Taghi-Rahmani.jpgهر نظریه در باره ایران باید بتواند حقوق شهروندی را توضیح دهد به دموکراسی راه ببرد.به نظریه دولت -ملت نزدیک شود تا حس تعلق به همبستگی ملی و قبول سیستم ملی به وجود آورد چرا که هر عنصر وقتی بتواند در یک سیستم احساس تعلق کند که احساس آینده داری و مشارکت کند.اگر چنین نکند در عمل به گذشته گرایی یاری می رساند.
هر نظریه در باره ایران در ضمن برای پژوهش می باید روی تاریخ صفویه و هم دو عامل مذهب و پادشاهی و هم چنین دو واقعه انقلاب اسلامی و مشروطه توجه کند و هم به نظریه ایران مقتدر که مکتب برلینی ها آن را طرح کردند و رضا شاه آن را به نارسای پیاده کرد اشراف داشته باشد.
در نظریه ای برای ایران،جواد طباطبائی این عناصر غایب هستند.
حال سوال این است که چرا نظریه می سازیم؟
رسم است که نظریه امری توضیح گر یا پیشبرنده وضعیت عینی جامعه با قشر و طبقه یا پدیده دیگراست .
اما روشنفکران ما اندیشه ای انتزاعی را که امروز نوع فلسفی آن باب است داده می شوندو بعد سعی می کنند که بر امر عینی جامعه آن را سوار کنند این مونتاژ کاری کمتر موفق می شود چرا که عینیت مورد بحث و توجه اسیر چند اصل نظریه انتزاعی وارداتی می شود .
در این نوشتار تلاش می کنیم که نشان دهیم که نظریه ای برای ایران به چه لوازمی نیاز دارد .


ایران و دیوان سالاری هنجاری
کوروش را می توان بزرگ خواند چرا که بزرگ است و اولین دیوان سالاری که توانسته است که هنجاری به ناگزیرمیان مردم و حکومت ایجاد کند را به وجود آورده است.
گوهراصلی موجودیت حوزه تمدنی ایران با نام مردمی شهرنشین یا دشت نشین که در معرض اقوام تهاجم بوده قرن ها پیش شکل گرفته که حوزه تمدنی خود را ساخته این حوزه لاغر و چاق شده است اما ویژگی های مشترکی را با خود حمل کرده که نظام دیوان سالاری ایرانی حامل آن بوده است . از عجائب این دیوان سالاری آن است که گاه همین قبائل مهاجم نقش شاه و ناظم را بازی کرده اند.
در این دیوان سالاری جای عنصر ایرانی که وزیر یا دستور نام داشته با فرهنگ تمدنی به معنی توان تقسیم مسولیت یا توان ساماندهی مدنی داشته است جای شاه و شیخ و مفتی و گزمه و کاتب و نظامی را مشخص می کرده تا کار مملکت به سامان شود. زمانی که جای این عوامل به هم می خورده کار کشور به سامان نمی شده است. تاریخ گذشته ما هم چند پاره است که باید به عطف حوزه تمدنی آن راشناخت ،این شناخت بسیار مهم است چرا که در ناخوداگاه مای ایرانی عمل می کند.
نکته محوری در مورد این ویژگی دیوان سالاری ایرانی این است که وزیر چه در داستان های حماسی ایرانی و چه در تاریخ ایرانی انجام داده است یعنی محور مدیریت ساختاری این دیوان سالاری بوده که اهمیت داشته است.وزیر یا دستور با مدیریت مهم، اما در نقش نفر دوم بودن نظم سیاسی را که شاه فرمانده آن بوده در کنار امر مشروعیت بخشی که روحانیون امر کننده و و ادبیان و شاعران منتقد و نرم کننده آن بوده اند و هم موضوع نظم اجرائی که گزمه گان و نظامیان مسول آن بوده، مدیریت می کرده و هم این عناصر را در نهاد سلطنت ربط می داده است این هنر را اگر وزیر خوب انجام می داده کار ملک و ملت به سامان بوده است و اگر نه آشفته گی رخ می داده است. از دستور در شاهنامه فردوسی که ذوطهماسب پدر جمشید شاه را دارای فرایزدی کرد تا بوذرجمهر حکیم وزیر خسرو انوشیروان و وزیران ایرانی خلفای عباسی و تا امیرکبیر و آخرین آن چنین می کرده اند. این مدیریت را ایرانی می توان نام نهاد که حوزه تمدن ایرانی را در تاریخ برجسته می کند.


دوران جدید و زوال دیوان سالاری ایرانی
د وره قاجاریه این دیوان سالاری به پوسیدگی رفت. تلاش امیر کبیر برای سامان دادن به دیوان سالاری مدرن به انحراف رفت به تمرکز حکومت مرکزی یاری رساند. این تمرکز گرای باب زمانه بود چرا که دولت-ملت مدرن در اروپا در برابر امپراطوری های کهن بر اساس تمرکز بیشتر شکل گرفته بود. اما داستان دولت مدرن در ایران کج کارکرد شد. چرا که تمرکز ساختاری و اداری و اجرائی که از زمان ناصر الدین شاه در ایران شروع شد در دوره رضا شاه با تئوری مکتب برلینی ها به خصوص با تئوری های کاظم زاده ایرانشهر که بعد ها نشریه ای هم به این نام منتشر کرد که به دنبال توسعه امرانه بودند همراه شد این تمرکز دموکراسی منعکس شده در قانون اساسی مشروطه را خورد و نابود کرد.
در نتیجه واقعیت تلخی را نشان داد که ناصر الملکی که بعدها نائب سلطنه احمد شاه شد به محمد طباطبائی مشروطه خواه نوشت که مشروطه برای ایران زود است و مانند این است که ران سرخ شده شتری را به بیماری بدهی که در حال نقاهت است.
تلخ تر این بود که در دوره رضا شاه که دو عنصر که با مدیریت نهاد و نخست وزیری دو عنصر مذهب و سلطنت را به هم وصل می کرد گسست اما رضا شاه نهاد های مردمی را میدان نداد تا خلا ایجاد شده را پر کنند.
این دو عنصر دو نهاد قوی داشت نهاد سلطنت و نهاد روحانیت . در انقلاب سال ۱۳۵۷ نهاد روحانیت که آزمون پس نداده بود سلطنت را کنار زد آن هم سلطنتی که از قبل با اصلاحات ارضی و برخی از رفروم های ناقص خود را خلع سلاح کرده بود.
حاکم شدن روحانیون بر کشور با امتیاز ولایت فقیه که بازسازی شرعی همان اقتدار نظام شاهی بود با دور زدن قانون اساسی صورت گرفت کاری را که رضا شاه با قانون اساسی مشروطه کرده بود روحانیون هم با قانون اساسی فعلی کردند.
دوران تلخ ما ار زمان ناصرالدین شاه تا امروز بر کج کردی نهادها رفته است که راست کردن کارکرد آنها دیگر ساده نیست.
حال از این دو نهاد قدرتمند که یکی حاکم است و دیگری هم حضور ندارد بدون جامعه مدنی قوی کار ایران را مشکل کرده است.
همین فقدان عینیت عملی نهاد های مدنی ژله ای که دولت نفتی هم بقای آن را استمرار می بخشد. در عمل ما را درحالت زیست بحرانی ملی قرار داده است. زیست بحرانی ملی ما را در نوسان می گذارد که بی ثباتی و از این سو، به آن سوی دیگر افتادن را در پی دارد و هم طرح نظریه های روشنفکری متناقض با هم باعث می شود.
زیست بحرانی زمان خود را معضل تر نشان می دهد که نظریه های انتزاعی در مورد ایران شکل می گیرد و بر مشکلات می افزاید. از عجائب هم این است که نظرات بی توجه به حوزه تمدنی ایران هستند. اما ایده هایی که برای ایران تدوین می شوند به دلیل تاثیر خود اگر نادرست باشند راه به فاجعه می برنند همان گونه که مکتب برلینی ها برای یک دست کردن ایران مدرن تلاش کردند و نتیجه اش ظهور باستان گرای شد که محصولش هم عمده شدن نقش شاهنشاهی بر مردم و مشروطه شد.اندیشه ایرانشهری تحقق تراژدیک یافت.
در دور باطلی هم نتیجه تحقیر مردم و روشنفکران و هم چنین دوری دربار از روحانیت وطلب کار شدن روحانیت که به حاکم شدن آنان بعد از انقلاب منجرشد.
بسی تلخ است که قبل از انقلاب کوروش در کتاب های درسی بود امام حسین در کوچه بازار مطرح می شد به ناگهان کوروش ار کتاب های درسی رفت و به جای آن شریعت گرای ترویج می شود و تلخ تر آن که ایرانیت را در برابر دین و شیعه قرار می دهند.
حال هم نظریه ای مطرح است که از ایرانشهری حرف می زند.و هم از نظریه ای برای ایران می گوید که شناختش از ایران واقعی و روی زمین و مرحله شکل گیری تاریخی متاخر این ایران چندان دقیق نیست.


تلاش برای بازسازی دیوان سالاری ایرانی
نظریه که ایرانشهری یا اندیشه ای در باره ایران که آقای جواد طباطبائی مطرح می کند به دلایل زیاد حتی توجه به نتیجه نظرات مکتب برلینی ها و هم کاظم زاده ایرانشهر ندارد چرا که هر ایده ای در باره ایران در دوره معاصر شایسته است که به تجربه مکتب برلینی ها و هم تجربه ایرانشهری کاظم زاده ایران شهرتوجه داشته باشد.چرا که نظریه ایرانشهری طبا طبائی با نظریه کاظم زاده ایرانشهر شباهت زیادی دارد که قدرت محور است.
البته طباطبائی را عادت نیست که مانند اکثر روشنفکران ایرانی شاگردی برای استادی خود کرده باشد . در نتیجه عادت هم نیست که روشن کند ایده خود را از کجا با چه تبار گرفته است. اما وقتی که ایده مطرح شود می توان رگه های آن را در یافت.
نظریه ایران شهری در دوره معاصر مقوله جدیدی نیست اما در نزد جامعه بدون حافظه ما جدید می نماید.
گرایش به ایران باستان را حتی صادق هدایت وارد ادبیات ما کرد اما قبل ازوی برخی به این ایده پروبال دادن از میرزاده اقا خان کرمانی تا به امروز مفهوم دو زمان حال و گذشته که شامل پیش از اسلام و بعد از اسلام است در میان اندیشه های روشنفکری ما مطرح بوده است اما به شکل اخص اندیشه ایرانشهری که شکل کاربردی در زمان پهلوی اول گرفت را باید در رفتار و عقاید حسین کاظم زاده معروف به ایرانشهر سراغ گرفت.که بعد هم به ناامیدی به عرفان فردی روی آورد و در سوئیس از دنیا رفت. چرا آنچه که می خواست با آنچه که در عمل شد را هم خوانا نمی دید.
اما نظریه ای در باره ایران زمانی می تواند رو به جلو داشته باشد که از وجوه اثباتی و هم عینی بهره ببرد.

اندیشه ایرانشهری و غفلت از درک حوزه تمدنی ایران
در اندیشه طبا طبائی برای ایران دموکراسی جائی ندارد هم چنین مردم و اقوام ایرانی ،وی تلاش می کند که ایده ای هگلی برای ایران خلق کند که بی گمان ناپلئون آن هم رضا شاه دیگر می شود اگر چه رضا شاه نشد وی با نوع ولایتی آن هم مشکل ندارد طباطبائی در جریان جنبش سبز اعلام کرد که اتفاقی نیفتاده است تا او در باره اش نظر دهد. این نگاه قدرت محور در عمل با برخورد سلبی سعی می کند اطلاعات نادرستی از ایران و هم کشور های عربی به رخ بکشد.
این که ایران در زمره خلاقت نرفته است اما مصر و ترکیه رفته اند سخن کلی است ایرانیان در دوره عباسی در قلمرو خلافت زیسته اند بعد هم خلیفه و پادشاه را نظریه پردازی کرده اند همین خواجه نظام الملک اشعری قدرتمندی متعصبی بوده است که در کل حکومت سلجوقی و هم خلاقت را نگهبان بوده است.در صورتی که در تاریخ مصر چنین حکایتی را ندارد حتی بعثی های در عراق و سوریه و هم سلفی ها فرهنگ مصری را آغشته با دوره قبل از اسلام و به زبان خودشان فراعنه می دانند . این سان یکسان کردن مصر با ترکیه چه معنی می تواند داشته باشد.
اما اگر اشتباه طباطبائی فقط تاریخی بود ایراد نداشت اما وی حتی تاریخ را درست نقل نمی کند.
اما مهم تر این است که طباطبائی در تبیین نظریه ایرانشهری دارای دو عارضه خطرناک می شود از ایده ایرانشهری سخن می گوید که تاریخی نیست بیشتر آرمان ایدولوژیک است وی ازعناصر اصلی تشکیل ایران در عمل طفره می رود چرا که اگر وزیر ایرانی طراح دربار و سلطنت برای حفظ ایران است اما این طراحی چه عناصری را در چه رابطه ای کنار هم قرار داده است.
مذهب و پادشاهی که با فره ایزدی که این فره هم از میان رفتنی است دو عنصر مهم این پیوند بوده است.فره ایزدی که به تخمه و نژاد وصل می شود می تواند بر گرفته شود.
طبا طبائی توجه نمی کند که ایران فرهنگی در دوره صفویه دو باره شکل گرفته است این ایران دارای ویژگی ها مخصوص به خود است که عدم شناخت آن مشکل روشنفکران همانند طباطبائی است. محور ایران شکبل گیری هم ورود عنصر شیعه و نهاد دین است که به سلسله مزبور انسجام نظری و فرهنگی داده است. طباطبائی اگر به بعد از سیاست نامه خواجه نظام به کتاب روضه انوار محقق سبزواری که مراجعه می کرد ایران را بهتر می شناخت.
ایران صفوی است که زبان فارسی را دوباره در مقابله با ترکان عثمانی زنده می کند ایران صفویه است که دربار سلطنتی می سازد که در بیش از ۲۰۰ سال می پاید طباطبائی از این ایران چه اطلاعات تاریخی به خواننده می دهد.
ایران اگر در دوره شعوبیه یا دوره طلائی ایران شد که شریعتی به این ایران بسیار پرداخته است اما این ایران یک فرهنگ مقاوم است نه دولتی به نام ایران.یک هویت فرهنگی و زبانی است که در برابردیگری که اعراب بوده اند تعریف می شود جذابیت ایران فرهنگی در دوره طلائی یا شعوبیه چشم نواز است اما مقوله قدرت ایران امروزی با حسن و مضارش که مضار را هم باید دید در دوره صفویه شکل گرفته است اگر دولت -ملت مفهوم مدرنی است.
اما ایران هم مفهوم دولت جدید نیست آخرین روایت قدرتمندترین روایت از ایران است در روایت صفویه این که روشنفکران به آن نظرنداشته اند البته از روشنفکران عمومی انتظار نبوده که به موضوع غیر جذاب صفویه بپردازنند اما از روشنفکرانی که آکادمیک هستند انتظار بوده است که دوره صفویه را محاسن و عیبش بهتر ببینید.
از هگلی مشربانی که معتقدند که مجتهدانه از هگل برداشت دارند انتظار است که تاریخ ایران را در دوره صفویه بیشتر پی بگیرند چرا که هر نظریه ای درباره ایران باید بداند که چفت و بست ایران امروزی هنوز برخی ریشه در دوره صفویه دارد.
در این دوره است که دربار شاهی باز می تواند دو نهاد عنصر دین وقدرت نظامی قبایلی را در کنار هم آورد وزیر و شیخ وشاه و کاتب و فقیه و گزمه و شاعر و فیلسوف را در کنار هم قرار دهد و فرهنگ و ادبیات را با زبان فارسی بر رگ و پیشه و بیشه روابط اجتماعی در شکل آداب و رسوم در آورد. میان نوروز و عاشورا آشتی برقرار کند.
در قهوه خانه ای اصفهان مالیات از فساد شرعی بگیرد و هم از علمی دین هم مشروعیت طلب کند.
در این دوره که قدرت اداری و لشکری را در پیکره حکومت سامان دهد .به عبارتی هم ۱- فرهنگ و ۲- هم اداب و رسوم اجتماعی ۳- هم نظم سیاسی را با هم هماهنگ کند . برای آن داستان حماسه و هم حدیث و هم شعر بسازد و دو قوم بزرگ ایرانی را به نزدیک به هم کند که هر دو خود را ایرانی تر بدانند .


طباطبائی از این ایران چه گفته است؟
طبا طبائی از شریعتی ایدولوژیک تر ایران شهری اسطوره ای خود را می سازد در حالکیه شریعتی تاریخی تر ایران فرهنگی عصر شعوبیه را باز می کند به رادیکالیسم عدالت طلبانه ایرانی توجه می کند که حداقل آدرسی می شود که ما می توانیم با این آدرس هایش شریعتی را نقد و بررسی کنیم شریعتی حتی در حمله به صفویه باز رد پای تاریخی بر جا می گذارد که می توان هجوم وی به صفویه را نقد و بررسی کرد.
در عوض طباطبائی برای اندیشه ای برای ایران دارای اجرا گسیخته است که آن را بر می شمارم ۱- نظریه اسطوره ای ایران شهری۲-نظریه سیاست نامه نویسی ناقص که تلاش می کند به شکل غیر تاریخی خواجه نظام الملک را که اشعری گری همراه با خلافت است و سلجوقیان را توجیه می کند و سدی در برابر اسماعیلیه می باشد را برتر شناسد که خود داستانی است که بحث ما را از موضوع خارج می کند اما در همین ایده سازی ناقص وی نشان می دهد که به اقتدار و همراه با زور برای نظم چقدر اهمیت می دهد. ۳- غیر سازی در برابر اعراب و ترک ها با دشمن سازی و نفی طرف مقابل.۴- اطلاع ناکافی در باره ایرانیانی که در باره ایران نظریه یا ایده داشتند . در عمل باشد می شود که برخلاف ادعای ایشان بحث نظریه ای برای ایران تبدیل به مجادله ای حاشیه ساز شود تا نظریه برای ایران که راه گشا باشد.
اگر نیک نظر کنیم نظریه ای برای ایران شامل اجزائی به غایت به تعبیر طباطبائی ایدولوژیک هستند عنصر اسطوره ای ایرانشهری ، نگاه فلسفی انتزاعی و هم انتخاب دوره آرمانی شعوبیه در غیبت شناخت دوره ای که ایران کنونی به آن شبیه تر است نشان از چه دارد؟
شاید شایسته ذکر باشد که کسانی که در کلاس درس آقای طباطبائی که استاد مبرزی در تدریس است تربیت شده اند که در شناخت ایران و مقوله قدرت از وی موثرتر در شناخت ایران عمل می کنند .

نظر مولوی در باره جبر و اختیار چیست؟ و یا عارفان از قرآن چه آموخته‌اند؟

Mohammad-Jafari.jpgعلت اینکه نظر مولوی را در این باره جویا شده ام این است که دکتر سروش معتقد است که مولوی « با زندگی روحی و فکری من از هر کس دیگری عجین تر و نزدیکتر است» و اینکه مدت ۵۰ سال است که با او زندگی می کند:
«اکنون ۵۰ سال است که من با او زندگی می کنم و این را حقیقتاً نه مجازاً عرض می کنم. روزی نیست که من به او نیندیشم، از او نگویم، با او سخن نگویم یا به آثارش مراجعه نکنم، یا شعری از اشعار او را در خاطر خودم نگردانم، یا در نوشته ای به کار نبرم یا در خطابه ای از آن استفاده نکنم، لذا [مولوی ] با زندگی روحی و فکری من از هر کس دیگری عجین تر و نزدیکتر است» (۲۴)
حال می خواهم اولاً بر خودم روشن شود، که مولوی در مسئله جبر و اختیار چه درسی به ما می دهد؟ و ثانیاً کسی که ۵۰ سال است که با مولوی زندگی می کند و زندگیش از هر کس دیگری به مولوی و آثارش « عجین تر و نزدیکتر است»، چه درسی از آموزه های او گرفته است؟ پس از توضیح مختصری به این مسئله باز خواهم گشت.
در بین متکلمان و فیلسوفان اسلامی از نیمه دوم قرن اول به بعد مسئله جبر و اختیار مورد بحث قرار گرفته و در بین اهل سنت دو دسته بزرگ اشعری و معتزلی را به وجود آورده است. معتزله که بنیانگذارش «واصل بن عطا» از شاگردان «حسن البصری» است، قایل به آزادی و اختیار عمل انسان بودند. و در مقابل اشاعره به وجود آمدند که اختيار را از انسان نفی کرده وهمه افعال را به خدا منتسب می کردند و می گفتند که انسان مجبور است و اراده و اختيارى از خود ندارد. و چون ابوالحسن اشعری از مشهورترین این فرقه بود، بنام اشعری مشهور شدند. البته قبل از این که این دو فرقه بدین نامها مشهور شوند، مسئله جبر و اختیار در بین مسلمانان مطرح شده بود و همچنانکه گفته شد معاویه اولین بار برای توجیه اعمال و حاکمیتش جبر را مطرح و ترویج می کرد و می گفت این خواست خدا بوده که او حاکم شده و اعمالی که می کند خواست خداوند است. و حتی هنگامی که معاویه، با تهدید و تطمیع، از برخی از انصار و مهاجر برای پسرش یزید، بیعت گرفت که پس از خود خلیفه مسلمیبن باشد، مورد اعتراض«ام المؤمنین»عایشه قرار گرفت،که چرا به چنین کاری دست زد، او در پاسخ‏ به عایشه گفت:خلافت«یزید»تقدیر الهی است و بر بندگان در امور خود اختیاری نیست.‏(۲۵)

apple-2.jpgپایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) - تک کرانچ نوشت: گویا شرکت اپل حذف برنامه های ios که توسط برنامه نویس های ایرانی راه اندازی شده است را آغاز کرده است. قبل ازاین اپل با رویکردی محدود اپل استور را برای ایرانی ها در سپتامبر ۲۰۱۶ باز کرد و به تدریج برخی محدودیت ها را به طور دوره ای از آن زمان لغو کرد.

به گزارش «انتخاب»؛ با اینکه هنوز هیچ اپل استور رسمی ای در ایران وجود ندارد اما بسیاری از شرکت های کامپیوتری از خارج از ایران برنامه هایشان را ثبت نام میکنند تا بتوانند وارد استور اپل شوند.

بسیاری از بانک های ایران اپلیکیشن هایی دارند که برای پلتفورم ios طراحی شده و اغلب بر روی گوشی های همراه لود می شود.

ایرانی ها عاشق گوشی های هوشمندند به طوری که براساس ارزیابی ها ۴۰ میلیون ایرانی در سراسر کشور از گوشی هوشمند استفاده میکنند و ۶ میلیون آیفون نیز درایران فروخته شده است. جمعیت ایران ۸۲ میلیون نفر است که متوسط سنی آن ۳۰ سال است. ماهانه نزدیک به ۱۰۰هزار آیفون به ایران به صورت قاچاق وارد می شود. همین مساله بازار فروش خدمات و لوازم جانبی این تلفن همراه را نیز رونق بخشیده است. به عبارت دیگر اگر اپل میتوانست به طور جدی وارد بازار ایران شود احتمالا با معامله ای پر سود طرف بود.

با این حال قواعد معاملات و تحریم ایرانی ها توسط وزارت خزانه داری آمریکا این شرکت ها را از ورود به بازار ایران منع می کند. براساس اخبار شبکه های خبری تکنولوژی نظیر تک راسا، اپل بیانیه زیر را برای استارت آپ های ایرانی ای که سعی میکردند اپلیکیشن ها را در ایران آپلود کنند فرستاده است:

متاسفانه هیچ اپل استوری در ایران وجود ندارد به علاوه اینکه تسهیل مبادلات برای تجار یا شرکت ها در ایران بر اساس قوانین تحریم و مبادله با ایران منع شده است. به همین دلیل ما قادر نیستیم تقاضای شما را در این زمان بپذیریم. ما شما را تشویق میکنیم که درخواستتان را مجددا بفرستید بلکه قوانین تجارت جهانی در مورد پذیرش اجازه این کارکرد ها تجدید نظر کند.

Saba-Football.jpgبازیکنان صبا برای دومین روز متوالی در تمرین این تیم حاضر نشدند.

به‌ گزارش ‌ایسنا، بازیکنان تیم فوتبال صبای قم که روز گذشته (یکشنبه) به دلیل مشکلات مالی در تمرینات این تیم شرکت نکرده بودند، امروز نیز اعتراض خود را ادامه‌ دادند و به طور مجدد در تمرین این تیم حاضر نشدند.

صبا که این روزها حال و روز خوشی را نه در بخش مدیریتی و نه در لیگ برتر دارد، با اعتراض بازیکنان و تمرین نکردن آنها مشکلات این تیم بعد جدیدی پیدا کرده است.

بازیکنان صبای قم اعتراض خود را به صورت خودجوش انجام داده و با کادرفنی نیز هماهنگ نکرده بودند. به طوری که در دو روز اخیر کادرفنی این تیم در محل تمرین صبا حاضر شده، اما به علت نبود بازیکنان این تمرینات لغو شده است.

Hossein-Marashi.jpgحسین مرعشی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت درخواست این است که مسئولیت‌های مدنی و سیاسی هاشمی رفسنجانی از این پس به حوزه رهبری نظام منتقل شود و رهبری در صورت صلاحدید در این زمینه تدبیر لازم را اتخاذ کند. به گفته او در شرایط کنونی بخشی از گروه‌های اصلاح‌طلب تقاضا دارند که پس از درگذشت هاشمی رفسنجانی ارتباط این گروه‌ها به صورت مستقیم با رهبر جمهوری اسلامی برقرار شود.

روزنامه آرمان:

* آیا اصلاح‌طلبان تاکنون به این مساله فکر کرده‌اند که این ارتباط از چه طریقی می‌تواند صورت بگیرد؟

- در مرحله اول ما منتظر خواهیم ماند تا نظر مقام معظم رهبری را در این زمینه مشاهده کنیم. با این وجود این مطالبه به صورت جدی در جریان اصلاحات وجود دارد.مساله مهم دیگری که برای همراهان و همفکران آیت‌ا... هاشمی مورد اهمیت است تاکید بر خرد جمعی و پرهیز از هر گونه تفرقه و چند دستگی است.

همراهان و همفکران آیت‌ا... هاشمی از ایشان چیزهای زیادی یاد گرفته اند که این مسائل باید در عرصه عملی تمرین و یادآوری شود.آیت‌ا... هاشمی همواره سه رکن اساسی «مردم»،«اسلام» و «نظام» را سرلوحه کار خود قرار داده بودند. ایشان نیز مانند حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری مصالح و منافع مردم را برهر چیز دیگری مقدم می‌داشتند.به همین دلیل جریان اعتدال گرا و اصلاح‌طلبان باید با در نظر گرفتن سه رکنی که مورد تاکید آیت‌ا... هاشمی بود اهداف خود را پیش ببرند.آیت‌ا... هاشمی به نیابت از نظام جمهوری اسلامی برخی از گروه‌های سیاسی که با نظام سیاسی دچار فاصله شده بودند را در درون نظام حفظ می‌کرد. با این وجود و پس از رحلت آیت‌ا... هاشمی به نظر می‌رسد که باید اقدامی شود تا برخی از گروه‌های سیاسی را همچنان در درون نظام نگه داریم.

Taraneh-Alidousti.jpgاز سازنده فیلم «فروشنده» انتظار چنین موضع‌گیری‌هایی نمی‌رود، چون به هر حال صاحب کار شاهزاده قطری است و به جز این، کلی برنامه برای فیلمساز ما ریخته‌اند از جمله تدریس در انستیتو فیلم دوحه در قطر و... و حتما ایشان قصد ندارد با یک حرف و عمل نسنجیده (که احتمالا تاثیری هم ندارد) نان آینده خویش را آجر کند! دنیا را چه دیدید؟ شاید دلارهای قطری علی‌رغم قانون منع ورود ایرانیان به آمریکا این مشکل را هم برای جناب فیلمساز حل کرد!

به گزارش ایسنا، روزنامه کیهان نوشت: «در حالی که رئیس‌جمهوری جدید آمریکا در یک اقدام نژادپرستانه، ورود شهروندان ۷ کشور از جمله ایران را به آمریکا ممنوع کرده، یکی از بازیگران فیلم «فروشنده» (نامزد دریافت اسکار برای بهترین فیلم غیر انگلیسی‌زبان) این مراسم را تحریم نموده و اعلام داشته که در این مراسم شرکت نخواهد کرد.

Emarat-.jpgقرقاش مدعی شد که سلاح ایران در یمن عامل تفرقه، خشونت و عدم ثبات است همانطور که در سایر کشورهای عربی نیز چنین است.

"انور قرقاش" وزیر مشاور در امور خارجه امارات با تکرار ادعای انهدام یک پهپاد ایرانی در یمن گفت: این امر دلیلی بر کمک تسلیحاتی تهران به حوثی‌ها در یمن است.

به گزارش عصرایران، قرقاش در صفحه شخصی خود در تویتر در اظهاراتی به دور از جایگاه دیپلماتیک نوشت: "انهدام یک پهپاد ایرانی در یمن توسط جنگنده های امارات دلیلی است برای کسانی که درباره حمایت ایران از شورشیان در یمن و طولانی شدن جنگ یمن دست دارد، نیازمند دلیل بودند".

Kulbar.jpgدر حادثه ریزش بهمن در روستایی در نزدیک سردشت، ۴ کولبر جان خود را از دست دادند؛ دو کولبر جوان همچنان در بیمارستان بستری هستند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، نهم بهمن ماه، یک گروه ۱۶ نفره از کولبرانی که از مرز سردشت بازمی‌گشتند، با ریزش بهمن مواجه می‌شوند؛ مردم محلی و پس از آن نیروهای آتش‌نشانی به کمک می آیند؛ اما حجم آوار برف سنگین است و پیدا کردن بعضی از کولبران از زیر برف به سختی انجام می‌شود.

خبرنگار صدا و سیما حمید معصومی نژاد و مشکلات گریبانگیرش، اينبار نقش افريني يك خانوم ایتالیایی

TrumpProtestIranianBamazzeh.jpg

در حاشیه تظاهرات عليه ترامپ: یک پزشک ایرانی مرا زنده نگه داشته:

trump_protest_iranianDr_savingME.jpg

Homosexuals.jpgشهرام کیانی ـ زمانه ـ فرمان اجرایی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا برای تعلیق صدور ویزا، مهاجرت و پناهنده‌پذیری از سوی دولت جدید در هفته آخر ماه ژانویه ۲۰۱۷ به‌عنوان یکی از مهم‌ترین موضوعات روز سیاسی و اجتماعی، زندگی بسیاری از پناهندگان دگرباش جنسی ایرانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

در قسمت امور پناه‌جویان، ایالات متحده قرار است تا برنامه پذیرش را به مدت ۱۲۰ روز متوقف کند. انتشار این خبر برای پناه‌جویان ایرانی در ترکیه، موجی از نگرانی را به‌همراه آورده‌ست. پناه‌جویانی که مدت‌های طولانی در کشور ترانزیت ترکیه، انتظار باز‌اسکان خویش را می‌کشند.

پیش‌تر کشور کانادا به پناه‌جویان دگرباش جنسی ایرانی اولویت می‌داد. این اولویت اکنون برای آوارگان جنگ داخلی سوریه است. کشور آمریکا - گزینه اول بسیاری از پناهجویان ایرانی دگرباش جنسی در ترکیه - اما اکنون می‌گوید اول به مدت ۱۲۰ روز و سپس شاید به مدتی نامتناهی پناهندگانی که کشور مبداء آنها ایران است را نخواهد پذیرفت.

edam.jpgزمانه ـ احکام هفت متهم درگیری‌های اشنویه یک اعدام و مجموعاً ۹۵ سال زندان اعلام شد.

به گزارش وب‌سایت خبری «هرانا» وابسته به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دادگاه انقلاب ارومیه هفت شهروند روستاهای سرگیز و قره‌سقز از توابع شهرستان اشنویه را به زندان و اعدام محکوم کرده است: یک حکم اعدام، یک مجازات حبس ابد (۲۵ ساله)، یک مجازات حبس ۲۰ ساله، دو مجازات حبس ۱۵ ساله و دو مجازات حبس ۱۰ ساله.

این افراد در ۲۶ خردادماه ۱۳۹۵ پس از درگیری‌های مسلحانه بین حزب دموکرات کردستان ایران و قرارگاه حمزه سپاه پاسداران ایران در روستای قره‌سقز اشنویه بازداشت شدند. در این درگیری‌ها تعدادی از هر دو سو کشته شده‌بودند.



ف. م. سخن - خبرنامه گویا
تا به امروز به خاطر ندارم، چنين تصميم پر تناقضى در سياست يك كشور پيشرفته و حتى عقب مانده گرفته شده باشد. ترامپ از يك سو مى گويد مى خواهم جلوى تروريست ها را بگيرم و با مسلمانان كارى ندارم. از سوى ديگر خبر مى رسد كه جلوى ورود شهروندان هفت كشور عمده ى مسلمان به امريكا گرفته شده است. در سخنى ديگر گفته مى شود جلوى مسلمانان تروريست گرفته خواهد شد...statistics of terrorism in the united states.jpg
افسوس كه در سياست، بحث و جدل و استدلالِ رسانه اى بى فايده است و خورشيد را هم كه در آسمان نشان دهى، باز توجهى به اين كه اكنون شب نيست نمى شود.
اما عمده ى اين تناقض ها چيست؟
١- در ميان كشورهايى كه شهروندان آن ها به امريكا ممنوع الورود شده اند، از عربستان سعودى و كشورهاى حاشيه خليج فارس كه تروريست هاى ضد امريكايى از اين كشورها آمده اند و از طريق آن ها حمايت شده اند و اصولا در آن جا پرورده شده اند خبرى نيست! حتى در رسانه هاى بزرگ امريكايى كمتر نام كشور عربستان سعودى شنيده مى شود. در ترورهاى امريكا حتى يك ايرانى هم حضور نداشته است در حالى كه امريكا از تروريست هاى عربستان سعودى وحشتناك ترين ضربه ها را خورده است از جمله عمليات تروريستى ١١ سپتامبر.

Mohsen-Hashemi.jpg

باید با رهبری برای انتشار خاطرات ارتباط برقرار کنیم

فرزند ارشد آیت‌الله هاشمی گفت: دفتر نشر آثار پدرم که خوشبختانه با حضور خود ایشان شکل گرفت، پشتوانه‌ قابلی از ایشان داشت. اما تا زمان حیات ایشان، ما در کنار فعالیت‌های دیگرمان اگر جای خالی‌ای بود، فرصتی را به دفتر نشر اختصاص می‌دادیم. اما امروز وظیفه دفتر نشر سنگین‌ شده است. دیگر آقای هاشمی در بین ما نیست و باید وقت بیشتری برای نشر آثار ایشان بگذاریم. ضمن اینکه همه موارد هم فقط به خاطرات خلاصه نمی‌شود.

به گزارش ایسنا، فرزند ارشد آیت‌الله هاشمی گفت:دیگر پدرم در میان ما نیست و باید وقت بیشتری برای نشر آثار ایشان بگذاریم، چرا که برای هر پاراگراف خاطرات ایشان می‌شود صفحاتی نوشت و توضیحاتی داد.

محسن هاشمی طی سخنانی در دیدار با جمعی از اعضای «انجمن اندیشه و قلم» که در منزل آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و با حضور همسر ایشان و فرزندان آن مرحوم برگزار شد، در پاسخ به پرسش یکی از اعضای انجمن اندیشه و قلم، درباره نحوه انتشار کتب خاطرات آیت‌الله هاشمی پس از درگذشت وی، گفت: هنوز هم بخش‌هایی از اسناد مربوط به خاطرات ایشان، حالت محرمانه دارد. عکس‌ها و فیلم‌ها و گفته‌های دیگران درباره ایشان همچنان جای کار دارد.

قاتل اهلی یک نسخه دارد

kimiaei-parastouei-290117.jpgشرق: اركستر «قاتل اهلى» هماهنگ نیست. اگرچه قرار بود عوامل آخرین فیلم مسعود کیمیایی هماهنگ باشند تا به تعبیر کارگردان این فیلم، آهنگ و قطعه سینماى ملى ما را بنوازند، اما صدایی که از این ارکستر بیرون می‌آید هارمونیک نیست. حاشیه‌های «قاتل اهلی» که با ماجرای درگیری مسعود کیمیایی و منصور لشکری‌قوچانی، تهیه‌کننده این فیلم، آغاز شد، در ظاهر با پخش نسخه کارگردان در جشنواره و استفاده از نسخه تهیه‌کننده برای اکران عمومی پایان یافته بود، اما با نگارش یادداشت پرویز پرستویی، بازیگر این فیلم، معادلات تغییر کرد. بازیگر نقش جلال سروش در «قاتل اهلی» در یادداشتش که دیروز در همین صفحه منتشر شد، به‌صراحت از نسخه کیمیایی اعلام برائت کرده و آن را مخالف فیلم‌نامه‌ای دانست که بنا بوده در آن ایفای نقش کند. مسعود کیمیایی در واکنش به مطلب پرستویی، یادداشتی نگاشته است که در ادامه آن را می‌خوانید.

kinehRahbarKhatami.jpg

نگام ، سیاسی _ حکایت فراموشی حجت الاسلام خامنه ای نسبت به الطاف افرادی که در گذشته ی او نقشی داشته اند حکایت تازه ای نیست، هم چون حکایت بسیاری از زمامدارانی که پس از رسیدن به قدرت حتی نزدیک ترین افراد به خود را به فراموشی سپرده و محبت های آنان را در حق خود به یاد نیاورده بلکه در برخی از موارد حتی در حق آنان بدی و ظلم روا داشته اند ، در این قسمت به نحوه برخورد کینه جویانه ی حجت الاسلام خامنه ای با حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی خواهیم پرداخت ، و از دوستان عزیز خواهشمندیم چنان چه موارد مستند و قابل انتشاری از این دست مطالب سراغ دارند ، برای تنویر افکار عمومی و آگاهی بخشی عمومی برای ما ارسال نمایند تا در بخش های بعدی از آن استفاده شود .

هر چند آقای خاتمی گزینه مطلوب حجت الاسلام خامنه ای برای ریاست جمهوری سال ۷۶ نبود و رفتار اصلاح طلبان در دوره هشت ساله اصلاحات ، رهبری و اقتدارگرایان را به شدت آزرده بود و در آن سال ها برای مقابله با جریان اصلاح طلبی با یاری گروه های فشار و سیستم موازی امنیتی و صدورحکم های سیاسی غیر قضایی نا متعارف با ایجاد هر نه روز یک بحران برای دولت اصلاحات تمامی تلاش خود را برای ناکار آمد کردن و تضعیف آقای خاتمی و اصلاح طلبان به کار بستند ، و سپس با تمامی قوا حذف اصلاح طلبان را از صحنه سیاسی کشور در دستور کار قرار داده با مدد تیغ نظارت استصوابی در انتخابات مجلس هفتم و صحنه آرایی سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اراده خود را عملی کردند ، اما آغاز کینه ورزی علنی حجت الاسلام خامنه ای با سید محمد خاتمی، از فردای انتخابات ۱۳۸۸ آغاز شد. وقتی موسوی و کروبی و طرفداران جنبش اعتراضی ، نظر رهبری را نپذیرفتند و و معتقد به دست بردن و تقلب در آرای مردم شدند.

عکس العمل حجت الاسلام خامنه ای قابل پیش‌بینی بود، به همان اندازه که خشونت و سرکوب علیه مردم معترض به نتایج انتخابات و اعضای ستادهای موسوی و کروبی و فعالان سیاسی و دانشجویی و مطبوعاتی افزایش یافت ، و به همان اندازه که خاتمی در کنار مردم ایستاد، فاصلهٔ بیت رهبری با وی زیاد و زیادتر شد.

سید محمد خاتمی پس از اعلام نتیج انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ در نخستین موضع‌گیری خود تاکید کرد که اعتماد عمومی مخدوش شده‌است. او اعتراض مردم با روش‌های مسالمت‌آمیز را حق آنان دانست. خاتمی هم چنین در جمع میلیونی و اعتراضی مردم در ۲۵ خرداد ۸۸ با تأیید تداوم حضور مدنی و آرام و متین و اعتراض منطقی معترضان، تاکید کرد: چنین جمعیتی در حقیقت اعتراضی روشن و صریح است به آنچه که به‌عنوان نتیجه انتخابات اعلام شده‌است.

خاتمی هم چنین در نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه ، ضمن انتقاد از برخوردهای خشونت‌آمیز خواستار آزادی دستگیرشدگان و زندانیان سیاسی شد.

خاتمی هم چنین پس از تظاهرات ۳۰ خرداد که فردای نماز جمعهٔ خونین حجت الاسلام خامنه‌ای بعد از انتخابات صورت گرفت، از اقتدارگرایان به جهت مقابله نظامی با اعتراض های صلح‌ جویانه و آرام مردم انتقاد کرد.

خاتمی اعتراض را حق مسلم شهروندان دانسته بود و با اشاره‌ ی غیرمستقیم به خطبه‌های خونین نماز جمعه حجت الاسلام خامنه ای ، نسبت دادن حرکت سالم مردم به بیگانگان را اعمال سیاست‌های نادرست خواند که سبب دورتر شدن مردم از حکومت خواهد شد.

خاتمی در اظهارنظری تند حتی تاکید کرده بود اگر این فضای مسموم تبلیغاتی و امنیتی ادامه پیدا کند با توجه به آنچه انجام گرفت و یک‌طرفه اعلام شد باید بگوییم کودتای مخملین، علیه مردم و جمهوریت نظام صورت گرفته‌است.

خاتمی از اینکه حرکت مترقی و آرام مردم به اغتشاش و انقلاب رنگی با منشاء بیگانه تعبیر می‌شود و چهره‌هایی که همگی سابقه‌ای روشن دارند هدف پروژه نخ‌نمای تواب‌سازی و گرفتن اعترافات بی‌اساس و نمایش‌های تلویزیونی قرار می‌گیرند و آنگاه دم از آشتی ملی و فضای آرام زده می‌شود ، انتقاد کرده بود.

خاتمی از وضع امنیتی و سرکوب و عملکرد صدا و سیمایی که زیرمجموعهٔ رهبری است، انتقاد کرده و گفته بود: میلیون‌ها نفر از مردمی که صدا و سیما مرتب از حماسه آنان دم می‌زند به نشانه اعتراض و در حالی که تمام راه‌های قانونی به روی آنها بسته شده به صحنه آمده‌اند؛ ده‌ها نفر کشته شده‌اند و صدها نفر مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند! کجاست صدا وسیما که این‌ها را به جامعه نشان دهد؟

Akbar-Hashemi-Rafsanjani.jpgایلنا - یک فوریت نامگذاری یکی از خیابان‌های تهران به نام آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سیصدوبیست و چهارمین جلسه رسمی شورای اسلامی شهر تهران به تصویب رسید.

محسن سرخو در جلسه غیرعلنی امروز شورای شهر تهران گفت: با عنایت به آنکه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از انقلابیون ریشه‌دار و نسل اولی در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در مبارزات ستم شاهی است و سالها را در زندان سپری کردند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز چه در زمان تثبیت نظام و دفاع مقدس و چه در سال‌های پس از آن همواره یکی از استوانه های انقلاب اسلامی به شمار می‌روند که با تلاش‌های خستگی ناپذیر خود عمری را در راه انقلاب اسلامی صرف کردند، پیشنهاد می‌کنم؛ خیابان انقلاب حدفاصل میدان امام حسین(ع) تا میدان انقلاب اسلامی به نام ایشان نام گذاری شود تا یادآور نماز جمعه‌های حماسی ایشان در دوران دفاع مقدس در دانشگاه تهران باشد.

همچنین در ادامه احمد حکیمی پور پیشنهاد کرد؛ خیابان رسالت محدوده مصلی تهران تا میدان رسالت به نام آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نامگذاری شود.

غلامرضا انصاری دیگر عضو شورای شهر نیز پیشنهاد داد؛ بلوار کشاورز به نام آیت‌الله هاشمی نام گذاری شود.

در پایان مقرر شد؛ پیشنهادهای نام‌گذاری پس از بررسی در کمیسیون‌های شورای اسلامی شهر تهران به صحن شورا بیاید.

Ahmad-Masjedi-Jameei.jpgعضو کمیسیون سلامت شورای شهر از امضای ۱۵عضو برای تشکیل کمیته حقیقت یاب حادثه پلاسکو خبر داد.

احمد مسجدجامعی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه امروز طرح دو فوریتی مبنی بر تشکیل کمیته حقیقت‌یاب در موضوع پلاسکو مطرح شد و ۱۵نفر از اعضا آن را امضا کردند، گفت: ساختمان پلاسکو از قدیمی‌ترین ساختمان‌های بلندمرتبه و مدرن خاورمیانه و تهران بود که در سال ۴۱ در ۱۷ طبقه افتتاح شد و سازه آن از نوع اسکلت فلزی بود.

وی گفت: با وجود اختلاف بین منابع اطلاعاتی و رواج شایعات مختلف، برای مشخص شدن زمینه‌سازیهای فاجعه و قصورها و تقصیرها به منظور آگاهی بخشی عمومی و ارائه تصویری جامع از آن، پیشنهاد می‌شود با توجه به اختیارات حاصله از بندهای ذیل ماده ۷۱ قانون تشکیلات، وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی کشور و انتخابات شهرداران، مصوب اول خرداد سال ۷۵ و اصلاحات بعدی به ویژه بند ۱۹ قانون مذکور، کمیته حقیقت‌یاب برای رسیدگی به این فاجعه تشکیل شود تا بتوانند ظرف مدت یک ماه با سرعت و دقت کافی، گزارش‌های لازم را ارائه دهند.

Trump-Pentagon-290117.jpgدبی - العربیه. نت فارسی - دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا شامگاه روز شنبه با امضای یک فرمان اجرایی، به ارتش این کشور ۳۰ روز مهلت داد تا استراتژی جدیدی را برای شکست داعش اعلام کند.

رئیس جمهوری آمریکا با امضای این دستور اجرایی به یکی دیگر از وعدهای انتخاباتی‌اش عمل خواهد کرد.

در این فرمان آمده است، رئیس جمهوری آمریکا از فرماندهان نظامی می خواهد که در مدت ۳۰ روز یک استراتژی فراگیر و نقشه‌هایی برای شکست داعش به فرمانده کل نیروهای مسلح تقدیم کنند.

White-House-290117.jpgپیش‌تر اعلام شده بود که حتی دارندگان گرین‌کارت از هفت کشور اسلامی نیز جزو کسانی هستند که ورودشان به آمریکا ممنوع شده است. اما اکنون کاخ سفید دارندگان گرین‌کارت را از این ممنوعیت معاف کرده است.

دارندگان گرین‌کارت افرادی هستند که در ایالات متحده آمریکا از حق اقامت و اشتغال نامحدود برخوردارند. داشتن چنین مجوزی، گام مهمی در راستای دریافت تابعیت آمریکایی است.

در پی فرمان اخیر دونالد ترامپ درباره‌ی شهروندان هفت کشور اسلامی و از جمله ایران، وزارت امنیت داخلی آمریکا اعلام کرده بود که ممنوعیت موقت ورود برای شهروندان کشورهای یادشده از جمله در مورد دارندگان گرین‌کارت نیز صادق است. به گزارش "اشپیگل آنلاین" اکنون کاخ سفید این موضوع را اصلاح کرده است.

کاخ سفید در توضیحاتی در این زمینه تصریح کرده که دارندگان گرین‌کارت که در کشورهای خارج بسر می‌برند، باید در آینده پیش از سفر به آمریکا به یکی از نمایندگی‌های ایالات متحده مراجعه کنند. در آنجا بررسی‌های امنیتی درباره‌ی آنان صورت می‌گیرد که "روالی عادی" دارد.

بدین‌سان، کاخ سفید موضعگیری وزارت امنیت داخلی آمریکا را درباره‌ی دارندگان گرین‌کارت اصلاح کرد.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا روز جمعه (۲۷ ژانویه/۸ بهمن) فرمانی را امضا کرد که طبق آن صدور ویزا برای شهروندان هفت کشور ایران، عراق، یمن، لیبی، سومالی، سودان و سوریه موقتا متوقف می‌شود.

دولت آمریکا اعلام کرد که این اقدام گامی در جهت محافظت از کشور در برابر حمله‌های تروریستی است و مقامات آمریکا باید فرصت یابند که سیستم تازه‌ای برای کنترل مسافران به آمریکا ایجاد کنند.

فرمان ترامپ در میان مسافرانی که از خاورمیانه و شمال آفریقا عازم ایالات متحده آمریکا بودند، آشفتگی و سراسیمگی زیادی بوجود آورد.

Nader-Fotourehchi.jpgپیرمردی زواردر رفته (بدون هماهنگی از چند ماه قبل و حتی زدن یک زنگ خشک و خالی که «فلانی هستی؟ دارم می‌آیم») ناگهان درب خانه بدکاره‌ای که با او اصلا قرار نداشته و ماه‌ها از او بی‌خبر بوده را می‌زند و می‌رود بالا و می‌بیند طرف آن کسی که فکر می‌کرده نیست و به جای آنکه در را یواشکی ببندد و جیم شود، به زن حاضر در خانه تجاوز می‌کند! او در حین تجاوز ظاهرا چند بار بلند می‌شود و می‌رود وسایل شخصی‌اش از جمله دسته کلید و موبایل و ... را در کل فضاهای خانه پخش و پلا و مخفی می‌کند! و اصرار هم دارد که جورابش را در بیاورد و بعد بدون برداشتن کلید و موبایل و جوراب، آنهم وقتی نه پلیس دنبالش می‌گردد و نه کسی او را تعقیب می‌کند و سوژه مورد تجاوز هم بیهوش است، همه چیز را رها و با عجله فرار کند.

این «احمقانه»ترین روایتی‌ست که یک فیلم مدعی «نئورئالیسم» می‌تواند به خورد مخاطبان‌اش بدهد.

همین روایت «مضحک»، بدون در نظرگرفتن بازی‌های همیشگی(تکرار خود در برابر دوربین)، ناتوانی در خلق «نقش»، انتقادات «گل‌آقا»یی از ساخت و سازهای شهری در قالب دیالوگ، تقلید بچه‌گانه از میزانسن فیلم «داگ ویل»، حرکت اعصاب خرد کن دوربین روی دست و ...، کافیست که فیلم «فروشنده» را چیزی بیش از یک «بنجل فرهنگی» پر سر و صدا ندانیم.

ویژه خبرنامه گویا

Ahmad-Vahdatkhah-1.jpgدر دانش زمین شناسی و تکامل مبحثی بنام «تکتونیک» وجود دارد که به درستی معتقد است پنج قاره جداگانه ای که ما امروز در روی کره خاکی خود بر روی آنها قدم می زنیم در حوالی ۶۵۰ میلیون سال پیش لایه سنگی ضخیم و یک تکه ای بوده و به مرور زمان از هم گسسته است. دانشمندان این روند تکاملی را عظیم ترین تحول در تاریخ کره زمین محسوب می کنند که منشا به وجود آمدن اشکال گوناگون حیات بوده است.

این «تکتونیک» ها البته تنها در ساختمان اجرام آسمانی رخ نمی دهد و جوامع انسانی نیز در فواصل زمانی گوناگون دچار یک چنین تحولات شگرفی می شوند که به زبان ما ایرانی ها همه چیز آن زیرورو می شود.

به جرئت می توان گفت که از وقوع فاجعه انقلاب اسلامی در ایران بدین سو و بهم ریختن نظم جهانی پیش از آن، دنیا در انتظار این تحول بیسابقه در سیاست و مواضع قدرتهای ریز و درشت و به تبع آن رفتار و کردار انسانهای متاثر از این سیاستها بوده است که اکنون با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ و همفکران او در آمریکا جلوه گر شده است.

vezarat-kharejeh.jpgسخنگوی وزارت امور خارجه گفت: سفیر سوئیس در تهران بعنوان حافظ منافع دولت ایالات متحده آمریکا بعدازظهر امروز توسط محمد کشاورززاده مدیرکل آمریکا وزارت امور خارجه احضار و یادداشت اعتراضی جمهوری اسلامی ایران در خصوص صدور فرمان اجرایی اخیر رئیس جمهور آمریکا و اعمال محدودیت و برخورد تبعیض آمیز علیه شهروندان ایرانی برای سفر به آمریکا به وی تحویل داده شد.

به گزارش ایسنا، بهرام قاسمی افزود: در این دیدار صدور فرمان اجرایی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به منظور اعمال محدودیت برای سفر شهروندان ایرانی به آمریکا به بهانه های واهی و تبعیض آمیز، غیر قابل قبول و مغایر با کنوانسیونهای حقوق بشری و مفاد قرارداد ۱۵ اوت ۱۹۵۵ حقوقی و کنسولی بین دو کشور اعلام و بر حفظ و صیانت از حقوق شهروندان ایرانی تاکید شد.

US-Consulat-Istanbul-290117.jpgتسنیم - سرکنسولگری آمریکا در استانبول ترکیه صدور روادید را برای شهروندان هفت کشور از جمله ایران متوقف کرد.

به گزارش روزنامه ینی شفق چاپ ترکیه، سرکنسولگری آمریکا در استانبول با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد،‌ در پی دستور اخیر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای توقف موقت صدور روادید برای شهروندان برخی کشورها صدور روادید را برای شهروندان ایران، عراق، سوریه، سومالی، لیبی، یمن، سودان متوقف کرده است.

سرکنسولگری آمریکا در استانبول خاطر نشان کرد، توقف صدور روادید برای شهروندان این کشور تا اطلاع ثانوی ادامه خواهد داشت.

سرکنسولگری آمریکا افزود: این تصمیم شامل مسافرت‌های ویژه و یا رسمی نمی‌شود.

ایران آنلاین: عده ای از تظاهرات کنندگان در نیویورک، عکس اصغر فرهادی را در دست دارند که به دلیل حکم جدید ترامپ، قادر نخواهد بود در اسکار امسال شرکت کند.

asgharFarhadiMuslimBanProtest.jpg

مدیرکل آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و دارو گفت: متاسفانه برخی متقلبان در برخی فرآورده های گوشتی از گوشت مرغ استفاده کرده اند به آن معنا که فرآورده های مرغ را با استفاده از رنگ ها به جای گوشت قرمز عرضه می کنند. به گزارش ایرنا، بهرام دارابی تصریح کرد: گزارشاتی در این زمینه داشته ایم، عوارض رنگ ها خیلی خطرناک است. عرضه مرغ به جای گوشت با قاطعیت پیگیری شده و با متخلفان در این زمینه به شدت برخورد می شود.
coloredChickenMeat.jpg

mohammad-javad-zarif-290117.jpgپایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) - وزیر امور خارجه به اقدام دونالد ترامپ برای ممنوعیت ورود اتباع ایران و شش کشور دیگر واکنش نشان داد.

به گزارش «انتخاب»، ظریف در توییتر خود با انتشار لینک بیانیه وزارت امور خارجه در ارتباط با تصمیم دولت ایالات متحده در ایجاد محدودیت برای سفر مسلمانان به آمریکا نوشت:

* این اقدام بی‌اساس بودن ادعاهای مقامات آمریکا در مورد دوستی با مردم ایران در عین اختلاف با دولت ایران را آشکار کرد.

* ما ضمن احترام به آمریکایی‌ها و جدا کردن حساب آنها از سیاست‌های خصمانه دولت این کشور، اقدامات متقابل را برای حمایت از شهروندان‌مان به عمل می‌آوریم

* برخلاف آمریکا، تمام کسانی که ویزای معتبر ایران را در دست دارند، به گرمی مورد استقبال قرار می‌گیرند.

* اعمال محدودیت برای ورود مسلمانان به آمریکا به عنوان یک هدیه برای افراط‌گرایان و حامیانشان در تاریخ ثبت خواهد شد.

trump_disaster_small.jpg

موضوع ترامپ كه براى ما ايرانيان تبديل به كابوسى خواهد شد بايد جمع شود. اما چگونه؟ موضوع ترامپ موضوع يك سياست است. سياستى واقعى. ما، كسانى كه امروز در عرصه ى اينترنت، وجود داريم و موجوديت مان در جهان مجازى، كاملا واقعى ست، بر اين سياست واقعى بايد تاثير بگذاريم. اين تاثيرگذارى، با بروز احساسات و بدون تكيه بر عقل و برنامه ريزى و شناسايى واقيت موجود ممكن نيست. پيش از هر چيز، بايد به محدوديت هاى تاثيرى كه مى توانيم بگذاريم باور داشته باشيم. دادن شعار چيزى را تغيير نخواهد داد و اگر وضع بدتر نكند، بهتر نخواهد كرد. ما خواهان تاثيرگذارى مثبت هستيم نه دق دل خالى كردن و حرف هاى بى حاصل زدن.

امروز در امريكا، بخش بزرگى از مردم، موضوع ترامپ را جدى گرفته اند و خواهان دگرگون كردن وضعى هستند «كه در آينده» گرفتار آن خواهند شد. بخش هاى متفاوت در امريكا و خارج از امريكا، در قبال سياست هاى ترامپ به شكلى سريع واكنش نشان مى دهند. اين اتفاقى ست فرخنده ولى كافى نيست. ما نيز، به سهم خود، در حد خود، به نفع خود، بايد در قبال سياست هاى ترامپ واكنش نشان دهيم. واكنش خردمندانه و بر پايه ى سنجش موقعيت و برنامه ريزى براى آينده. آينده اى كه اميدواريم پيش از اين كه به تيرگى بيش از حد بكشد، در اثر عمل ما، و «ديگران»، روند تيره گرايى اش كند و متوقف شود و به آينده اى روشن ختم گردد. ترامپ، با اجرايى كردن سخنان و تصميمات اش نشان مى دهد كه آينده نگر نيست و منفعت را در لحظه مى خواهد؛ منفعتى كه به ضرر و زيان امريكا تبديل خواهد شد، بدون شك.

Ali-Larijani-290117.jpgرییس مجلس از تحریم اسکار توسط ترانه علیدوستی، بازیگر مطرح و سرشناس کشورمان تقدیر کرد و آن را نمونه غیرت ملی ایرانی دانست.

به گزارش خبرآنلاین، علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی در نطق پیش از دستور امروز خود، با اشاره به فرمان نژادپرستانه دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا که ایران را هم شامل شده است، گفت: اقدامات اخیر دولت آمریکا در لغو ویزا سخافت در بینش و رفتار آنها را بیشتر نشان داد. البته این رفتار هراس این دولت را ظاهر نمود که از سایه خود هم می ترسند.

وی تصریح کرد: این اقدام روحیه خشن و نژادپرستانه آنها را نشان داد که پشت ظاهر عوامفریبانه دموکراسی خواهی و حقوق بشر پنهان شده است. والا کشوری که از قدرت امنیتی برخوردار باشد با دلهره و اضطراب و هراس چنین تصمیماتی نمیگیرد.

oscar-290117.jpgآکادمی اسکار بیانیه‌ای را بر اساس اخبار ممنوعیت ورود اصغر فرهادی در مراسم اسکار ۲۰۱۷ منتشر کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از ورایتی، آکادمی علوم وهنرهای سینمایی اسکار پس از اخبار منتشر شده درباره ممنوعیت ورود اصغر فرهادی به آمریکا برای حضور در این مراسم سینمایی به واسطه قانون تعلیق ۳ ماهه سفر اتباع ۷ کشور اسلامی از جمله ایران به آمریکا بیانیه‌ای منتشر کرد.

در این بیانیه آمده است: "آکادمی اسکار از دستاوردهایی در هنر فیلمسازی تجلیل می‌کند که در پی گذر از مرزها و ارتباط برقرار کردن با مخاطبان در سراسر جهان صرف نظر از ملیت، قومیت و تفاوت‌های مذهبی است. ما به عنوان حامی فیلمسازان و حقوق بشر تمامی افراد در سراسر جهان شدیدا از این موضوع ناراحت هستیم که اصغر فرهادی کارگردان برنده اسکار فیلم «جدایی» به همراه بازیگران و عوامل فیلم نامزد اسکار «فروشنده» ممکن است امسال از ورود به آمریکا به سبب مذهب و کشورشان منع شوند".

moreinfohashemishoraaali.jpg

هر ده پزشک بیمارستان شهدای تجریش تأکید کرده‌اند که درگذشت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی «مشکوک» و به دلیل «سکته قلبی» نبوده است.

آمد نیوز - پس از انتشار خبر انتصاب «رضا سیف‌اللهی» معاون «علی شمخانی» در دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی به «ریاست هیئت بررسی» دلایل درگذشت سریع و مشکوک آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، خبرنگار «آمدنیوز» به جزییات بیشتری از این جلسه دست یافته است.

در این جلسه که با حضور علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی تشکیل شده، حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت به همراه چند تن از پزشکان بیمارستان شهدای تجریش نیز حضور داشته‌اند.

در این جلسه پزشکان بر «مشکوک» بودن مرگ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تأکید کرده و عنوان نموده‌اند که علت مرگ «سکته قلبی» نبوده و احتمالا وی دچار خفگی در آب شده است.

• اصلاح طرح استفساریه قانون انتخابات از سوی مجلس

majles-290117.jpgنمایندگان مجلس شورای اسلامی با تصویب طرح استفساریه تبصره ۴ ماده ۵۲ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، رد صلاحیت منتخب نمایندگی مجلس پس از اعلام صحت انتخابات توسط شورای نگهبان را نپذیرفتند.

به گزارش ایسنا، مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش استفساریه که آیا شورای نگهبان می‌تواند پس از اعلام صحت انتخابات حوزه انتخابیه مربوطه، صلاحیت منتخب را رد کند و به این وسیله آراء او را باطل نماید، پاسخ داد: خیر، پس از اعلام نظر قطعی و نهایی شورای نگهبان در مهلت ۲۰ روزه مذکور در تبصره ۴ ماده ۵۲ قانون انتخابات مجلس درباره صلاحیت یک نامزد انتخابات و بعد از اعلام صحت انتخابات حوزه انتخابیه مربوطه با رعایت " قانون لزوم رسیدگی دقیق به شکایات داوطلبین رد صلاحیت شده در انتخابات مختلف مصوب ۲۲ آبان ۱۳۷۸ مجمع تشخیص مصحلت نظام" این شورا نمی‌تواند اظهار نظر مجددی درباره صلاحیت آن نامزد یا منتخب داشته باشد و چنانچه مدارک جدیدی درباره او به شورا رسیده باشد این مدارک طبق ماده ۳۰ آئین نامه داخلی مجلس در زمان بررسی اعتبارنامه‌های منتخبان مورد رسیدگی قرار گیرد.

از ۲۴۸ نماینده حاضر در جلسه، ۱۵۱ رای موافق، ۴۱ رای مخالف و ۹ رای ممتنع به استفساریه فوق داده شد.

با وجود مصوبه امروز مجلس شورای اسلامی، این مصوبه عطف به ماسبق نشده و مینو خالقی منتخب مردم اصفهان نمی‌تواند به مجلس شورای اسلامی راه یابد.

Mohseni-Egehei-290117.jpgمعاون اول قوه قضاییه در پاسخ به سئوال دیگری درباره آخرین وضعیت پرونده فرزند ابتکار گفت: پرونده تشکیل شده دعوای شخصی بوده و فساد مالی نیست.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی‌اژه‌ای در حاشیه نشست تخصصی بررسی ابعاد حقوقی نفوذ در عرصه اقتصاد سیاسی در جمع خبرنگاران در پاسخ به سئوالی درباره اینکه آیا صحت دارد فقط دو صفحه از رای پرونده بابک زنجانی به او ابلاغ شده است؟ گفت: از حکم پرونده که چقدر و چگونه بوده خبر ندارم، معمولا رای زیاد نیست و گردش کار پرونده طولانی است.

وی گفت: از رای پرونده وکیل و متهم مطلع شدند و ابلاغ شده است، گاهی اوقات رای طولانی است که معمولا آن را می‌خوانند و یادداشت برمی دارند.

trump_signing_small.jpg

یک قاضی فدرال آمریکا دستور داده است که فرمان دونالد ترامپ رئیس جمهوری این کشور مبنی بر منع ورود شهروندان هفت کشور به ایالات متحده، "موقتا متوقف شود."

اتحادیه آزادی‌های مدنی شهروندان آمریکا روز شنبه در واکنش به فرمان آقای ترامپ، شکایتی را علیه او به دادگاه ارائه کرده است.

این اتحادیه می‌گوید که قاضی دستور داده است افراد بازداشت شده از عواقب دستور آقای ترامپ در امان بمانند و به کشورشان باز پس فرستاده نشوند.

اتحادیه آزادی‌های مدنی شهروندان آمریکا تخمین می‌زند که پس از فرمان آقای ترامپ میان ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر در فرودگاه‌های آمریکا یا در بخش ترانزیت بازداشت شده باشند.

دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا روز جمعه دستوری را با عنوان "حفاظت از آمریکا در مقابل حملات تروریستی" امضا کرد که بر اساس آن ورود پناهجویان به آمریکا به مدت چهار ماه معلق شد و بازدید شهروندان هفت کشور با اکثریت مسلمان از جمله ایرانیان به آمریکا در همین مدت زمان ممنوع شد.

تصمیم دادگاه در شرایطی صادر شده است که صدها شهروند آمریکا در چندین فرودگاه در ایالت‌های مختلف آمریکا علیه سیاست‌های مهاجرتی جدید آقای ترامپ دست به تظاهرات زده بودند.

michael-bradley.jpgکاپیتان تیم ملی فوتبال آمریکا از اقدام ترامپ برای تحریم ۷ کشور مسلمان از جمله ایران انتقاد کرد.

به گزارش ایسنا و به نقل از استاندارد، دونالد ترامپ روز جمعه فرمان اجرایی را امضا کرد که بر مبنای آن مهاجران کشورهای مسلمانی نظیر ایران، عراق، لیبی، سومالی، سودان، سوریه و یمن برای حداقل ۹۰ روز نمی‌توانند وارد خاک آمریکا شوند. ترامپ عنوان کرده این اقدام برای این اتخاذ شده تا مسلمانان افراطی که در چند جای دنیا حوادث خونینی به راه انداختند نتوانند وارد خاک آمریکا شوند.

مایکل بردلی کاپیتان تیم فوتبال آمریکا با شرم‌آور خواندن این اقدام عنوان کرد: از این تصمیم بسیار ناراحت و شرمسار شدم.

کاپیتان تیم تورنتو و تیم ملی فوتبال آمریکا درباره این اقدام گفت: از این اقدام ترامپ خیلی ناراحت و عصبانی شدم. خیلی واضح و شفاف موضع خودم را درباره این اقدام ابراز می‌کنم. من می‌دانم نیاز به امنیت و ارزش‌های کشور مهم است ولی چنین اقداماتی را به هیچ وجه نمی‌پذیرم. وقتی او به عنوان رییس جمهور آمریکا انتخاب شد من فکر می‌کردم یک ترامپ متفاوت با آنچه در کمپین‌ها اعلام کرد، باشد. امیدوار بودم این حس بیگانه‌ستیزی، زن‌ستیزی و خودبزرگ‌بینی از بین برود و نگاه‌های فروتنانه جای آن را بگیرد اما الان می‌بینم که اشتباه کردم. تحریم آخرین اقدام کسی است که نمی‌تواند اقدامات خوبی انجام دهد و کشور ما را یک گام به جلو ببرد.

ساخت آدم خاكي در اهواز , با اشاره به وقوع گرد و خاک شدید در اهواز اظهار کرد: فعال شدن چشمه‌های گرد و غبار داخلی در اطراف اهواز در پی وزش باد، موجب وقوع گرد و خاک از صبح دیروز در اهواز و بخشی از شهرستان دشت‌آزادگان شد.

وی افزود: سرعت باد در شدیدترین حالت به ۶۰ کیلومتر در ساعت رسید که میزان دید افقی در اهواز را به ۵۰ کیلومتر رساند.

dirthmaninsteadofsnow.jpg

trum_immigration_signs.jpgبی بی سی - سخنگوی وزارت امنیت داخلی آمریکا گفته است کسانی که کارت سبز یا گرین کارت دارند هم مشمول ممنوعیت جدید می‌شوند و ورود آنان به آمریکا فعلا ممنوع است.

گیلیان کریستنسن گفته است که شهروندان هفت کشور عمدتا مسلمان از جمله ایرانیانی که گرین کارت یا کارت دائم اقامت آمریکا را دارند، فعلا نمی‌توانند وارد آمریکا شوند.

از صبح امروز، ممنوعیت ورود شهروندان هفت کشور ایران، عراق، لیبی، سومالی، سودان، سوریه و یمن به آمریکا اجرا شد. تصمیمی که با اعتراض سازمان ملل و بعضی کشورهای اتحادیه اروپا روبه‌رو شده است.

وزارت خارجه ایران هم در بیانیه‌ای این اقدام را محکوم کرده و گفته است که "برای حمایت از حقوق شهروندان خود تا زمان برطرف شدن محدودیت‌های توهین‌آمیز ایالات متحده علیه اتباع ایران، اصل عمل متقابل را اجرا می‌کند."

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا روز جمعه با امضای دستوری "برای حفاظت از آمریکا در مقابل حملات تروریستی" ورود پناهجویان به آمریکا را برای ۴ ماه معلق کرد و موقتا بازدید شهروندان هفت کشور با اکثریت مسلمان از جمله ایرانیان به آمریکا را ممنوع کرد.

تصور می شود براساس این طرح سفر شهروندان ایرانی ابتدا برای ۹۰ روز متوقف می‌شود اما احتمال تمدید آن وجود دارد.

closureHashemiOffice_small.jpg

روز دوشنبه ۲۷ دی‌ماه ۱۳۹۵ تنها چند روز پس از درگذشت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، دفاتر یاسر هاشمی رفسنجانی و دست‌کم هشت مشاور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پلمپ شد.

به گزارش «آمدنیوز»، تنها ساعتی پس از پلمپ، علیزاده طباطبایی وکیل خانواده هاشمی رفسنجانی، این پلمپ را «عادی» و توسط بخش «اداری» مجمع تشخیص مصلحت توصیف کرد. هم‌زمان حراست مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز با صدور بیانیه‌ای کوتاه، این پلمپ را «عادی» جلوه داده است.

در این پلمپ غیرقانونی، دفاتر علی‌محمد بشارتی، مرتضی الویری، یاسر هاشمی رفسنجانی و حجج اسلام عباسی فرد، نوری شاهرودی، لطفی، رستگاری، یونسی، مرادی که از مشاوران آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بوده‌اند، در طبقه هشتم ساختمان مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع پلمب شده است.

یک منبع آگاه خبری در این زمینه به خبرنگار «آمدنیوز» می‌گوید که «غلامرضا فروزش» وزیر اسبق جهاد سازندگی و معاون اجرایی و اطلاع رسانی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام این دستور را اجرا کرده است.

«فروزش» حتی اجازه ورود مشاوران آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به مجمع را «لغو» و به حراست این مجمع دستور داده «از ورود مشاوران آیت‌الله هاشمی به ساختمان‌های اداری این نهاد جلوگیری کنند.»

khodadad-azizi-280117.jpgپس از جنجال خداداد عزیزی به خاطر پنالتی اعلام شده به نفع فولاد، داور مسابقه تصمیم به مردود اعلام کردن پنالتی این تیم گرفت.

به گزارش ایسنا، تیم‌های فولاد خوزستان و سیاه جامگان مشهد از هفته هفدهم لیگ برتر فوتبال ایران در ورزشگاه غدیر اهواز به مصاف هم رفتند که پیام حیدری داور این دیدار خطای پنالتی را به نفع شاگردان نعیم سعداوی اعلام کرد.

پس از این اتفاق خداداد عزیزی به سمت تصویربردار حاضر در کنار زمین رفت و از او خواست صحنه خطای پنالتی را به او نشان دهد.

perspolis-saba-280117.jpgدیدار تیم‌های صبا و پرسپولیس با نتیجه برتری ۲ بر صفر پرسپولیس به پایان رسید.

به گزارش ایسنا، در آخرین دیدار هفته نوزدهم لیگ برتر فوتبال، از ساعت ۱۶:۵۰ تیم‌های صبا و پرسپولیس در ورزشگاه یادگار امام (ره) قم به دیدار هم رفتند. این دیدار با برتری ۲ بر صفر پرسپولیس به پایان رسید.

سرخ‌پوشان با این پیروزی، ۴۴ امتیازی شدند و فاصله خود را با تیم دوم جدول یعنی تراکتورسازی به عدد شش رساندند.

گل‌های این بازی را حنیف عمران‌زاده (گل به خودی) در دقیقه ۷۳ و رامین رضاییان (پنالتی) در دقیقه ۸۳ به ثمر رساندند.

نیمه نخست:

دقیقه ۴، صبا می‌توانست گل اول بازی را بزند اما بیرانوند به زیبایی توپ را دور کرد.

دقیقه ۱۶، بازیکنان پرسپولیس معتقد بودند که مدافع صبا روی علی‌پور خطای پنالتی انجام داده اما داور با آنها هم‌عقیده نبود.

mohammad-Bagher-Ghalibaf-280117.jpgشهردار تهران برخلاف آنچه قبلا مطرح شده بود؛ برای ارائه توضیحات در مورد حادثه ساختمان پلاسکو فردا به مجلس نمی‌رود و دلیل این مساله برگزاری مراسم تشییع آتش‌نشانان شهید عنوان شده‌، این در حالی است که این مراسم قرار نیست، فردا برگزار شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در حالی که قرار بود؛ محمد باقر قالیباف، شهردار تهران فردا (یکشنبه ۱۰ بهمن ماه) برای ارائه توضیحاتی در مورد حادثه ساختمان پلاسکو در مجلس شورای اسلامی حضور یابد، سخنگوی هیات رییسه مجلس از عدم حضور وی در صحن علنی جلسه فردا خبر داده است.

ghazaei-280117.jpgخبرگزاری میزان- عتباتی از دستگیری ۸ مدعی نفوذ در دستگاه قضایی خبر داد و گفت: در این زمینه ۲ وکیل دادگستری که یکی از آن‌ها عضو کانون وکلای دادگستری و دیگری عضو مرکز مشاوران قوه قضائیه بودند و همچنین ۶ فرد عادی دستگیر و روانه زندان شدند.

ناصر عتباتی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان اردبیل در گفت‌وگو با خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان با تاکید بر برخورد قاطع با عناصر سودجو و افرادی که با سوء استفاده از عناوین مختلف موجب بدنامی دستگاه قضایی می‌شوند، اظهار کرد: متاسفانه اشخاصی بدون اطلاع دست اندرکاران امر قضا، در ارتباط با برخی پرونده‌ها اقداماتی را انجام داده و ادعاهایی را مطرح می‌کنند که به هیچ عنوان مرتبط با قوه قضائیه نبوده است.

وی در زمینه برخورد قاطع با این قبیل افراد سودجو از دستگیری چندین مدعی نفوذ در دستگاه‌ قضایی خبر داد و گفت: حسب دستورات ریاست کل محترم دادگستری استان اردبیل، دادستان مرکز و حفاظت و اطلاعات دادگستری استان راسا به این موضوع ورود کردند.

Shahnaz-Akmali-280117.jpgخبرگزاری هرانا - روز جاری خانواده کریم بیگی بر مبنای گفته های شهناز اکملی، مادر محبوس این خانواده در مورد تبدیل قرار بازداشت به وثیقه، با در دست داشتن سند جهت تودیع وثیقه به دادسرا مراجعه کردند اما مسئولان قضایی به آنها گفتند "قرار وثیقه ای در کار نیست و وی کماکان با قرار بازداشت زندانی است". در مدت کوتاه بازداشت خانم اکملی در چند نوبت بازجوها به این زندانی یا خانواده وی اطلاعات ناصحیح ارائه کرده اند و موجب سرگردانی و افزایش فشار روانی بر آنان شده اند. یکی دیگر از موارد مورد ادعای بازجویان انتقال غیرمنتظره خانم اکملی به بیمارستان بود که با توجه به تعمد نیروهای امنیتی در بیان اطلاعات ناصحیح اکنون واقعیت آن با چالش روبه رو است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شهناز اکملی مادر مصطفی کریم بیگی، از جان باختگان اعتراضات سال ۸۸، روز چهارشنبه ششم بهمن ماه توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و هم اکنون در «سلول های چند نفره» بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می شود.

pahpad-yemen-280117.jpgایلنا: ائتلاف عربی تحت رهبری سعودی در یمن مدعی شده است یک پهپاد نظامی ساخت ایران را در جنوب غرب یمن قبل از به پرواز درآمدن هدف قرا داده و منهدم کرده است.

به گزارش ایلنا، نیروهای ائتلاف عربی تحت رهبری عربستان سعودی از انهدام یک فروند هواپیمای نظامی بدون سرنشین در شمال «المخا» خبر داده است.

روزنامه «البیان» امارات با انتشار تصویری از لحظه هدف قرار گرفتن این پهپاد، به نقل از ائتلاف سعودی مدعی شده است: نیروهای ائتلاف در یمن، امروز- شنبه- موفق شدند یک پهپاد نظامی ساخت ایران را در شمال المخا، قبل از آن که از سکوی سیار خود به پرواز درآید، منهدم کنند.

بر اساس اعلام این منبع، قرار بود این پهپاد شبه‌نظامیان طرفدار «عبدربه منصور هادی» رئیس‌جمهور مستعفی و فراری یمن را که تحت حمایت ائتلاف سعودی هستند، در عملیات تصرف شهر و بندر المخا هدف قرار دهد.

این ادعا در حالی مطرح شد که حتی مقام‌های دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و اروپا هرگونه حمایت تسلیحاتی و نظامی ایران از جنبش «انصارالله» در یمن را تکذیب کرده‌‌اند.

nazanin-zaghari-280117.jpgنازنین زاغری، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، با نگارش نوشته‌ای خطاب به فرزند خردسالش، با او از صبر و امید در مقابل ظلم و بی‌عدالتی گفته است.

به گزارش کلمه، نازنین زاغری که به تازگی به ۵ سال حبس محکوم شده، در نامه خود نوشته است: باور کن نمی‌دانستم در کشوری که مادرت در آن به دنیا آمده و بزرگ شده، چنین سرنوشت هولناک و دردناکی را برایت رقم زده است، که اگر می‌دانستم، لحظه‌ای در بستن چمدان سفر دو هفته‌ای‌مان به تهران در اسفند ۹۴، تعجیل نمی‌کردم.

در بخشی از این نامه آمده است: روزی خواهد آمد که دوباره دور هم جمع شویم. اگر زمان این روزهای ما و کودکی‌های ترا از من و پدرت گرفته، باکی نیست، خاطرات‌مان را نمی‌توانند از ما بگیرند و رؤیاهای آینده‌مان را. هیچ ظلمی بی‌جواب نخواهد ماند.

متن کامل نوشته نازنین زاغری را به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر با هم می‌خوانیم:

Plasco-3-280117.jpgخبرگزاری میزان- رئیس جمهور در حکمی رییس دانشگاه تربیت مدرس را به ریاست هیأت ویژه گزارش ملّی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو منصوب و از وی خواست تا ظرف دو ماه «گزارش ملّی» این حادثه را جهت اطلاع مردم شریف ایران منتشر کند.
«هیأت ویژه گزارش ملّی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو» تشکیل شدبه گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی رییس جمهوری با هدف اتخاذ تدابیر لازم برای پیشگیری از وقوع حوادث مشابه ساختمان پلاسکو و تقویت توان کشور در مدیریت بحران؛ در حکمی محمد تقی احمدی رییس دانشگاه تربیت مدرس را به ریاست "هیأت ویژه گزارش ملّی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو" منصوب و از وی خواست تا ظرف دو ماه «گزارش ملّی» این حادثه را جهت اطلاع مردم شریف ایران منتشر کند.

متن حکم روحانی به این شرح است:

atash-Plasco-280117.jpgایلنا ـ در حادثه پلاسکو می‌توانستیم با استفاده از هلیکوپتر و هدف‌گیری جهت شلیک فوم و یا آب به نقاط آتش گرفته؛ سهل‌تر، سریعتر و دقیق‌تر آتش را خاموش کنیم و قطعا امروز شاهد این میزان خسارت جانی و مالی نبودیم.

بسیاری از ما استفاده از هلیکوپتر را جهت اطفاء حریق در محیط‌های وسیع مانند مزارع، جنگل‌ها و یا لکه‌های نفتی دریایی یا سکوهای نفتی مشاهده کرده‌ایم. در چنین شرایطی به علت گستردگی آتش در محیط‌های باز، حجم زیادی از آب به وسیله هلیکوپتر بصورت عمودی روی شعله‌های آتش سرازیر می‌شود، اما در مقابل آتش‌سوزی‌ها در ساختمان‌ها و برج ها از هلیکوپتر پیشرفته آتش نشانی و به اصطلاح هلیکوپترهای مجهز به واترگان که قادر هستند آب یا فوم را در فاصله های مناسب به نقطه مورد نظر و کانون آتش بپاشند، استفاده می‌شود.


US-Airports-280117.jpgخبرآنلاین - دستور اجرایی جدید دونالد ترامپ ساعت ۴:۳۰ بعدازظهر به وقت واشنگتن به امضا رسید. طبق این قانون اتباع هفت کشور از جمله ایران امکان دریافت ویزا برای سفر به آمریکا را از دست می دهند و البته دارندگان ویزا هم از ورود به این کشور منع می شوند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ در خبرهای ارسالی عنوان شده بود اجرای این دستور به محض امضای ترامپ آغاز خواهد شد ولی با این وجود مسافران ایرانی پروازهای مختلف به مقصد آمریکا امیدوار بودند تا شاید چند روزی فرصت داشته باشند و بتوانند پس از دردسرهای فراوانی که برای کسب ویزا و دیدار خانواده و یا ادامه تحصیل در آمریکا متحمل شده اند، وارد این کشور شوند.

Hossein-Fereydoon-280117.jpgیک منبع آگاه گفت: حکم خادمی حسین فریدون پس از ۱۰ سال در حرم مطهر امام رضا(ع) تعلیق شد.

یک منبع آگاه در گفت‌وگو با تسنیم اظهار داشت: حکم خادمی حسین فریدون در حرم مطهر رضوی به صورت تعلیق در آمده است.

وی افزود: پس از طرح اتهاماتی درباره حسین فریدون و تایید رسمی آن از سوی سخنگوی قوه قضائیه، حکم خادمی وی تا رسیدگی به اتهامات و صدور حکم قطعی براساس آئین‌نامه خدمت توسط مسئولان اماکن متبرکه معلق شده است.

خبرنگار تسنیم خراسان‌رضوی برای بررسی صحت این خبر با روابط‌عمومی آستان قدس رضوی تماس گرفت که این نهاد اصل خبر تعلیق حکم خادمی حسین فریدون را تأیید کرد.

afrandnia-280117.jpgکاظم افرندنیا، بازیگر قدیمی که به دلیل سکته‌ مغزی در آی‌سی‌یو بستری شده بود، درگذشت.

به گزارش ایسنا، «افرندنیا» بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که سابقه ۵ دهه حضور در سینما و تلویزیون را داشت، هفته گذشته به دلیل آنچه پزشکان "مشکوک به خون‌ریزی مغزی" اعلام کرده بودند، راهی بیمارستان شد و صبح روز شنبه (۹ بهمن) دار فانی را وداع گفت.

پسر کاظم افرندنیا درگذشت این بازیگر را تایید کرد و گفت: پدرم در آی‌سی‌یو و در کما به سر می‌برد و صبح امروز از دنیا رفت.

او بازیگر بسیاری از فیلم‌های تلویزیونی است که آخرین آنها با عنوان «جدایی» سال ۹۴ ساخته شد.

Evin-Prison-280117.jpgمعاون برنامه ریزی، توسعه شهری و امور شورای شهرداری تهران با اشاره به آمادگی شهرداری پایتخت برای تملک زمین زندان اوین گفت: در صورت موافقت سازمان زندانها، شهرداری تهران این آمادگی را دارد که پس از تملک زندان اوین این مکان را به فضای سبز و مجموعه فرهنگی- تفریحی تبدیل کند.

به گزارس ایسنا، ناصر امانی در این باره افزود: جلسات مختلفی را با مسئولان سازمان زندان ها برگزار کرده؛ نظر شهرداری تهران را به این عزیزان اعلام و آمادگی خود را برای تملک زندان اوین بیان کرده ایم.

earth-280117.jpgسازمان ناسا و سازمان مطالعات اقیانوسی و جوی آمریکا عکس جدید و فوق‌العاده با کیفیتی از کره زمین منتشر کرده اند.

به گزارش ایسنا به نقل از ناسا، جدیدترین ماهواره سازمان مطالعات اقیانوسی و جوی آمریکا(NOAA) که GOES-16 نام دارد عکس‌های با کیفیتی از کره زمین ارسال کرده است که نویدبخش دورانی جدید در زمینه ماهواره‌های هواشناسی است.

این عکس‌ها با استفاده از ۱۶ کانال طیفی موجود در تجهیزات تصویربرداری ماهواره GOES-16 گرفته شده است.

تصویر فعلی قاره آمریکا را به همراه اقیانوس آرام و اطلس نشان می‌دهد که ترکیب و تفکیک رنگ فوق‌العاده آن پوشش‌های گیاهی و تراکم ابرها را با وضوحی کم‌نظیر نشان می‌دهد.

apple-1-280117.jpgزمانه ـ ابرشرکت‌های اینترنتی گوگل و فیس‌بوک، و یا شرکت‌هایی چون اَپل و مایکروسافت از نظر دولت دانمارک به اندازه یک کشور اهمیت دارند.

دانمارک می‌خواهد به‌عنوان نخستین کشور جهان «سفیر دیجیتال» تعیین کند تا روابط این کشور را با شرکت‌هایی نظیر اپل، مایکروسافت و گوگل پابرجا نگاه دارد.

آندرس سامولسن، وزیر امور خارجه دانمارک به روزنامه «پولیتیکن» این کشور گفت: «این ابرشرکت‌ها به نوعی کشورهای جدیدی شده‌اند و ما نیز به همین‌ شکل باید [با آن‌ها] رفتار کنیم.»

football-1-280117.jpgدر تاریخ برگزاری مسابقه‌های فوتبال نتایج عجیبی رقم خورده است که برخی از آنها غیر واقعی و مضحک به نظر می‌رسند.

به‌ گزارش ‌ایسنا ‌و ‌به نقل از آس، هواداران همیشه خواهان بازی پرگل هستند اما این اتفاق در سال‌های اخیر کمتر رخ می‌دهد. دفاعی بازی کردن تیم‌ها و تغییر سیستم‌ها باعث شده است بازی‌های پرگل کمتر دیده شود.

تیم‌ها به سختی به گل دست پیدا می‌کنند و حداکثر گلزنی یک تیم کمتر از ۱۰ گل است. با این حال برخی از نتایج عجیب و مضحک در جهان فوتبال وجود دارد که بیش از ۲۰ گل از خط دروازه ها عبور کرده است. در ادامه به این بازی‌ها اشاره می‌شود.

aab-khoshksali-2-280117.jpgجواد طالعی ـ رادیو بین المللی فرانسه ـ دو بنیاد "هاینریش بل" و "اسمال مدیا" در آلمان و انگلستان با انتشار یک گزارش مشترک ١۶٠ صفحه ای هشدار دادند که بحران آب همواره مناطق بیشتری از ایران را غیرقابل سکونت می‌کند. در این گزارش، ریشه‌های بحران زیست محیطی ایران، نتایج آن در آینده و استراتژی لازم برای مقابله با آن بررسی شده است.

گزارش ٢ بنیاد روز چهارشنبه ٢۵ ژانویه در نشستی که به ابتکار بنیاد "هاینریش بل" در برلین برگزار شد، مورد بررسی قرار گرفت. در این نشست ٣٠ نفر از دانشگاهیان و کارشناسان محیط زیست آلمان و چند کارشناس ایرانی حضور داشتند.

گزارش دو بنیاد اروپائی با این عبارت آغاز می شود که «همواره دریاچه‌ها و رودخانه‌های ایرانیِ بیشتری تهدید به خشکی می‌شوند. همچنین به گونه ای فزاینده از عمق آب‌های زیرزمینی این کشور کاسته می شود».

در بخش دیگری از این گزارش اعلام شده که دریاچه ارومیه، به عنوان بزرگ ترین دریاچه خاورمیانه، در سال های اخیر ١٢ درصد مساحت خود را از دست داده که با مساحت Bodensee در جنوب آلمان برابر است؛ سواحل این دریاچه با محیط ٢۴٠ کیلومتر، میان ٣ کشور آلمان، سوئیس و اتریش تقیسم شده است.

Plasco-2-280117.jpgخیابان جمهوری پس از ۱۰ روز، بازگشایی شد و در مقابل ویرانه برجای مانده از پلاسکو نیز دیوارهای بتونی قرار گرفته است.

به گزارش خبرنگار ایسنا در پلاسکو، عملیات آواربرداری حادثه پلاسکو در حالی روز گذشته از ساعت ۱۷ به اتمام رسید که در این حادثه ۱۶ آتش‌نشان به شهادت رسیدند و پیکر ۴ تن از شهروندان هم از میان آوارها خارج شد.

شب گذشته پس از پایان عملیات آواربرداری ، مأموران خدمات شهری به پاکسازی و ترمیم معابر و پیاده‌راه پیرامون پلاسکو اقدام کردند تا خیابان جمهوری برای بازگشایی آماده شود.

Keyvan-Karimi-280117.jpgخبرگزاری هرانا - سازمان عفو بین الملل در بیانیه ی "اقدام فوری" خود خواستار رسیدگی فوری پزشکی به کیوان کریمی فیلمساز محبوس در زندان اوین شد. این بیانیه از بیماری برونشیت آقای کریمی و «خون بالا آوردنهای پی درپی» وی در زندان خبر داده است.

این بیانیه در ادامه می آید:

کیوان کریمی فیلم ساز ایرانی که در حال حاضر در زندان به سر می برد به نیازمند ارجاع فوری به بیمارستان برای دریافت مراقبت های پزشکی ویژه است. به دنبال خون بالا آوردنهای پی درپی در زندان، دکترهای بهداری زندان تشخیص داده اند که کیوان کریمی مبتلا به برونشیت و عفونت ریوی می باشد و نیاز ضروری به درمان در بیرون از زندان دارد. با این وجود مسئولان زندان از اعزام او به بیمارستان خود داری می کنند.

کیوان کریمی در دسامبر ۲۰۱۳ بازداشت و ۱۲ روز بدون داشتن حق دسترسی به وکیل در سلول‌های انفرادی بند ۲ الف زندان اوین بود. او قبل از این که در اکتبر همان سال آزاد شود، از سوی دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال زندان به اتهام «توهین به مقدسات» و ۲۲۳ ضربه شلاق به اتهام «ارتباط نامشروع مادون زنا» محکوم شد. اتهام اول بر اساس یک موزیک ویدئو بود که در کامپیوتر کریمی پیدا شد و اتهام دوم به خاطر «دست دادن» و «زیر یک سقف بودن» با یک دوست شاعرش که حجاب نداشته است.

تحقیقات سازمان عفو بین الملل نشان می‌دهد که مقامات ایران عامدانه از دسترسی زندانیان سیاسی به مراقبت های پزشکی مناسب ممانعت به عمل می‌آورند. در بسیاری از پرونده‌ها این اقدام یک عمل تعمدی و بی رحمانه توسط مقامات است که به قصد ارعاب یا تنبیه زندانی یا وادار کردن او به اعتراف اجباری صورت می گیرد.
شیوه‌های رایج که جان و سلامت زندانیان را به خطر می‌اندازد عبارت است از؛

۱. امتناع از دادن به موقع مراقبت‌های پزشکی فوری یا تخصصی به زندانی

۲.کم اهمیت جلوه دادن و یا انکار مشکلات درمانی زندانی و تجویز مسکن‌های معمولی و آٰرام‌بخش بدون توجه به اصل بیماری که زندانی از بابت آن نیازمند درمان است.

۴. خودداری از تحویل دارو

۵. جلوگیری از آزادی زندانیانی که حال آنها وخیم است و مشمول آزادی به دلایل بشردوستانه می شوند.

۶. تعیین وثیقه‌ی های سنگین برای فرستادن زندانی به مرخصی درمانی و وادار کردن زندانیان به قطع درمان پزشکی و بازگشت به زندان بدون کامل شدن دوره درمان و برخلاف توصیه های پزشکی
لطفا فورا نامه ایی به زبان‌ فارسی، انگلیسی، عربی، اسپانیایی، فرانسه یا هر زبان دیگری که می‌دانید بنویسید و؛

۱. از مقامات ایران بخواهید که کیوان کریمی را فورا و بدون قید و شرط آزاد کنند زیرا او یک زندانی عقیدتی است که تنها به خاطر استفاده مسالمت آمیز از حق آزادی بیان و حق آزادی اجتماع زندانی شده است.

۲. از آن‌ها بخواهید تا مادامی که او را آزاد نکردند تضمین کنند که به مراقبت های پزشکی تخصصی در مراکز درمانی خارج از زندان دسترسی خواهد داشت. ممانعت از دسترسی به درمان پزشکی می‌تواند بدرفتاری یا شکنجه محسوب شود.

۳. از مقامات ایران بخواهید که کیوان کریمی به طور منظم با خانواده‌ی و وکیل انتخابی‌اش ملاقات داشته باشد.

۴. از آن‌ها بخواهید که مجازات شلاق را لغو کنند. مجازات شلاق نقض صریح اصل ممنوعیت مطلق شکنجه و سایر رفتارها و مجازات های بی رحمانه، غیر انسانی و اهانت آمیز در قانون بین الملل است.

تصویری: مانکن های پلاسکو!

| No Comments

maniquin_plasco0.jpg

maniquin_plasco1.jpg

maniquin_plasco2.jpg

Ebrahim-Asgharzadeh-280117.jpgمرجان توحیدی ـ شرق ـ گفت‌وگو با ابراهیم اصغرزاده درباره هاشمی‌رفسنجانی از آن جهت می‌تواند قابل توجه باشد که او هم ازجمله منتقدان هاشمی در دهه‌های ٦٠ و ٧٠ بود؛ منتقدی که علاوه بر نطق‌های انتقادی در مجلس سوم، مطالبی نیز در روزنامه سلام درباره دولت وقت نوشت. آن روزگار سپری شد و منتقدان و چپ‌های خط‌امامی و اصلاح‌طلبان را در بزنگاه ٨٤ حول هاشمی جمع کرد. حالا که هاشمی درگذشته است، با ابراهیم اصغرزاده درباره تغییرات هاشمی صحبت کردیم و پاسخ به این سؤال که چه شد منتقدان هاشمی و هاشمی در یک نقطه تاریخی به‌هم پیوند خوردند. آیا هر كدام از طرفین این معادله تغییر کرده بودند؟ ماحصل این گفت‌وگو را در پی می‌خوانید.

* اولین مواجهه جدی شما با آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در چه مقطعی بود، به نظر می‌رسد که هم‌زمان با حضور شما در تحکیم، باید به مجلس سوم بازگردد.
- مرگ چنین خواجه نه کاری‌ست خرد. آنچه به گمان من نیاز فعلی ماست، تعیین موضع خود یا دیگری در مقابل شخص هاشمی نیست، که قطعا یکی از سیاسی‌ترین و هوشمندترین‌ چهره‌های معاصر تاریخ ایران و انقلاب اسلامی است، بلکه کمک به شناخت موقعیتی است که در اثر فقدان شخصیتی اثرگذار مانند وی می‌توان به وجود آورد؛ زیرا ایشان وزنه مهمی در ثبات کشور و توازن نیروهای سیاسی بود به‌خصوص آنکه جدا از سال‌های نخست انقلاب در سال‌های آخر عمرش به رشد و بالندگی جامعه مدنی یاری رساند. با این‌حال چون سوال کردید، می‌گویم هاشمی از همان روزهای نخست انقلاب مورد توجه منتقدان بود چه کسانی که در دهه نخست انقلاب چون غیرانقلابی تلقی می‌شدند و از مواضع انقلابی و ایدئولوژیک هاشمی آسیب جدی دیدند و چه کسانی که از اواخر دولت مهندس موسوی مصلحت‌اندیشی و عمل‌گرایی ایشان را نوعی تجدیدنظرطلبی مبنی بر راهبرد هزینه فایده می‌پنداشتند. مواجهه من در آن سال‌ها و به‌خصوص بعد از مجلس سوم به‌عنوان احدی از جریان چپ با آقای هاشمی متأثر از یک فضای آشفته بود. اوج اختلاف نظر من با آقای هاشمی بر سر معرفی فلاحیان به‌عنوان وزیر اطلاعات در کابینه اول ایشان بود. به نظرم آقای فلاحیان قبل از آن معاون امینت وزارت اطلاعات بود. در ملاقاتی که با آقای هاشمی داشتم نسبت به معرفی فلاحیان اعتراض کردم زیرا فلاحیان را بی‌ترمز و آدم ریسک‌پذیری می‌شناختم. گفتم با فلاحیان مخالفم. گفت خب مخالف باش! بر این اساس، شهریور ١٣٦٨ در تریبون مجلس نطقی در مخالفت با فلاحیان کردم که به‌نظرم اولین و آخرین نطق یک نماینده علیه یک وزیر اطلاعات است. کمپینی هم به کمک آقای سعید حجاریان که خودش هم از معاونان اطلاعات بود، در مجلس سوم که اکثریتی چپ داشت علیه ایشان راه انداختم. ولی خب دوستان چپ تصمیم گرفتند به کلیت کابینه آقای هاشمی رأی بالا بدهند. البته آقای هاشمی هم با لابی خود در مجلس زیرکانه عمل کرد و اکثریت کابینه هاشمی با معدل بالای ٢٠٠ از مجلس رأی اعتماد گرفت. فلاحیان توانست ۱۵۸ رأی کسب کند خب معلوم است شکاف بین هاشمی و جریان چپ چندان جدی و استراتژیک نبود.
به‌رغم تصویری که از چپ وجود دارد چندان هم مخالف سیاست‌های هاشمی نبودیم. ما از تلاش ایشان برای بازسازی اقتصاد، صنعت‌گرایی، نوسازی درهم شکسته و به‌خصوص کوتاه‌شدن دست بازار سنتی و جریان مؤتلفه از اقتصاد در طرح‌هایی مانند ایجاد هزار فروشگاه زنجیره‌ای رفاه یا کنترل بانک مرکزی بر مجموعه صندوق‌های قرض‌الحسنه استقبال می‌کردیم. رأی چپ به کابینه اول هاشمی این‌طور بود: آقای خاتمی ٢٤٦ رأی، دکتر معین ۲۳۷ رأی، مهندس زنگنه ۲۴۵ رأی، دکتر ولایتی ٢١٣ رأی آقای عبدالله نوری ۲۲۴ رأی و مرحوم نوربخش برای اقتصاد ١٩٥ رأی موافق، خب این تعداد از آرا به چه معناست؟ سردار سازندگی عنوانی بود که برای توصیف کارنامه اقتصادی هاشمی به کار گرفته شد. ما هم آن را به کار می‌بردیم چون اهتمام ایشان به ایجاد زیرساخت‌هایی نظیر ساخت سد، نیروگاه و فرودگاه‌ها تا راه‌اندازی کارخانه‌های صنعتی بازمانده از تولید را بسیار ضروری می‌دانستیم. چپ آن زمان بیشتر روی سیاست ازجمله سیاست ایشان حرف و حدیث داشت.

* یعنی تعارض بین چپ و راست اقتصادی هنوز به شدت خودش را نشان نداده بود؟
- طبعا. نوع اجرای سیاست تعدیل اقتصادی منجر به شکاف شد. از نظر ما دولت نیروی محرکه اقتصاد بود. حتی در مورد واگذاری بنگا‌ه‌ها به بخش خصوصی چون واقعا تصور می‌کردیم موجب چالاکی و کوچک‌شدن دولت می‌شود آن را مثبت می‌دانستیم. اختلاف اساسی با آقای هاشمی بر سر مسائل سیاسی بود. البته بعدها اقتصادی هم شد چون سیاست تعدیل اقتصادی در تضاد با عدالت اجتماعی شد که خود ایشان قبل از ریاست‌جمهوری در خطبه‌های نماز جمعه مطرح می‌کرد. شوک ارزی دولت به سونامی تورمی نزدیک ۵۰ درصد و رشد بی‌سابقه قیمت‌ها انجامید. نرخ رسمی دلار با رشدی نزدیک به ۲۰ برابر از ۹ تومان به ۱۷۵ تومان رسید و در بازار آزاد نیز حدودا چهارونیم برابر شد. احساس فقر و حس تنگدستی دامن همه به‌خصوص طبقه متوسط وفادار به دولت را گرفت. بعد از چند شورش خیابانی ماه عسل جناح راست با هاشمی خاتمه یافت و سیاست تعدیل نیمه‌تمام رها شد. حتی ژنرال‌های تعدیل نیز هرکدام به نوعی از دولت دوم هاشمی رانده شدند. در مجلس سوم هرگاه نقدی بر رویکرد اقتصادی دولت مانند سقف یا حجم استقراض خارجی صورت می‌گرفت اغلب با واکنش عتاب‌آلود دولت مواجه می‌شد. کوچک‌ترین انتقادی از طرف ما تحمل نمی‌شد ولی دائما در برابر تقاضای جریان راست عقب‌نشینی صورت می‌گرفت. وقتی جمع زیادی نماینده چپ مجلس سوم رد صلاحیت شدند و جریان چپ رسما و علنا از عرصه سیاسی کشور طرد و خانه‌نشین می‌شد افراطیون راست بر سر هر کوی و برزن شعار دشمن هاشمی، دشمن پیغمبر است سر می‌دادند و عرصه عمومی جولانگاه راست‌ترین نگرش‌های فرهنگی شده بود. بعضی نیروهای خودسر به کتاب‌فروشی حمله می‌کردند، سخنرانی برهم می‌زدند یا جلوی اکران فیلم و نمایش را می‌گرفتند. جالب این بود که دولت به جای آنها به ما می‌گفتند رادیکال. محتوای یکی از ملاقات‌هایم با ایشان که در تاریخ ١٩ مرداد ٦٨ صورت گرفت این‌گونه در کتاب خاطرات هاشمی انعکاس یافته: «آقای ابراهیم اصغرزاده نماینده تهران آمد، ضمن ابراز وفاداری توصیه‌هایی جهت جامعیت کابینه و توجه به خط رادیکال و مخصوصا سیدمحمد موسوی‌خوئینی‌ها داشت. در مورد رئیس قوه قضائیه اظهار نگرانی کرد و تأکید کرد که آقای موسوی‌اردبیلی بمانند. درباره تصویب احزاب مشورت کرد؛ مشخصا نظر داشت به میثمی‌ها [لطف‌الله میثمی] و بابک زهرایی [رهبر حزب کارگران سوسیالیست] اجازه فعالیت بدهیم و از سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور، وزیر کشور، به خاطر تلاش برای حذف نهضت آزادی انتقاد داشت. او گفت وزارت کشور می‌خواهد تقاضای نهضت آزادی برای تشکیل حزب را مردود اعلام کند؛ گفتم عجله نشود».


* جواب آقای هاشمی به نقدها و جلسه‌ای که به طور مشخص داشتید چه بود؟
- خب آقای هاشمی از قبل انقلاب در زمره نخستین حلقه یاران امام خمینی بود مرزبندی جدی با روحانیت سنتی و محافظه‌کار داشت. پس از شهادت آیت‌الله مطهری شاخص‌ترین چهره انقلابی و حزب‌اللهی کشور به شمار می‌رفت. مهم‌ترین تأثیر هاشمی بر کشیدن اقتصاد به مسئله نخست نظام تصمیم‌گیری کلان و تغییر فاز اقتصاد ایران از یک اقتصاد ایدئولوژیک به یک منطق اقتصادی معمول در جهان بود. آزادسازی‌های اقتصادی، تعدیل ساختاری، دولت کوچک در اقتصاد و واگذاری بنگا‌ه‌های دولتی به بخش خصوصی، که ستون برنامه اصلاحی ایشان را تشکیل می‌داد متأثر از توصیه‌های صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی بود. آقای هاشمی اصلاح اقتصادی را در گرو امنیت و ثبات یکدست جامعه و کشور می‌دید. معتقد بود نظم سیاسی موجود احزاب مستقل و رقابت سیاسی را برنمی‌تابد. ایشان به منظور کاهش بار مالی دولت به سیاست کالایی‌شدن خدمات عمومی و خودگردانی دستگاه‌ها و نهادها دست زد. حتی پای میهمانان ناخوانده‌ای مثل نهادهای غیر اقتصادی را به حوزه اقتصاد باز کرد که هنوز آنها باقی مانده‌اند و به‌نظرم حالا حالاها هم این عرصه را ترک نخواهند کرد و تازه علاوه بر آن در دیگر حوزه‌ها هم مداخله می‌کنند. آن سیاست به‌نظر من هنوز هم خود مهم‌ترین مانع بر سر راه توسعه اقتصادی ایران و تقویت بخش خصوصی واقعی است. هاشمی می‌خواست با واگذاری بنگا‌ه‌های دولتی دست دولت را از اقتصاد کوتاه‌ کند ولی در عمل اجرای آن منجر به رشد بخش شبه‌دولتی شد تا تقویت بخش خصوصی ملی و مستقل. تکیه بر توسعه تک‌‌ساحتی و مقدم‌دانستن رشد اقتصادی بر توسعه متوازن همه‌جانبه یادآور الگوی اصلاحات دنگ شیائوپینگ در چین یا ماهاتیر محمد در مالزی بود. آقای هاشمی باور داشت که اصلاحات اقتصادی را بدون اصلاح در ساختار حقوقی، سیاسی و نهادی ایران شاید بتوان پیش برد، نظریه‌ای که در سال‌های پایانی عمر از آن دست شست. در آن سال‌ها واقعا نرخ رشد اقتصادی بالا رفت که ناشی از آزادشدن ظرفیت‌های درگیر در جنگ و به‌کارگیری آنها در ساخت‌وساز می‌شد. نرخ رشد اقتصادی در سال ۶۹ تا ۱۴ درصد هم افزایش یافت اما این رشد پایدار نماند و پس از دو سال به ارقامی پایین‌تر کاهش یافت. بر اساس آمار و ارقام بانک جهانی، تولید ناخالص ملی سرانه ایرانیان از ابتدای دوره هاشمی در سال ۱۹۸۹ میلادی از ۲۵۹۰ دلار تا پایان این دوره در سال ۱۹۹۷ که البته باید افزایش شدید جمعیت این دوره را نیز در نظر گرفت به ۱۸۲۰ دلار کاهش یافت. باید اعتراف کرد با هاشمی بود که اقتصاد ایران تغییری عمیق و تحولی معنادار را تجربه کرد.

* به جز اینها که گفتید مورد دیگری نبود؟
- چندین‌بار دیگر هم با ایشان در دوره‌های مختلف دیدار و گفت‌وگو داشته‌ام در همان مجلس سوم چندبار به‌خاطر مواضع دفتر تحکیم دانشجویان و حتی موضع‌گیری روزنامه سلام مورد سؤال و تذکر قرار گرفتم. بااین‌حال صادقانه بگویم کمتر کسی را مانند او دیده‌ام که در دیدار خصوصی به دقت مثال‌زدنی گوش بدهد، سنجیده و با کوتاه‌ترین جملات سخن بگوید و با نکته‌سنجی و پرسشگری هوشمندانه مخاطب خود را غافلگیر کند.

* شما بعدا به روزنامه سلام می‌پیوندید. گفته بودید که در آن مقطع روزنامه سلام موی دماغ سیاست تعدیل شده بود. یعنی احتمالا هم در مجلس و هم در روزنامه سلام که مهم‌ترین رسانه جریان چپ بود، سیاست‌های اقتصادی دولت آقای هاشمی را نقد می‌کردید.
- هاشمی یک مصلح تمام عیار بود یعنی به حضور در قدرت و انجام اصلاحات از بالا باور داشت. البته آن زمان نقدهای روشنفکران، دانشجویان یا مطبوعاتی مانند روزنامه سلام و اظهارت انتقادی نمایندگان مجلس را تحمل نمی‌کرد در حالی که در سال‌های اخیر خویشتن‌داری فراوان از خود نشان می‌داد. آقای هاشمی در پایان جنگ و پس از نشستن بر کرسی ریاست‌جمهوری بر برنامه محوری و تدوین برنامه‌های توسعه‌ای میان‌مدت تأکید کرد. اعتقاد داشت که باید تعادل‌هایی در اقتصاد ایران و از جمله در بودجه و دخل و خرج دولت برقرار شود. ریل‌گذاری هاشمی برای بازسازی بعد از جنگ و تمرکز بر نظرات متخصصان حوزه اقتصاد به نظرم مسیر درستی بود ولی در عمل رهاسازی اقتصادی در غیاب نهادهای دموکراتیک و فقدان نهادهای نظارتی مستقل از دولت به نوعی سرمایه‌داری رفاقتی کشیده شد. هاشمی هم فرمانده جنگ بود و هم مبتکر صلح. در حقیقت تاریخ هیچ‌گاه نقش مثبت او در قبول قطع‌نامه ٥٩٨ و معماری او برای دوران پس از رحلت امام خمینی را فراموش نخواهد کرد. چپ نسبت به عملکرد او در خاتمه‌دادن به جنگ و پذیرش قطع‌نامه و تلاش وافرش برای صلح نگرانی و انتقاد نداشت. حتی ایشان بارها در سلام مورد ستایش قرار گرفت. اما سکوت ایشان در برابر آزادی عمل نیروهای خودسر در داخل و خارج از کشور بود که هدفش جز ضربه به اعتبار دولت و حیثیت انقلاب اسلامی نبود معنا نداشت. این رفتارهای خودسرانه باعث شد رابطه ایران با کشورهای اروپایی در دولت دوم هاشمی به پایین‌ترین سطح دیپلماتیک خود کاهش یابد و اغلب سفرای اروپایی کشور ما را ترک کردند.

* خود آقای هاشمی سال‌ها بعد در مصاحبه‌ای که با آقای زیباکلام انجام داده، می‌گوید وزارت اطلاعات دست من نبود...
- خب همین وزارتخانه در زمان آقای خاتمی هم بود که پس ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای با فشار رئیس دولت اصلاحات مسئولیت پذیرفت و وزیرش را وادار به استعفا کرد. نباید تصور کنیم نقد تاریخی از ارزش‌های شخصیتی که او را بزرگ می‌شماریم چیزی کم می‌کند. تاریخ را نباید دلبخواهی روایت کرد. اگر تاریخ در فرایند یادآوری گزینشی، برجسته‌کردن یا پنهان‌سازی بعضی قطعات زندگی بزرگان دست‌کاری شود و هرکس بخواهد از این طریق حافظه جمعی مورد علاقه خود را بنا کند آن‌وقت همه روایت‌ها وارونه خواهند شد. امروزه ما بیش از حافظه‌ جمعی به آگاهی تاریخی نیاز داریم که شناخت علمی و آنالیز منطقی رخدادها یا ساختارهایی است که ما را در این موقعیت نشانده است. هاشمی هم در بیان تاریخ بر روابط علت و معلولی حوادث تکیه می‌کند و توجهش معطوف به آینده است نه معطوف به گذشته. ما هم خوب است به‌جای آنکه زندگان را به جهان مردگان برانیم، مردگان را به جهان زندگان بکشانیم و چراغ راه آینده‌سازیم.


* تا زمان دولت اصلاحات، آقای هاشمی مرکز انتقاد جریان چپی است که بعدا تا حدودی تغییر رویکرد می‌دهند. اگر قبلا نقدها اقتصادی بود، در دوره اصلاحات خیلی رنگ و بوی سیاسی به خود می‌گیرد. به نظر می‌رسد که جریان چپ از محور عدالت عبور می‌کند و بیشتر روی بحث‌های سیاسی و دموکراسی پافشاری می‌کند و از همین منظر آقای هاشمی را مورد انتقاد قرار می‌دهد. در سال‌های پایانی دهه ٨٠، همه این منتقدان دوباره اطراف آقای هاشمی جمع می‌شوند. این افتراق و بعدا اجماع چه مسیر تحولی را طی کرده است؟
- به نظرم ریشه این فرازوفرودها را باید در تحولات اجتماعی جست. جامعه‌ای که در انتخابات مجلس ششم و بعدا ریاست‌جمهوری سال ۸۴ از هاشمی روی‌گردان شده بود چه شد که پس از انتخابات ٨٨ به همان هاشمی که حالا در معرض هجمه جریان‌های راست قرار گرفته روی خوش نشان می‌دهد. طبیعی است گفته شود هم ما و هم هاشمی درس‌های زیادی از جامعه آموخته‌ایم. انتقادات کوبنده و دنباله‌دار هاشمی از سیاست‌های احمدی‌نژاد و موضع‌گیری‌اش در قبال جامعه مدنی و مهم‌تر از همه اینکه به‌رغم عمل‌گرایی‌اش در این مسیر عقب‌نشینی نکرد، او را به نقطه تعادل و پیوند دو جریان موسوم به اصلاح‌طلبان و اصولگرایان میانه‌رو بدل کرد و اقبال عمومی را برایش به همراه آورد. هاشمی حتی پس از رد صلاحیتش در انتخابات ١٣٩٢، قهر نکرد و در کنار اصلاح‌طلبان، پیروزی حسن روحانی در انتخابات ٩٢ را رقم زد و در انتخابات مجالس شورا و خبرگان ٩٤ اجماع‌سازی جدی داشت و در افکار عمومی تمام‌قد از توافق برجام دفاع کرد. مردم تهران و خصوصا اصلاح‌طلبان نیز در آخرین انتخابات خبرگان با رأی بالا قدرشناسی خود را از وی به نمایش گذاشتند. همدردی مردم به مناسبت فقدان هاشمی قدرت جامعه مدنی را نشان داد. ترکیب جمعیتی مشایعت‌کنندگان پیکر هاشمی که عمدتا مرکب از طبقات متوسط و جوان جامعه شهری بود نشان داد که زیر پوست جامعه ایران سرعت تغییرات و انتظارات فراتر از تصور ماست. جامعه در برابر سیاست‌های فرهنگی رسمی و کلیشه‌های سنتی به صورتی دیالکتیکی واکنش نشان می‌دهد. به نظرم آقای هاشمی خود در سال‌های پایانی عمر با جدیت این تغییرات را رصد می‌کرد. تحولات تکنولوژیک، توسعه فضای ارتباط مجازی، گسترش شهرنشینی، گسترش طبقه متوسط جدید فرهنگی، رشد سوادآموزی و آموزش عالی، گسترش فرایندهای جهانی‌شدن باعث شده طبقه متوسط و نسل جوان، نسبت به کلیشه‌های مرسوم و سنت‌های موجود از خود مقاومت نشان دهند. خب خیلی ساده است چپ‌ها از این زاویه نسبت به راست‌ها خود هم مبتکر تغییراتند و هم کاشف و تحلیل‌گر آن. وقتی جامعه ایرانی از کابوس جنگ رهایی یافت هم‌زمان شد با فروپاشی شوروی و رهایی جهان از کابوس نظام‌های غیردموکراتیک کمونیستی. جریان چپ هم بیش از گذشته متوجه اهمیت کاربردی ارزش‌ها و هنجارهای مدرن که ذهنیت طبقه متوسط را درگیر کرده بود شد. از این رو آزادی‌های سیاسی و مدنی، دموکراسی و حقوق شهروندی، تکثر فرهنگی و توزیع قدرت، جامعه مدنی و توسعه سیاسی در گفتمان چپ نقش کلیدی و محوری پیدا کرد. اواخر دولت دوم که گفتمان چپ به عناصر جدید تجهیز می‌شد هنوز بودند برخی دوستان که آدرس را اشتباهی می‌رفتند و می‌خواستند با افزودن تبصره‌ای به قانون انتخابات عمر ریاست‌جمهوری ایران را طولانی کنند.

* فکر نمی‌کنید که این تحول محصول اقدامات دولت آقای هاشمی است؟ سخنرانی‌ها، کتاب‌ها و مجلاتی منتشر می‌شود که جامعه را تحت تأثیر خودش قرار می‌دهد. از طرف دیگر فائزه دختر هاشمی - با طرح مسائل حساسیت‌برانگیزی مثل دوچرخه‌سواری بانوان- تابوشکنی می‌کند.
- ضمن رعایت انصاف نباید گرفتار افسانه‌پردازی شویم. برخی دوستان ما معتقدند اصلاحات محصول و معلول سیاست و برنامه‌های آقای هاشمی است. این گزاره بخشی از حقیقت را نشان می‌دهد. فلسفه اصلاحات بر پایه بسط جامعه مدنی و توسعه سیاسی است. در حالی که فلسفه سیاسی آقای هاشمی در بنیاد ریشه در نخبه‌گرایی صرف و تمرکز قدرت داشت یعنی انجام اصلاحات با تکیه بر تکنوکراسی و بوروکراسی از بالا آن هم به منظور حفظ وضع موجود. ترجمه اصلاحات از بالا همان تکیه بر چانه‌زنی و لابی پشت پرده در لایه‌های فوقانی قدرت مشابه رویکرد امیرکبیر است. در حالی که اصلاح امور از نظر اصلاح‌طلبان، مستلزم تکثر و توزیع قدرت، گزینش سیاسی بر پایه رقابت سیاسی، قدرت‌بخشیدن به جامعه مدنی و احترام به حقوق شهروندانی که در برابر قانون برابرند و دفاع از آزادی‌های سیاسی که مستلزم احزاب و مطبوعات مستقل از دولت است. چون در مثل مناقشه نیست یک مثال تاریخی بزنم که بر سرنوشت کشور اثر گذاشت.
در آخرین سال دولت اصلاحات یعنی سال ١٣٨٣ که کشور آماده انتخابات ریاست‌جمهوری می‌شد. به‌رغم وجود چهره‌های سیاسی و فرهنگی جوان‌تر و حزبی‌تر آقای هاشمی مجددا اعلام کرد شایسته‌ترین فرد برای مملکت‌داری است. ایشان اواخر شهریور ٨٣ گفت «اگر همه به این نتیجه برسند که من برای ریاست‌جمهوری بهترینم، برای حضور در انتخابات تصمیم می‌گیرم» آن زمان ایشان بارها از احتمال عدم حضور خود در انتخابات خبر داد و تصریح کرد تنها اگر به این نتیجه برسد که فرد دیگری شایسته نباشد به خاطر منافع اسلام و انقلاب به صحنه خواهد آمد. اما در کمال تعجب در آستانه انتخابات ٨٤ به‌رغم وجود اجماع بر سر ایشان چون گروه‌ها و احزاب چه اصلاح‌طلب چه اصولگرا کاندیداهای خود را اتفاقا از میان سرشناس‌ترین و برجسته‌ترین چهره‌های سیاسی معرفی کرده بودند باز از نظر ایشان آن فرد دیگری که شایسته‌تر باشد پیدا نشد و ایشان ناچار شد بیاید و شد آنچه نباید می‌شد. رأی‌ها متفرق شد و از منتهی‌الیه جناح راست که نابرابری و تبعیض را اساسا ذاتی و مقدس می‌شمارد جوانی جویای نام با شعار عدالت و برابری به قدرت رسید. هاشمی شد مظهر الیگارشی نخبگان حاکم، حفظ وضع موجود و مهارکننده جامعه مدنی و در برابر احمدی‌نژاد شد رابین‌هودی که آمده تا وضع موجود را تغییر دهد و نان را تقسیم کند. بی‌تردید رؤیابافی و پوپولیسم جذابیت رومانتیک خودش را دارد و برای توده‌های محرومیت کشیده، عمل‌گرایی و نخبه‌پروری کسالت‌آور و زجرآور است. بگذریم. راجع به پاسخ سؤال شما بعضی‌ها گشایش‌های اندک سیاسی و فرهنگی دولت دوم هاشمی را فشار طبقه متوسط می‌دانند.

* سیر تحولی هاشمی از چه زمانی اتفاق می‌افتد؟
- هاشمی را بدون شک می‌توان نفر دوم تمام عمر ۳۷ساله جمهوری اسلامی ایران نامید. چه در زمان رهبری فقید انقلاب و چه در دوران فعلی، به علت روابط هم‌سطح و رخ‌به‌رخ و توان اثرگذاری و لابی‌گری او شخصیتی مؤثر و غیرقابل اغماض به حساب می‌آمد. بنابراین واقعا نمی‌توان سیر تحول ایشان را چیزی خارج از سیر تحولات نظام شناخت. در یک نگاه کلی هاشمی همواره در مرکز تحولات سیاسی کشور ایستاده و نقش قابل توجهی در بیشترین رویدادهای پس از انقلاب داشته است. کما این‌ که خاطرات ایشان هم نشان می‌دهد که لااقل تا ١٣٨٤ هیچ تصمیم مهمی در کشور گرفته نشد مگر با حضور و امضای ایشان. از سال ٨٤ نقش و تأثیر ایشان در تصمیمات کلان نظام کمرنگ می‌شود، بدون آنکه خود در خروج از حاکمیت پیش‌قدم شود. پس از انتخابات ٨٨ به رغم منطق محافظه‌کارانه‌ای که همواره راهنمای عملش بود تبدیل به نیروی معترض و طرفدار تغییر شد از روش گام به گام دست برداشت و در این مسیر عقب‌نشینی نکرد. با رد صلاحیت در انتخابات ۹۲ چهره‌ای نمادین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان میانه‌رو شد. جریان چپ و اصلاح‌طلب هم البته ثقل تمرکز خود را در همسویی با ایشان گذاشت و قدرت‌یابی افراطیون را مهم‌ترین خطر برای انقلاب و کشور نامید.

* ولی همین‌جا تغییر ماهوی چپ اتفاق می‌افتد. یعنی اگر در دهه ۶۰ تأکید چپ بر همان سیاست توزیعی و عدالت اجتماعی بود، این بحث در دوره اصلاحات به‌تدریج از ادبیات چپ حذف می‌شود.
- کاملا درست است. این چرخش قبل از دوران اصلاحات رخ داد به‌گونه‌ای که حتی در کمپین آقای خاتمی اولویتی به عدالت اجتماعی داده نشد. جالب این‌ که وزرای آقای خاتمی نیز بیش از هر چیز خود را میراث‌دار و ادامه‌دهنده سیاست اقتصادی هاشمی خواندند.

* چرا به این نگاه رسیدید؟
- دلایلش البته در مقالات آن زمان روزنامه سلام بیان شد. به نظر ما نقطه کانونی مشکلات کشور از جمله توسعه‌نیافتگی ریشه در سیاست داشت تا اقتصاد. اتفاقا آقای هاشمی به نوعی بنیان‌گذار خط ‌میانه و گرایش اعتدالی در کشور هم بود که به نظر ما مانعی بر سر راه تفکر تندروهای راست بود بنابراین کار ویژه سیاسی وی برایمان اهمیت داشت. همان موقع هم از برنامه ایشان برای آزادسازی اقتصادی حمایت می‌کردیم چون ناکارآمدی اقتصاد دولتی برایمان دیگر روشن شده بود. در همان مجلس سوم ما می‌گفتیم پروسترویکای بدون گلاسنوست (اصلاحات سیاسی) بی‌معناست. آخرین سال دولت هاشمی، برای جریان چپ سال سختی بود. ماجرای اتوبوس روشنفکران و نویسندگان و چندین مورد مشابه دیگر و همچنین تهیه و پخش برنامه هویت از تلویزیون کاسه صبر همه را لبریز کرد. در جمع‌بندی نهایی جریان چپ ضروری دید در انتخابات به جای شعار عدالت اجتماعی از شعارهایی در قانون‌گرایی، آزادی‌های فرهنگی اجتماعی، تقویت جامعه مدنی و توسعه سیاسی دفاع کند. ترجیع بند همه آنها نیز شعار هوشمندانه ایران برای ایرانیان بود. البته این جهت‌گیری در انتخابات ٨ سال بعد یعنی ١٣٨٤ جواب نداد. طبقات تهیدست شهری و روستایی که ذیل پرچم توسعه سیاسی و قانون‌گرایی نتوانسته بودند موقعیت حاشیه‌ای خود را دگرگون سازند رفتند سراغ کسی که از آمال و آرزوهایشان سخن می‌گفت.

* دقیقا پرچم عدالت را جریان نوظهور اصولگرایی در آن مقطع به دست می‌گیرد و با همان سیاست‌های توزیعی بخش زیادی از مردم را حامی خود می‌کند یعنی با وام‌گرفتن از همان دیدگاهی که شما داعیه‌دار آن بودید. این می‌تواند برگ برنده‌ای برای جریان نوظهور اصولگرایی باشد.
- تا حدودی درست است. در دوره احمدی‌نژاد سعی شد وفاداری از طریق سیاست توزیع کالا و پول و دادن وام‌های زودبازده جلب شود ولی کیست که نداند عدالت اجتماعی را نمی‌توان تنها به عدالت توزیعی آن هم توزیع پول و کالا تقلیل داد. مسائل بنیادی مانند عدالت را نباید ساده‌سازی کرد. مشکل اصلی در فهم و تبیین عدالت همین تعریف تک‌وجهی از عدالت اجتماعی است. تردیدی نیست توزیع منصفانه زیربنای همبستگی و اتحاد جامعه است چه بدون آن ممکن است رشد اقتصادی داشته باشیم ولی کماکان اقشار گسترده مردم همچنان در فقر و محرومیت به سر ببرند. یا این‌ که از پیشرفت و ترقی اقتصادی در تریبون‌ها سخن بگویند اما احساس فقر و ورشکستگی رمق جامعه را گرفته باشد. از نظر ما توزیع منصفانه تنها پس از تولید و رشد اقتصادی امکان‌پذیر است وگرنه در یک اقتصاد غیر مولد کلنگی و مبتنی بر رانت نفت، عدالت توزیعی در بهترین حالتش بسان شیوه احمدی‌نژادی تنها به توزیع عادلانه فقر می‌انجامد. توزیع منصفانه هم وقتی معنا پیدا می‌کند که پای تولید و رونق اقتصادی در کار باشد. برای محافظه‌کارانی که جهان‌‌بینی‌شان بر وجود فاصله طبقاتی و نابرابری صحه می‌گذارد و آن را امری طبیعی می‌شناسند عدالت توزیعی چیزی فراتر از پرداخت صدقات و اعانات نیست.

* در ۸۴ چه اتفاقی می‌افتد که همه منتقدان هاشمی در یک جنبش شش‌روزه تصمیم می‌گیرند از او حمایت کنند؟
- احساس خطر از پیشروی تندروها آنها را بر سر عقل آورد تا به اجماع تاکتیکی دست بزنند.

* پیوند هاشمی و اصلاح‌طلبان از اینجا شروع می‌شود؟
- شکست تلخ انتخابات ٨٤ برای همه درس‌های زیادی داشت ولی به پیوند استراتژیک تبدیل نشد. بعدها این پیوند مستحکم‌تر شد.

* منظور سؤالم این است که آیا آقای هاشمی در ۸۴ تغییری کرده بود که اصلاح‌طلبان که به او پیوستند یا نه روی‌کار‌آمدن جریان رادیکال باعث شد دو دیدگاه به هم نزدیک شوند؟
- به نظرم روشن است تز مدیریت جهانی احمدی‌نژاد که جدی‌تر شد و هراس از جنگ کشور را در بر گرفت، دو دیدگاه به هم نزدیک شدند و البته در پاره‌ای موارد مواضعشان هم تغییر کرد. اصلاح‌طلبان پی بردند که نباید چشم بر ظرفیت‌های مثبت هاشمی می‌بستند او هم دریافت ظرفیت‌های اجتماعی اصلاح‌طلبان را نباید دست‌کم می‌گرفت.

* می‌شود آقای هاشمی را در این طرف معادله قرار داد. یعنی از ۸۴ تا ۸۸ هاشمی خیلی تغییر می‌کند و تغییرات خیلی ملموس است که البته بر همان سیستم هم باقی می‌ماند و این روش را تغییر نمی‌دهد. در این برش چه اتفاقی می‌افتد؟
- طبعا در شرایط غیر نرمال و در موقعیتی که منافع ملی به خطر افتد هاشمی که مظهر مصلحت‌اندیشی و عقلانیت ابزاری است این طرف معادله قرار می‌گیرد. اما در شرایط عادی که پروژه دموکراسی‌خواهی دستور کار اصلاح‌طلبان است نسبت هرکس با استانداردهای توسعه سیاسی است که ملاک رفاقت واقع می‌شود. احمدی‌نژاد تلاش کرد قواعد و روال‌ها را چه در سطح ملی و چه در سطح جهانی به هم بریزد. ازاین‌رو کشور برای بازگشت به حالت عادی هزینه سنگینی پرداخت. تجربه‌ موفق انتخابات ٩٢ و ٩٤ نشان داد هرچه این ائتلاف پایدارتر باشد پیروزی قابل دسترس‌تر است.

* تغییری که در هاشمی رخ می‌دهد تغییر ماهوی است یا در واقع نگرانی از بروز اندیشه‌ای که تازه به ظهور رسیده و تداعی سال‌های اول انقلاب است؟
- آقای هاشمی هیچ‌گاه از باور به انقلاب اسلامی عبور نکرد و از چارچوب اخلاقی و حقوقی آن دست نشست. البته آقای هاشمی در سال‌های اخیر از این‌ که در دیدارهای خصوصی بگوید در گذشته اشتباهاتی صورت گرفته هراسی نداشت حتی نقل قطعاتی از خاطرات را که قبلا از بیان آن پرهیز داشت یا برخی مواضع را که قبلا پنهان می‌کرد علنی می‌کرد. در هر صورت مردم تصویر تحول یافته هاشمی را جدی گرفته بودند که این‌چنین شکوهمند او را بدرقه کردند. او با عزت از دنیا رفت و درگذشتش به جامعه سیاسی ایران تحرک و آگاهی بخشید. ابعاد حضور میلیونی در روز وداع در مقایسه با موارد مشابه، این پیام صریح و قاطع را مخابره کرد که مردم توجهی به برخی رویکردهای تکفیری ندارند. مردم ستایشگر سیاستمدارانی بودند که پس از احمدی‌نژاد بتوانند ثبات سیاسی و اقتصادی و اعتبار سیاست خارجی را به کشور بازگردانند.

* خواست مردم از هاشمی تغییر بود یا نه خودش هم می‌خواست این سیاست را تغییر بدهد؟
- مردم در تقاضا برای اصلاح امور از همه جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی نه یک گام که چند گام جلوترند. تغییرات جامعه بر محافظه‌کاران و گفتمان آنان هم تأثیر خود را گذاشته است.

* به نظر می‌رسد هاشمی خودش تغییرات جامعه را دید و خواست که با تغییرات آن همراه شود. وگرنه می‌توانست هاشمی دهه ۷۰ باشد و با تغییرات همراهی نکند.
- دقیقا. هر سیاستمداری که مطالبات و انتظارات جدید جامعه را درک نمی‌کرد از جانب مردم به حاشیه رانده می‌شد.

* ‌از ٨٨ به بعد، حضورش در ساختار بیشتر برای این بود که بتواند به موازنه قوا کمک کند با این حال دیگر نقش تعیین‌کننده در ساختار نداشت، چه بسا اگر می‌خواست می‌توانست این نقش را بگیرد، درست است؟
- ما معمولا بر حسب موقعیت اجتماعی‌ای که در آن هستیم و زندگی می‌کنیم، گذشته را نیز می‌سازیم و بازتعریف می‌کنیم. هویت‌های خاص مانند اصلاح‌طلب و اصولگرا و مانند آن به ما کمک می‌کنند تصویر معینی از گذشته را بازسازی کنیم همان‌گونه که قبلا اشاره کردم حافظه جمعی همواره گرایش به خیال‌پردازی دارد. می‌تواند در حادثه‌ای مانند آنچه در فروریختن ساختمان پلاسکو مشاهده شد افسانه‌پردازی کند و بیان آن را آنچنان تراژیک و آگراندیسمان کند یا آنچنان قهرمان و اسطوره بسازد که راه شناخت علمی و آنالیز منطقی یک رخداد سخت شود. هر جناحی و گروهی سعی دارد با برجسته‌سازی، انکار یا مقبولیت‌دادن به کسی یا حادثه‌ای در گذشته هویت جمعی خاص خود را بیافریند. نگاه جامعه به آقای هاشمی نیز بیرون از این هویت‌سازی‌ها و بازآفرینی‌ها نبوده و نیست. ببینید آقای هاشمی در زمانی که نفوذ پررنگش در داخل سیستم همواره به دنبال تنظیم تناسب قوا بود که انتظار ما از یک مصلح نیز چیزی جز این نیست. اما از زمانی که ایشان حضورش کمرنگ شد به‌خصوص پس از رد صلاحیت ٩٢ درک جدیدی از توازن نیروهای اجتماعی و اهمیت آن پیدا کرد و در جهت بالندگی جامعه مدنی گام برداشت. از اینجا آقای هاشمی جدا از سیاست عملی به لحاظ نظری و تئوریک تلاش می‌کرد در لحظه موعود تأثیر خود را بر روند تصمیمات خبرگان بگذارد.

* فقدان آقای هاشمی در جریان اصلاح‌طلب و انتخابات پیش رو چه تأثیری می‌تواند داشته باشد؟
- غیبت آقای هاشمی قطعا شرایط اصلاح‌طلبان را سخت‌تر می‌کند اما یک نیروی سیاسی باید اتکایش به انسجام درونی و استحکام مواضع خودش باشد. فقدان ایشان کار اصولگرایان میانه‌رو را نیز سخت‌‌تر و پیچیده‌تر خواهد کرد. اغلب اصولگراها هم تا قبل از جدایی از احمدی‌نژاد بر این باور بودند که رویکرد جدید هاشمی موجب بی‌توجهی یا کم‌توجهی نسل جوان به باورهای دینی و ارزش‌های سنتی و حتی انقلابی خواهد شد. اما بعد از آن بلاهایی که احمدی‌نژاد با عنوان معجزه هزاره سوم به عنوان ناجی انقلاب بر سرشان آورد متوجه اهمیت موقعیت و نقش ائتلاف‌ساز هاشمی برای عبور از آن بن‌بست و عادی‌سازی اوضاع کشور شدند. تشییع جنازه آقای هاشمی هم نشان داد که مردم قدر او را بیش از گذشته دانسته و حضورش را برای ثبات سیاسی و آینده کشور ضروری می‌دانند. ولی من و شما باید یادمان باشد که سیاست پیچیده‌تر از آن است که بتوان با یک منطق خطی آن را تحلیل کرد. بخشی از مشروعیت هاشمی از صلاحیت تاریخی‌اش در پیشبرد و تثبیت انقلاب و نظام سیاسی برآمده از آن و نزدیکی‌اش به امام خمینی رهبر فقید انقلاب می‌آمد. او به‌دلیل نقش تعادل بخش و اجماع‌سازی که در سال‌های اخیر داشت هاشمی شد. یادمان نرود همان‌طور که پیش‌تر گفتم او هم فرمانده جنگ بود و هم مبتکر صلح. جایگزین‌کردن فردی به جای هاشمی واقعا دشوار است مگر آنکه اشخاصی پیدا شوند که مشی و منش آنها در عبوردادن جامعه از آشفتگی و بی‌ثباتی برای مردم به اثبات رسیده باشد. این صلاحیت در عبوردادن جامعه از بحران‌هاست که کسب می‌شود و شخصی را به موقعیت لیدری و سرکردگی یک جمعیت یا جنبش می‌رساند. عبوردادن جامعه از موقعیت آشفته و پرابهام، ناامن و دلهره‌آور به سوی آینده‌ای پر از امید و روشن است که کاریزما می‌سازد.

* بر این اساس، جانشین هاشمی در جریان اصلاح‌طلب و جامعه مدنی باید به مرور ساخته شود؟
- درست است. باید دقت کرد که جامعه در حال گذار است. ارزش‌ها و روش‌ها هم می‌توانند تغییر یابند و نوسازی شوند. یادتان که نرفته قبل از دوم خرداد ٧٦ نزدیک انتخابات که می‌شد مکانیسم‌های مبتنی بر شیخوخیت و ریش‌سفیدی از قبل رئیس‌جمهور احتمالی را مشخص می‌کرد و باقی کاندیداها رقبای نمایشی می‌شدند. از دوم خرداد ٧٦ به این طرف نگاه به انتخابات کاملا تغییر کرده است. رفتار جامعه و رفتار انتخاباتی مردم دائما مسئولان را غافلگیر ساخته است. به‌رغم این‌ که بدنه اصلاح‌طلبان سعی دارد از فلسفه نخبه‌گرایی و دایره‌های بسته مدیریتی فاصله بگیرد اما نباید از سرمایه‌های مهم و تأثیرگذاری که داریم مانند رئیس دولت اصلاحات پدر معنوی اصلاح‌طلبان یا در سطوح جوان‌تر اشخاص دانشمند و باسوادی مانند آقای سیدحسن خمینی غفلت کرد. شخصیتی که از این زاویه به هاشمی نزدیک است.

* ولی او الان قدرت چانه‌زنی ندارد...
- خب آقای هاشمی هم این اواخر قدرت چانه‌زنی‌اش کمرنگ شده بود. مهم این بود که نظام اعتقاد داشت او قدرت تجمیع‌سازی در میان نیروهای سیاسی و تعادل‌بخشی به سیستم را دارد. دیدید که چگونه مقام معظم رهبری در پیامشان از اختلاف نظرات خود با مرحوم هاشمی به‌عنوان اختلافات اجتهادی یاد کردند. در حالی که افراطیون انتظار داشتند عمق این اختلاف‌ها بنیادی‌تر از این تعبیر باشد. به نظرم باید تلاش کرد این اعتماد تسری پیدا کند. این اصلاح رابطه ضروری و حیاتی است. باید کاری کرد که در معادلات آینده سیاسی کشور قدرت حقوقی و حقیقی تندروها کاهش ‌یابد. دیدید چگونه موج فراگیر همدردی مردمی نسبت به فقدان هاشمی عیان کرد که هاشمی‌هراسی کمترین تأثیر را داشته است. شاید بهتر است بگویم انبوه شرکت‌کنندگان در مراسم تشییع نوعی ابراز امتناع عمومی از روش و اندیشه جریان‌های افراطی بود که طی سالیان درازی علیه هاشمی کارزار به راه انداخته بودند و او را با برخی برچسب‌ها تخریب می‌کردند.

* این فردی که نقش ائتلاف‌ساز را بازی می‌کند باید چیزهای جدید را تعریف کند. نمی‌تواند کسی که حالا می‌خواهد این نقش را ایفا کند یک گوشه بنشیند و فقط رهبر اپوزیسیون باشد.
- ببینید آقای خاتمی همچنان جانانه از قانون‌گرایی و قانون اساسی و محوریت مقام معظم رهبری در پیشبرد امور انقلاب و کشور سخن می‌گوید. یادمان نرود او در به‌قدرت‌رساندن روحانی با مرحوم هاشمی هم‌داستان شد. در مورد پیامدهای غیرقابل کنترل تحریم‌ها و انزوای کشور که ناشی از ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل بود بارها ابراز نگرانی کرد و تذکر داد. به حمایت صریح از مذاکرات دیپلماتیک ایران با گروه ١+٥ و به‌خصوص دستاورد تفاهم تاریخی برجام پرداخت. به نظرم دلایل کافی وجود دارد که انتظارات از پرکردن خلأ ناشی از فقدان مرحوم هاشمی برآورده خواهد شد.

* یعنی ایشان باید در نقش خود تغییر ایجاد کند؟
- خب ایشان که نه خودش می‌پذیرد و نه دیگران اعتقاد دارند که رهبر اپوزیسیون است و بارها در برابر اندیشه‌های برانداز و رادیکال موضع‌گیری صریح کرده است. پس چرا این نقش تاریخی خود را بازتعریف نکند. به نظرم با دست فرمان تمایل به اعتدال و ترجیح منافع ملی بر منافع گروهی از این موقعیت نگران کننده عبور خواهیم کرد. یادمان نرود که با وجود ترامپ و پوتین دنیا خطرناک‌تر و بی‌ثبات‌تر از گذشته خواهد شد. سهل‌انگاری در حفظ منافع ملی و ناتوانی از اجرایی کردن کامل تفاهم برجام می‌تواند بازی خسارت باری را به کشورهای منطقه و ملت‌های ساکن آن تحمیل کند.

ایرنا - مسکو - تصویر، کاخ کرملین مسکو در فضایی پوشیده از برف را نشان می دهد. پایتخت روسیه که از اول فصل پائیز تاکنون شاهد بارش بی سابقه برف به ارتفاع چهار متر بوده، همچنان حالت یخبندان دارد

MoscowSCold0.jpg

MoscowSCold1.jpg


دویچه وله - از گفت‌وگوی فرهنگی با جهان عرب تا پیاده‌روی کن پراید بگیر! تجمع کارگران هپکو اراک، حکایت تلخ کپسول‌ها در پلاسکو، دریا آشغالدانی مرکبات سرمازده، آقاداماد خسته، مشروبات الکلی خارجی در کرمان، تناقض در دستگاه فکری و تصاویر دست​چین دیگری از گشت و گذار این هفته در ایران [لینک به گزارش تصویری] dw-012817.jpg

نمایش "یک رویای خصوصی" با بازی بهروز وثوقی، سوسن فرخ‌نیا وگلشیفته فراهانی



MasoudNoghrehkar_small.gif

زمانی نه چندان دورانگاری مُد شده بود تحقیر و تخطئه و تخدیشِ تبعید و تبعیدی، تا آن حد که برخی ازروشنفکران سیاسی وفرهنگی واهلِ سیاست وفرهنگ وهنردرداخل کشور، میزان وطن پرستی و توده دوستی شان را با نیش و کنایه به پدیده تبعید و تبعیدیان نیزنشان می دادند. تمسخر و تحقیرتبعیدی و ناچیزانگاری فعالیتِ سیاسی و فرهنگیِ تبعیدیان چاشنی فخرفروشی و منّت گذاریِ ماندن این عزیزان درایران، آن هم به عنوان اقدامی" قهرمانانه" شده بود. لاف ها شنیدند تبعید ی ها، که " در ساحل آرام زندگی می کنید، ما اینجا در دهان اژدها می جنگیم"، اما تبعیدی ها به حیرت دیدند برخی ازلاف زن ها حتی وقتی فقط بوی پیهِ حکومت اسلامی به مشام شان خورد، چه بی سروصدا به " ساحل آرام" مُشَرف شدند.

برخی از نخبه گان و سیاسیونِ چپ نیز درس های تاریخ از یاد بردند، و روی دیگرِ سکۀ برخوردهای فخرفروشانه و متفرعنانه شدند. اینان تبعید "توده ای" ها و مخالفان حکومت پهلوی را پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ "فرار ترسوهای بُزدل" خواندند، و گریز ناگزیر آنان را خیانت و تبعیدیان را خائن معرفی کردند اما گریز خود را "اقدامی انقلابی" جا زدند. انقلابیونی که امروز پناه گرفته در کشورهای "امپریالیستی" به عنوان تبعیدی زندگی و مبارزه می کنند، بی آنکه به روی خود آورند و اتهاماتی که به توده ای ها و یا دیگرانی که برای گریز از زندان، شکنجه و اعدام های پس از کودتای ۲۸ مرداد، ترک دیار کرده بودند را مورد نقد قرار دهند، و لااقل بنویسند و بگویند ارزیابی ها و قضاوت های ناروا و نادرستی به خاطرعدم درک و فهم پدیدۀ تبعید و تبعیدی، و ترکِ دیار اجباری داشته اند.

درصفِ تحقیرو تخطئه و تخدیش کنندگانِ فخرفروشِ منت گذارازعزیزانی همچون احمد شاملو و هوشنگ گلیشری و رضا براهنی بگیرید تا جماعتی نویسنده و شاعر و روزنامه نگارونقاش و فیلمساز و کوشندۀ سیاسی و... که اکثرشان نیزبرحکومت بودند نه با حکومت و حکومتیان، جای گرفتند (۱). همان هنگام بسیاری از تبعیدیان برابراین نوع برخورد های نسنجیده و ناآگانه، و گاه مغرضانه واکنش نشان دادند (۲). بسیاری ازاین عزیزان پس از چندی گفته های خویش تصحیح کردند و نوشتند و گفتند، منظورشان آن نبوده که فهم شده است، و ماجرا را به حساب " بدفهمی"ِ تبعیدیان رفع و رجوع کردند. (۳)
پاره ای ازاین مجموعه که بار فخرفروشی و منّت گذاری شان سنگین وزن می نمود تا تقی به توقی خورد و احساس خطر کردند تن به گریز وتبعید سپردند بی آنکه به روی مبارک بیاورند در باره تبعید و تبعیدی چه نگاه و درک نا منصفانه ای داشتند. عده ای ازاین جماعت نیزداوطلبانه، بی آنکه کمترین خطری تهدیدشان کند، نم نمک بار سفر جمع کردند و " خارج نشین" شدند، که البته گهگاه از برای تفنن و تمدد اعصاب و رفع دلتنگی های وطن پرستانه با نرمشی قهرمانانه سری به وطن می زنند.

اسماعيل خويی، شاعر تبعيدی، در نگاهی به پاره ای از اين دست برخورد ها از سوی چهره های مطرحِ مجموعه ای که به آن ها اشاره کردم، در همان هنگامۀ مُد شده گی ِاز تبعید و تبعیدی نوشتن و گفتن، نوشت:

".... اما بدی کار در اين است که ما غربت گزيدگان از ميهمانان فرهنگی گرانمايه و گرامی خويش نيز، گاه گاه، سخنانی می شنويم و رفتارهايی می بينيم که برزخم هميشه تازه ی دل ما مرهمی نمی گذارند که هيچ، نيش هايی به ما می زنند زهر آگين تراز نيشخند های تلويزيون های آخوندی و ...
نمونه وار می گويم:

آقای احمد شاملو، در روشنگری اين که چرا در ايران مانده است، به همين بس نمی کند که بگويد: " چراغم در اين خانه می سوزد"، به جا و روا می بيند که بی درنگ خنجری هم به جگر خون شده ی بتعيديان بزند، با گفتن سخنی بدين معنا که آنان که از ايران رفتند لابد خودشان می دانستند چرا می روند.
انگار شما يکی - شاملو جان!_هيچ نمی دانستی که اگر می مانديم چه برسرمان می آوردند؟! اين خود را به ندانستن زدن چه معنا می تواند داشته باشد؟ و چه انگيزه ای ؟

يا آقای محمود دولت آبادی، ميهمان ارجمند ما غريبان، بر چشم ما می نشيند و چشم بر هستی و کار ما می بندد : که يعنی ول معطل ايد، هيچ نشده ايد و هيچ نخواهيد شد.

Jalal-Eijadi_small.gifدر نوشته های پیشین به ارزیابی علمی از قرآن پرداخته و نشان دادم که قران فاقد قدسیت است زیرا یک سند تاریخی میباشد و همانند هر سند کهن باید مورد تحلیل هرمنوتیک و علمی قرار گیرد. با اتکا به پژوهش های علمی و دانشگاهی غرب، در این نوشته ها به تاریخ شکل گیری قرآن پرداختم و منابع و عوامل تاثیرگذار بر قرآن را مشخص ساختم. بخشی از تحلیل ها مربوط به رابطه قرآن و تورات بود. در ادامه بحث پیش (رجوع شود به «قرآن همان تورات است»)، در این نوشته نیز جنبه های دیگری از پیوند ارگانیک و ساختاری تورات و قران مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیقات بطور قاطع با «اسلام شناسی» مبلغان سنتی و نواندیش اسلامی تفاوت دارد. کار ما پژوهش علمی است، کار آنان تبلیغ تفسیر دینی خود است. شرط کار علمی در باره قرآن واسلام، استقلال فکری و نقد علمی و بی طرفی آکادمیک است. بنابراین کسانی که مسلمان هستند هرگز نمی توانند به کار تحقیق علمی در باره قرآن و اسلام بپردازند.

فضای فرهنگی مشترک
تاریخ، مادر کتاب مقدس است. هیچ کتابی آسمانی نیست، هر کتابی نتیجه تاریخ و اجتماع و تمدن و فضای فرهنگی و زبانی خود میباشد. دین ریشه کتاب خود را آسمانی و مقدس جلوه می دهد تا جاذبه و فریبندگی آنرا نزد مردمان افزایش بخشد. سحرآمیز بودن کتاب و باور به آن، اعتقاد عامیانه را پایدار نموده و انسان را از پرسشگری بازمی دارد. حال آنکه تحقیق علمی و هرمنوتیک، کتاب دینی را در متن تاریخ قرار می دهد تا آنرا قابل فهم کند و رازهای آن را بشناساند. روش های بررسی کتاب دینی و همچنین قرآن، بسیار متنوع است و تمام پژوهشهای علمی و دانشگاهی غرب از یک صد و پنجاه سال پیش تا امروز بیانگر این تنوع است. هدف من در ادامه سلسله موضوع هایی که در باره التقاطی و تاریخی بودن قرآن آمده است، همانا نشان دادن ساخت تاریخی و دوران های گوناگون تنظیم آن، و در اینجا تاکید بر خویشاوندی ارگانیک میان قرآن و تورات است. روشنتر بگویم تنظیم قرآن بدون نوشتار تورات ناممکن بود و قرآن بطرز گسترده، بازنوشته ای از تورات یهود است. بطور مسلم منظور من بازتولید حرف به حرف تورات توسط قرآن نیست، بلکه داستانها و مضامین اساسی قرآن بطور عمده بازگویی داستانها و مضامین تورات است. یکی از نظریه هایی که در میان پژوهشگران جدیدی مورد گفتگو است اینستکه قرآن، توراتی است که به زبان عربی، برای عربها تنظیم شده است. در بخش های پیشین من نظریه های گوناگون را طرح کرده ام و در این نوشته مانند بخش پیش تاکید بر پیوند فشرده قرآن و تورات دارم. البته با دقت و احتیاط علمی باید گفت که این نظریه بیشتر بیانگر دوران اولیه تنظیم قران است و در همین دوران نفوذ کیش مسیحی و ادیان و آئین های محلی و قبیله ای و التقاطی در قرآن قابل تشخیص است. افزون بر آن در طول تاریخ ۲۰۰ ساله پس از مرگ پیامبر اسلام، قرآن تغییرات مهم دیگری به خود می بیند.

بررسی کتابهای مقدس یهود و اسلام بما نشان می دهد که هر یک دارای ویژگی لحظه زمانی خود هستند ولی هر دو دارای ساختار معنایی نزدیک به یکدگر میباشند. یکی از روش های هرمنوتیکی بررسی فضای فرهنگی است. آیا تورات و قرآن متعلق به دو فضای فرهنگی متفاوت هستند یا از فضای فرهنگی مشترک برخوردار هستند؟ بطور عموم فرهنگ ها که در یک فضای جغرافیایی متصل و نزدیک میباشند از یکدیگر متاثرند و مانند موجهای متعدد روی آب، موجهای نزدیکتر با قدرت بیشتر روی موجهای پیرامونی خود عمل می کنند. تمام ادیان سامی در خاورمیانه دارای پیوندها و رگه های مشترک هستند و بر یکدیگر تاثیر گذاشته اند. همانگونه که جریانهای پروتستانتیسم در آمریکا یا آئین های آسیایی، هر کدام در میدان نفوذ خود، از یکدیگر متاثر شده اند. در اسلام ردپای ادیان مختلفی دیده می شود و بویژه میان باور و آئین قرانی و باور و آئین توراتی نزدیکی بسیاری وجود دارد. این نزدیکی در درک از خدا، نگرش به آغاز جهان، آفرینش انسان، روش زندگی، رابطه میان زن و مرد، رابطه انسان و خدا، رستگاری انسان، وظیفه و مسئولیت انسان، نقش زن و غیره، خود را نشان می دهد. این نزدیکی بمعنای تاثیر عمومی نیست بلکه بخاطر برداشت نوشتاری مستقیم و انتقال مفاهیم تورات به قرآن است.

مطلقیت یهوه در تورات و قرآن
با دین یهود دنیا با مثلث «خلق برگزیده اسرائیل»، « تورات قانون موسی» و «خدای واحد یهوه» مواجه است و هرچه از این مثلث بیرون است باطل میباشد. یهوه «آنکه جاودانه زنده است، همه را با هم آفریده است»، او «به کف دست خویش، بر دنیا حکم می راند و همه چیز فرمانبردار اراده اوست.»(برگ ۴۸۳ «کتابهایی از عهد عتیق»، تهران ۱۳۹۱ نشر نی). این حکم مطلق و قطعی است. این خدا آفریننده جهان و انسان است، آفریننده آدم و حوا می باشد. در برابر این درک مطلق، افرادی از یهودیان پیدا شدند که در برابرمطلقیت دین رسمی یهود و در برابر «خود پرستی خودمحور» یهودی ها برخاستند و «مسیح» از آن میان است. این اشخاص جدید با این ایده مشخص می شدند که تنگنای یهودیت رسمی را بشکنند. برای آنها «مسیح» ادامه دهند دین موسی بوده و «مسیح» کامل کننده موسی تلقی می شود. در قران نظر این افراد گنجانده شده است. ولی سوره مریم بیانگر نظر این مسیحیان نیست، بلکه نظر کسانی است که مریم را مادر فرزند خدا نمی دانند، آنها می گویند خدا فرزند ندارد(قرآن، آیه ۹۱و ۹۲). در بخش های دیگر این مطلب را خواهم شکافت و همچنین جنبه اسطوره ای مسیح و موسی و ابراهیم را مورد بررسی قرار خواهم داد. ولی باید گفت پیش از اینکه این چرخش در دیدگاه قرآنی اتفاق بیافتد و عناصر مسیحیت نیز در آن وارد گردد، محمد رسالت تبلیغ پیام تورات را دارد.

محمد بین خواست همسرش خدیجه، که یهودی تباراست و خاخام ها از یکسو و از سوی دیگر زیر فشار مخالفان متعدد که او را «دیوانه»، «دروغگو»، «خائن»، «دنباله رو یهود»، می نامند، قرار دارد. محمد موظف است کلام خدا را میان قبیله خویش پخش کند ولی مورد سرزنش قراردارد و «قسم به این آیات که همانا قرآن کلام رسول بزرگوار حق (جبرائیل) است که فرشته با قوت و قدرت است و نزد خدای مقتدر عرش با جاه و منزلت است و فرمانده فرشتگان و امین وحی خداست و رسول عصر شما هرگز دیوانه نیست و او امین وحی جبرئیل را در افق اعلای مشرق درست مشاهده کرد و این رسول شما بر وحی از عالم غیب بخل نمی ورزد و قرآن او هرگز کلام شیطان مردود نیست. پس شما به کجا می روید؟ این قرآن عظیم جز پند و نصیحت اهل عالم هیچ نیست.»(سوره تکویر آیات ۱۸ تا ۲۷). اطرافیان محمد می دانستند که او سواد ندارد و اغلب نظر داشتند که پیام او در برابر آئین های موجود به پیام شیطانی می ماند و سخن او رویا و احساس و زبان گنگ دیوانگان و افسانه پیشینیان است (رجوع شود به سوره فرقان). حال آنکه اگر بدقت نگاه کنیم سخن محمد سخن موسی است و ناقل این سخن «جبرائیل» است. جبرائیل کیست؟ جبرائیل یا گابریل یکی از شخصیت های کتاب «دانیال» یهودیان می باشد. گابریل ملائکه ای می باشد که بیانگر قدرت خدا است و در دین یهود سمبول دست چپ خدا یا یهوه می باشد. در حقیقت «جبرائیل» یک شخصیت اسطوره ای کتاب عهد قدیم است که از طریق نوشتار دینی اتوریته یهودیت، وارد مسیحیت و اسلام می گردد.

محمد مبلغ کلام موسی یعنی قرآن است. واژه «قرآن» مختص اسلام نیست و در فرهنگ پیش از اسلام موجود است. واژه قرآن از ریشه سیریاک و بمعنای کتاب سرودها و آوازهای دینی است و این واژه پس از یکدوره زمانی به زبان عرب انتقال یافته و معنای قرائی و بازگوئی بخود میگیرد. به این ترتیب قرآن میتواند به معنای کلام موسی و بازگوکننده تورات برای عربها باشد. ماموریت محمد تبلیغ پیام موسی در میان قبیله خود و دیگر قبایل است. مخالفان او بسیارند. محمد حتا گاه در پی عقب نشینی کامل و رهاکردن تبلیغ است. قرآن از زبان اتوریته یهودیان می نویسد: «نزدیک بود تو را فریب داده و از آنچه به تو وحی کردیم غافل شود و چیز دیگری بر ما فرابندی تا مشرکان تو را دوست خود گیرند.». و قرآن به محمد می گوید نباید عقب نشینی نمود و برعکس باید «معاندان لجوج را بترسانی» (قرآن مریم آیه ۹۷). در پایه چنین شرایط سخت مخالفت خوانی و تناقض، در قرآن اعلام می شود که باید از دین موسی حمایت نمود و هر کس آنرا نفی کند در گناه است و باید مورد تنبیه قرار گیرد:«پس تو هرگز تابع کافران مباش و با آنها چنان که مخالفت قرآن و دین حق می کنند سخت جهاد و کارزار کن.»(سوره فرقان آیه ۵۲). دین یهود خواستار انحصار و مطلقیت است و محمد در خدمت این هدف باید باشد. مخالفت با دین تورات را نباید تحمل کرد. پس، مخالفت کن با کسانی که از یهوه دور می شوند، راه فرعون در پیش می گیرند، فتنه می کنند و گوساله پرست می شوند(سوره طه). قرآن تاکید می کند که تخلف از راه موسی سزاوار دوزخ و آتش است (همانجا). یهوه در کتاب خروج، در تورات نیز می نویسد:«دیگر در برابر کسانی که خدمتگذارشان نیستی ستایش مکن. زیرا من، یهوه، خدای تو، من خدایی حسود هستم.»(خروج، ۲۰- ۳-۴). خدای محمد، خدای تورات است و این خدا نمی تواند پرستش دیگری را تحمل کند. همین خصوصیت نشاندهنده خدایی است که بردبار نیست و خواهان انحصار است و کسانی که در زیر فرمان او نیستند عذاب خواهند دید. خدای یهود، تورات را به موسی ارسال کرده و همه پیامبران از موسی پیروی خواهند کرد.

تورات بمعنای «دکترین» و «آموزش» است و در باره خلقت جهان و انسان است. تورات دارای پنج کتاب : پیدایش، خروج، لاویان، اعداد، تثنیه، می باشد. در تورات میاید خدا انسان را شبیه خود آفرید(بخش آفرینش ۲۶ تا ۲۹) زیرا عظمت خدایی یهوه معیار سنجش است. خدا به موسی می گوید:من جاودانه هستم.(لویتیک یکم ۱-۱۸) و خدا می گوید همه جهان باید از من پیروی کند. تنها خدای مشروع، خدای تورات است و این خدا، حسود و غضبناک و یکتاست.

این الگو خدایی، در تورات و قرآن مشترک است. مفهوم خدای مطلق و قهار در قرآن و تورات یکسان می باشد. در این ادیان خدا در مطلقیت است ولی همین خدا مانند یک انسان حسود است. پارادوکس های قدرت مطلق، پارادوکس هایی در ارتباط با توانایی و جایگاه خدا هستند. خدا هم یک قادر مطلق (خدا) تلقی می شود و هم موجودی است که در صورت محرومیت از نیایش و اطاعت بندگان، دارای حسادت است. پارادوکس توراتی در قرآن نیز متبلور می شود. در ادیان «ابراهیمی» خدا گاه به عنوان خالقی شخصی توصیف شده‌ و به عنوان اول شخص سخن می گوید، از خود احساساتی مانند خشم و تکبر بروز می‌دهد و گاهی در جایگاه خدای یکتا به پیامبران خود پیام می دهد و به آنها فرمان می راند. این خدا، دارای اراده بی همتا و در همان زمان، دارای احساساتی مانند حسادت، خشم، غم، شادی، درشتگویی، تحقیر، و دیگر ویژگی‌های انسانی است. الهیات یهود خدا را شخصی نمی‌داند، خدا فراتر از فهم بشر است. ولی در گفتارهای توراتی دوگانگی وجود دارد. خدا می‌تواند هم شخصی و هم غیرشخصی باشد، از سویی او با آفرینش خویش ارتباط دارد و از سویی دیگر وجود او فراتر از تمام روابط است. قرآن از وجود حقیقتی مطلق و یگانه سخن می‌گوید که برتر از جهان است؛ وجودی واحد و نادیدنی که مستقل از تمام آفرینش است. خدا در حقیقت وجودی ماورائی و فراتر از تجربه است. در سوره اخلاص قرآن می آید:
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤﴾. بگو که خدا یکتاست(۱) آن خدایی که بی‌نیاز است(۲) نه زاده است و نه زاییده شده است(۳) و نه هیچکس مثل و همتای اوست(۴).

آری، در این دین خدا کامل مطلق یا واجب الوجود است. ولی همین خدا به اطاعت و پرستش بندگان محتاج است و کسانی که نپذیرند در آتش جهنم خواهند سوخت. این خدا آسمانها را آفریده ولی به عبادت آدمیان نیازمند است و پیروی از خدایی دیگر، مجازات قیامت را در پی خواهد داشت. (به سوره انبیا رجوع شود). این خدا که دارای عظمت و بی نیازی است، در همان زمان جبار است و بندگی فرد را می طلبد. در این ادیان صفات گوناگونی به موجودیت خدا نسبت داده می‌شود از جمله قدرت مطلق، علم، مهربانی، جباریت، خشم، جاودانگی، آمرزندگی، فرزانگی و غیره. پارادوکس در اینجاست که این بینش مذهبی بر این باور است که خداوند، جدای از این جهان وجود دارد و جهان و انسان را آفریده است، ولی آدم خاکی خشم همین خدای مطلق را موجب می شود. آیا در برابر انسان، خدا توانایی خود را از دست می دهد؟ چرا خدای قهار و جبار و آفریننده، قادر نیست رفتار انسانی را کنترل کند و جهت دهد؟
در آئین بودایی مقوله خدای مطلق و مسلط بر همه هستی وجود ندارد. در هندوگرایی و بوداگرایی، خدایان زیادی وجود دارند و این خدایان یا ایزدان بطور عموم نمادهای جنبه‌های گوناگون جهان برتر می باشند. در دین «ابراهیمی» مطلقیت در آسمانها به قدرت مطلق در روی زمین پیوند می خورد. انسان برای رستگاری باید هزینه سنگینی بدهد و آن اطاعت محض از خداست. مطلقیت در آسمانها، به جباریت در قبال انسان تبدیل می شود.

الله کیست؟
دین محصول تاریخ است و در زمانه پیدایش خود از تمام عوامل دور و نزدیک بهره گرفته است. در دین اسلام ما مشابهت های بیشماری با دین یهوه می بینیم. این پیوندها بر خلاف ادعای نخبگان و ایدئولوگهای اسلامی، نه ناشی از پیوند دینی آسمانی نبوت ابراهیمی و اراده الهی، بلکه در رابطه با تاریخ و جغرافیا و گفتمان دینی سکنان یهود و عرب منطقه خاورمیانه و شبه جزیره عربستان است. قرآن سندی زمینی است که تاریخ و زبان و سنت و تناقضات را در خود جای داده است. از نظر زبانشناسی شکل گیری تاریخی قران با عناصر مختلف زبانی انجام می گیرد. در زمان محمد زبان عربی سامان یافته و کتبی وجود نداشت. روند شکل گیری زبانی با شفاهی و پاره هایی بر پوست حیوان و درخت و سنگ و التقاط آغاز می شود و التقاط زبانی و گرایش های زبانی در متن قرآن، میراث های گوناگون را در خود می گنجاند. واژه الله ویژه اسلام نیست. این واژه در فرهنگ و سنت پیش از اسلام وجود داشته است و اسلام این میراث را بشکل انحصاری در خود جای می دهد.

در یهودیت از نامهای گوناگونی برای نامگذاری خداوند استفاده میشود. بیشترین نام استفاده شده در یهود، نام چهار حرفی خداوند «یهوه» (عبری :יהוה ) میباشد که گاهی «تتراگراماتون» نامیده میشود. نامهای دیگر مورد استفاده در یهودیت عبارتند از ال (خدا)ُ، الوهیم ( که به معنی خدای واحد ترجمه میشود با اینکه این لغت جمع است)، ال شدای (خدای قدرتمند)، آدونای (ارباب)، الیون (بالاترین)، و آوینو (پدرمان)، این نامها با معنی نام به صورت رایج نیستند بلکه به معنی لقبها و صفتهای مختلف برای اشاره به نیروی پروردگار میباشند. «اله» ( عبری : אֱלָה) لغت آرامی به معنی خداوند است. «اله» در عهد عتیق در کتابهای عزرا دانیال و ارمیا مورد استفاده قرار گرفته است. «اله» به معنی کلی خداوند است و گاهی برای اشاره به خدایان بت پرستان نیز استفاده شده است. این واژه در عربی به الله شکل یافته است.

الله یهود، همان خدای یهود، همان یهوه موسی است. این واژه از پیش از اسلام در دین های سامی موجود بوده است و در نزد آرامیان، فنیقی ها، در کنار خدایان دیگر با واژه های هم ریشه اما کمی تغییر یافته دیده می شود. محققانی مانند «دوسو» در دست نویس های «صفا» چهار بار، و «لیتمن» در خطوط تلمود آنرا یادآوری میکند و محققانی مانند «ژوسان» و «ساوینیاک» معتقدند که یهودیان خدای خود را «الوهیم» خطاب می کرده اند و این واژه با الله هم ریشه است. این واژه الوهیم یا خدا بیانگر خدای یکتا است. او نه زن است، نه کودک است و نه شریک دارد. برای یهوه معبد وجود ندارد و او یکتا است، او مظهر قدرت و آفریننده آسمانها و زمین است. واژه «الله» همانگونه که گوشزد شد منشا عربی ندارد بلکه از آرامی میباشد و در ترجمه تورات به سریانی سیریاکی خدای یهودیان، یهوه، می گوید:«در آغاز، «الوهو» یا الله آسمان و زمین را آفرید.».

الله مسیحی نیز وجود دارد. مسیحیان عرب پیش از اسلام خدایی جز یهوه یعنی خدای یهودی خدای دیگری نداشتند. خدای مسیحیان عرب همان خدای موسی و با نام «الله» بود(برگ ۳۹، اسلام و منشا های واقعی آن، ژوزف برتوئل). برخی تاریخدانان پیوسته تاکید داشته که الله فقط ویژه مسلمانان نیست.(رجوع شود به «عربهای مسیحی میانرودان و سوریه در سده ۷ و ۸ میلادی»، فرانسوا نو، ۱۹۳۳). نسل های بسیاری از عربها با نام الله غسل تعمید یافته و مسیحی شدند. الله در نزد بت پرستان نیز موجود است. در نزد بت پرستان بت بزرگ الله وجود دارد. قرآن این جنبه را بازگو می کند . بسیاری از محققان یا تاریخ نویسان مسلمان و غیرمسلمان این نکته را گفته اند. تاریخ طبری بر این نکته تاکید دارد و محمد عبدو (۱۸۴۹-۱۹۰۵) این مطلب نیز را یادآوری می کند. در کعبه بت های «اله»، «عزا» و «منات» وجود دارند و اینان دختران بت بزرگ «الله» می باشند.

در قرآن «الله» کیست؟ «الله خدای یکتاست که جز او خدایی نیست»(سوره بقره ۲۵۵). الله اولین و آخرین است. قرآن تاکید می کند که «امت» باید «تسلیم» الله باشد (سوره انبیا آیه ۱۰۸). سوره اخلاص می گوید:«بگواو خدای یکتاست، آن خدایی که از همه عالم بی نیاز و همه عالم به او نیازمند است، نه کسی فرزند اوست و نه او فرزند کسی است و نه هیچ کس مثل و مانند و همتای اوست.»(سوره اخلاص آیه ۱ تا ۴). قران می گوید:«هرگز با الله یکتا شرک و شریک میاور و گرنه به نکوهش و خذلان ابدی مبتلا خواهی شد. و خدای تو حکم فرموده که جز او هیچکس را نپرستید.»(سوره اسرا، آیه ۲۲ و ۲۳). نکته جالب دیگر اینستکه در همین سوره درک یهود تکرار میشود:«و به موسی کتاب تورات را فرستادیم و آن را وسیله هدایت بنی اسرائیل قرار دادیم تا غیر من که خدای عالمم هیچکس را حافظ و نگهبان نگیرند.»(آیه ۲).

به این ترتیب ما درمی یابیم که واژه الله فاقد جنبه آسمانی بوده و در پیوند با فرهنگ و زبان اقوام سامی قرار می گیرد. مسلمانان واژه الله را از تاریخ جدا کرده، آنرا در آسمانها قرار داده و خود را تنها برگزیده الله معرفی می کنند. حال آنکه الله یک مقوله زبانی و فرهنگی و جغرافیایی مشترک اقوام سامی و غیر می باشد و فاقد راز و اسرار است. مطالعه تاریخ و زبان و فرهنگ بر ما آشکار می سازد که الله متعلق به منطقه خاصی است، زماندار است و هرگز نمی تواند جهانشمول و فراطبیعی باشد.

BabakDad1_small.gifنماد تولید پوشاک داخلی کشور با انفجارهایی مشکوک فرو ریخت. و هنوز در ششمین روز بعد از حادثه، از آوارهایش «دود سفید» بیرون می‌زند و هنوز هم آهن‌آلات اسکلت فلزی ساختمان پلاسکو را که از زیر آوارها بیرون می‌کشند، گداخته و سرخ هستند. کدام آتش‌سوزی «عادی» می‌تواند چنین حرارت هولناکی داشته باشد که‌ بعد از ۷ روز، هنوز قطعات فلزی و آهنی از نقطه ذوب پایین نیامده باشد؟

بر اساس شواهد فراوان، ساختمان پلاسکو در حین آتش‌سوزی در طبقات فوقانی، در عملیاتی هدایت شده در طبقات میانی، احتمالاً با مواد منفجره‌ «ترمایت/ thermite» منفجر شده است. در جای خود درباره خواص انفجاری این ماده ویرانگر و چگونگی عملکرد سریع آن در رسیدن به حرارت فوق‌العاده بالا نتیجه تحقیقاتم را ارائه می‌کنم. ولی این کل داستان نیست. اکنون جامعه پر از پرسش است: اینکه چرا ساختمانی با استحکام ۲۰۰ ساله، در ۵۴ سالگی تاب تحمل یک آتش سوزی ۴ ساعته را نمی‌آورد و به شکلی معماوار از طبقات پایینی منفجر می‌شود و ناگهان فرو می‌ریزد؟ مسئولان هر دقیقه چیزی را به عنوان علت فاجعه مطرح می‌کنند که‌ حقیقی نیستند و بعدتر بناچار تکذیب می‌شوند. روز اول گفتند انفجارها بخاطر گاز بوده، اما بلافاصله شرکت گاز اعلام کرد پلاسکو اصولاً گازکشی شهری نداشته است. بعد گفتند گازوئیل منفجر شده که انفجار گازوئیل مضحک تر از آن بود که‌ تکرارش کنند! و حالا آن را به «برق» ربط داده‌اند که باز هم هیچ منطقی ندارد. اما درباره انفجارهای سلسله‌وار طبقات زیر ششم برج که منجر به سقوط پلاسکو شد، هنوز هیچ توضیح روشنی نداده‌اند.

pe-2-260117-1.jpgبرخی هم گفتند و نوشتند سازه فولادی پلاسکو در حریق ذوب شده و طبقات فرو ریخته‌اند. حال آنکه ساختمانهایی با عمر و سازه شبیه پلاسکو حتی پس از ۲۴ ساعت آتش‌سوزی کامل، به سرنوشت پلاسکو دچار نشده‌اند. در جستجویم به ساختمان مشابهی در اسپانیا برخوردم.

در فوریه ۲۰۰۵ ساختمان ۳۲ طبقه (۱۰۵ متری) ویندزور در مادرید اسپانیا دچار حریق در طبقات بالایی شد و ۲۴ ساعت هم در آتش سوخت و با آنکه شبیه ساختمان پلاسکو تهران دارای اسکلت فلزی بود، فرو نریخت. ویندزور کاملاً سوخت اما کُلپس (فروریزی) نکرد. آن ساختمان محصول دهه هفتاد میلادی بود و با آنکه ارتفاعش دو برابر و نیم پلاسکوی ۴۲ متری بود، بعد از حریق ریزش نکرد. پلاسکو تنها یکی از موارد فراوان آتش‌سوزی برجهای اسکلت فولادی جهان است که فقط بعد از ۴ساعت آتش‌سوزی آن هم در طبقات بالا، ناگهان از پایین دچار انفجار می‌شود و در چند ثانیه فرو می‌ریزد. مضحک است اگر آن انفجارهای همزمان را به کپسول گاز، انفجار گازوئیل و یا خروج گرد و خاک ربط دهیم.

راز این ریزش مشکوک در چیست؟ شوخی نیست. تا همین حالا جسد ۹ نفر آتش‌نشان کشف شده و به گفته کلانتری بهارستان تاکنون ۲۰۰ نفر مفقودی گزارش شده است.

شاید دهها شهروند زیر این آوار آهن محبوس و به احتمال بسیار زیاد جان باخته‌ باشند. همچنین در بُعد اقتصادی، حداقل بیش از چهار هزار نفر بیکار شده‌اند و میلیاردها تومان خسارت برجای مانده و چنانچه اشاره کردم «نماد تولید داخلی» در عرصه پوشاک هم نابود شده است.

در بررسی فیلمهای لحظه ریزش پلاسکو از زاویه‌های مختلف به «شباهت عجیب» این ریزش با «تخریب کنترل‌شده» ساختمانهای قدیمی می‌توان پی برد. در یوتیوب فیلم‌هایی از دهها مورد تخریب ساختمانهای قدیمی (controlled demolition) در سراسر جهان هست که اگر با دقت ببینید متوجه شباهت ریزش برخی از آنها با ریزش (انفجار و تخریب) ساختمان پلاسکو می‌شوید. در چندین مورد (بخصوص آنها که مواد منفجره تی‌ان‌تی و یا «ترمایت» را فقط در یک طرف طبقات میانی کار گذاشته‌اند) ساختمانها شبیه ساختمان پلاسکو اصطلاحاً به شکل «کتابی» روی خود تا می‌شوند و فرو می‌ریزند. اما برعکس، آخرین چیزی که‌ در پلاسکو فرو افتاد، اسکلت فولادی و مستحکم آن بود.

حال سئوال این است که‌ چرا همان اسکلت سالم، به زمین که رسید شروع به ذوب شدن کرد و این روند بعد از هفت روز ادامه دارد؟

واقعیت این است که‌ آتش ماده انفجاری «ترمایت» بدون نیاز به اکسیژن تا روزها می‌تواند. بقایای آوار را در روی زمین ذوب کند و نشانه آن هم گاز و دود سفیدی است که‌ در بقایای آوار پلاسکو هنوز ادامه دارد! این امر، فرضیه ریزش بخاطر «عدم مقاومت سازه» را به کلی رد می‌کند. سازه فولادی پلاسکو که دور تا دور آن «کلاف کشی فولادی» هم شده، از لحاظ فنی نمی‌باید بعد از یک حریق چند ساعته چنین ذوب شود. در موقع ریزش هم، اسکلت ساختمان دیرتر از همه سقوط می‌کند و در فیلمهای مختلف به جز انفجارهای قطاری در طبقات پایینی و شکست ناگهانی اسکلت و ریزش ساختمان، چیزی دیده نمی‌شود. ریزش پلاسکو بعد از «انفجارهای کنترل‌شده» که در طبقات پایینی ساختمان رخ داد که‌ آتشی در آنجا نبود. پس باید «جعبه سیاه فاجعه پلاسکو» را در همان طبقات میانی کاوش کرد.

pe-260117-4.jpgpe-260117-5.jpg

برخی می‌گویند به دلیل آبگیری زیاد در طبقات فوقانی برای اطفاء آتش، «بار ساختمان» سنگین شده بود. این بیراه نیست، اما وزن آب روان آنقدر سنگین نیست که بتواند سازه فولادی را مغلوب خود کند. اتفاقاً همان حجم زیاد آب که حریق طبقات بالا را خاموش می‌کرد، همزمان باعث خنک شدن فضا و ساختمان و سازه فولادی آن می‌شد مه باز هم فرضیه ذوب شدگی سازه را رد می‌کند. لذا نظریه سقوط پلکانی به علت سنگینی طبقات مردود است.

در حقیقت اتفاق اصلی در «خلوتی» طبقات پایین‌تر برج پلاسکو رخ داد. آنجا که انفجارها رخ دادند و فیلمهای شاهدان آنها را تأیید می‌کند. احتمالاً با استفاده از «ترمایت» که چند ویژگی دارد.

Mojtaba-Vahedi_small.gif

پس از ترور مرتضی مطهری که همچون برخی ترورهای دیگر به گروه فرقان نسبت داده شد آیت اله خمینی پیامی مفصل صادر کرد . در بخشی از آنپیام ، مطهری به عنوان شخصیتی معرفی شده بود که در "اسلام‌شناسی و فنون مختلفه اسلام و قرآن کریم کم نظیر بود." آیت اله خمینی پس از آن نیز توصیفاتی در مورد مطهری داشت که موجب شد او را " ایدئولوگ انقلاب " بنامند.اگر از برخی مواضع مطهری در خصوص سنت های ایرانی بگذریم قریب به اتفاق دیدگاههای سیاسی اوبه ویژه در زمینه آزادی ها و حقوق اساسی ملت ، قابل قبول بوده است. مرحوم مطهری دقیقا در آخرین روز از نخستین ماه استقرار جمهوری اسلامی توسط تروریستها به قتل رسید و لذا نمی توان در خصوص میزان پایبندی به ازادی های اساسی و تطبیق عملکرد او با شفارهای آزادیخواهانه ، قضاوت کرد.‌ اما هر چه بود در سال های ابتدایی رهبری خامنه ای ، گاه سخنرانی ها و اظهار نظرهای به جا مانده از مطهری مورد استناد اصلاح طلبان قرار می گرفت تا بی توجهی محافظه کارانِ مورد حمایت رهبر به آزادی ها، با استناد به دیدگاههای نظریه پرداز انقلاب ، مورد نقد قرار گیرد. شاید همین‌ استنادات بود که خامنه ای را تشویق کرد تا برای مطهری ، جایگزینی به نام مصباح یزدی پیدا کند و او را مطهری دوران بنامد. در حالی که مواضع سیاسی مصباح یزدی معمولا درتعارض صد در صدی با دیدگاههای مطهری بوده است .

اگر از مواضع مصباح یزدی در تمام سال های گذشته ، بگذریم نسبت به آنچه اخیرا به صورت مکتوب از وی منتشر شده ، نمی توان بی تفاوت بود .‌ خامنه ای بارها از مصباح یزدی با القاب دهان پرکن یاد کرده و رسانه های نزدیک به رهبر ، مصباح را نظریه پرداز انقلاب می نامند.‌ ارقام کلانی که هر سال در قالب قوانین‌بودجه به مصباح و موسسات وابسته به او تخصیص می یابد نیز نشانه دیگری از جایگاه ویژه این روحانی مرتجع در نظام‌ولایت فقیه است. انعکاس گسترده پاسخ های عجیب او در خصوص میزان اختیارات ولی فقیه نیز ، لزوم توجه به آنها و پاسخگویی به مواضع ارتجاعی- استبدادی او را یاد اوری می نماید.‌ با این مقدمه ، توجه خوانندگان مقاله را به مشروح پرسش ها در خصوص اختیارات ولی فقیه و پاسخ های مصباح یزدی جلب می نمایم:

mostafaMalekian_small.gif

متن سخنرانی مصطفی ملکیانی در یکصدوهفتمین نشست تخصصی ماهانه ی بنیاد باران با موضوع «گفت‌وگو ضرورت فرهنگی» در محل مرکز همایش‌های بین‌المللی رایزن، در پی می آید:

مباحثی که درباره گفت‌وگو قابل طرحند یا توسط اندیشمندان طرح شده‌اند، مسائلی‌اند به حدی متنوع و متکثر که مسلما حتی فهرست کردن آنها هم در حد مقدور من در اینجا نیست. من سعی می‌کنم درباب گفت‌وگو به طرح پنج مسئله بپردازم و این پنج مسئله را از نظرگاه خودم به صورت واضح طرح کنم.

بحث اول اشاره به ماهیت گفت‌وگو و ایضاح مفهومی ‌گفت‌وگوست و اینکه اساسا گفت‌وگو یعنی چه و چه تفاوت‌هایی با پدیده‌های مشابه خودش دارد. نکته دوم این است که چرا گفت‌وگو در جهان پیرامون ما اینقدر اهمیت پیدا کرده است و در کشور ما و جهان این‌همه اهمیت پیدا کرده و درباره آن بحث درگرفته است. نکته سوم درباره ضرورت گفت‌وگو است، اینکه چه فایده‌ای دارد و آیا این فایده تا حدی است که به ضرورت گفت‌وگو قائل باشیم یا اینکه گفت‌وگو فایده‌هایی دارد اما از ضرورت گفت‌وگو نمی‌توان سخن گفت. نکته چهارم درباره شرایط گفت‌وگو است که گفت‌وگو در چه شرایطی باید انجام شود و اینکه طرفین باید در گفت‌وگو چه شرایطی داشته باشند و مبحث نهایی هم آفات گفت‌وگوست که می‌تواند آن را از اهدافش دور کند.

اولا درباره ایضاح مفهومی‌گفت‌وگو باید بگویم در هر علمی‌ هرکسی که مشتغل به آن علم است مشتغل به یک یا چندتا از این هشت کار است، تعلم، تعلیم، تحقیق، نقد، دفاع، همکاری، مذاکره و خلاقیت است و تمام سامانه علم از ترکیب این هشت فعالیت شکل می‌گیرد و نطفه علم وقتی منعقد شد با این هشت کار آهسته رشد می‌یابد، از این هشت مورد، یک مورد مذاکره است و گفت‌وگو. ما وقتی گفت‌وگو می‌کنیم داریم با یکدیگر برای حل مسئله یا مشکلی که به این اجمالا گفت‌وگو گفته می‌شود، همکاری می‌کنیم در ساحت اجتماعی و فرهنگی، کمی ‌تعریف دامنه گفت‌وگو از این تعریف مضیق‌تر می‌شود و از این نظر چون این معنای مضیق محل بحث ماست من به آن می‌پردازم.

ما در زندگی شخصی‌مان گاهی کارهایی می‌کنیم که از آن کارها گاهی هم به خطا تعبیر به گفت‌وگو می‌کنیم مثلا ما از گپ‌و‌گفت‌های روزانه‌مان گاهی تعبیر به گفت‌وگو می‌کنیم یا حتی جروبحث‌هایمان را گفت‌وگو می‌نامیم اما گفت‌وگو نوعی همکاری در جهت علم است و زمانی معنا پیدا می‌کند که چند قید به آن بزنیم.

گفت‌وگو یک نوع پرداختن به مسائل نظری یا مشکلات عملی است در مقام نظر می‌خواهیم ببینبیم اوضاع و احوال پدیده خاصی چگونه است ، شناخت پیدا کنیم و برای آنکه شناخت پیدا کرده باشیم، در حوزه مسئله ما سر و کار با نظر داریم اما در حوزه مشکل سر و کار با عمل داریم، آنجا شناخت برای شناخت نیست، آنجا شناخت برای دگرگون کردن است. ترافیک تهران را می‌شناسیم، تا آن را دگرگون کنیم، پدیده فقر برای آنکه در آن دخل و تصرف انسانی، می‌شناسیم. دخل و تصرفی در جهت مصالح آدمیان و مطابق با موازین اخلاقی و حقوقی انجام دهیم. در این گونه موارد با مشکل مواجه‌ایم نه مسئله. «مسئله» از نظر فیلسوفان علم به عالم نظر و «مشکل» به عالم عمل اطلاق می‌شود. اگر ما بپردازیم به مسئله نظری‌ای یا به مشکل عملی‌ای که همراه با این سه قید باشد، ه می‌شود موضوعی که الان محل بحث ماست و همان چیزی هم هست که در ایران توسط جناب آقای خاتمی‌ و در ساحت سیاسی طرح شد. این پرداختن اولاً باید جنبه جمعی و اشتراکی داشته باشد، به تعبیر دقیقتر جنبه جمعی پیدا کند. نکته دوم اینکه این پرداختن جمعی، پرداختن در مقام عمل نباشد، پرداختن در مقام نظر باشد، یعنی به جای اینکه برویم سراغ مشکل عملی‌مان، بپردازیم به همان مسائل نظری به عنوان مقدمه گریزناپدیر همان مشکلات عملی. که البته بر اثر کار نظری ما کسانی می‌روند و کار عملی انجام می‌دهند. نکته سوم هم اینکه پرداخت نظری باید پرداخت استدلالی باشد چون می‌توان به شکل‌های دیگری چون پرداخت‌های احساسی و جدلی هم داشت که به آنها دیگر گفت‌وگو نمی‌گویند. معمولا موضوع این گفت‌وگو یک موضوع نظری یا مشکل عملی اجتماعی باشد تا گفت‌وگو صورت بگیرد.

zHQtoe35.jpg

اما چرا گفت‌وگو امروز اینقدر اهمیت پیدا کرده است، به نظر می‌رسد در دنیای جدید چهار عامل سبب کارکرد گفت‌وگو شده‌اند. اولین چیزی که به بحث گفت‌وگو اهمیت داد، نظریه ناآشکارگی حقیقت بود، اگر حقیقت امور آشکار بود، اگر به گفته قدما، حقیقت چیزی بود که با عقل صریح و صراح می‌شد آن را به دست آورد، دیگر نیازی به گفت‌وگو نبود. نظریه ناآشکارگی حقیقت یک نظریه بسیار مهم در معرفت‌شناسی روزگار ماست این است که حقیقت دشواریاب است، آسان‌یاب نیست، چنین نیست که فرد با اندک علم و قدرت تفکری و فهمی مختصر ‌و اندک تجربه‌ای بتواند حقیقت را در باب موضوعی یا مسئله یا مشکلی بیابد، حقیقت امری نادرالوجود و کمیاب و دشواریاب است و این درست نقطه مقابل ایدئولوژی‌هاست چراکه به نظرم تعریف ایدئولوژی این است: مکتب یا سنت یا جنبش و گرایشی که عقیده دارد حقیقت آشکار است و آن حقیقت هم نزد ماست. دربرابر هرچه من از نظریه آشکارگی حقیقت فاصله بگیرم از ایدئولوژیک اندیشیدن فاصله گرفته‌ام و به جای ایدئولوژی به ایده‌ها روی آورده‌ام. یعنی به باورهایی که باهم در نزدیکی به حقیقت رقابت می‌کنند. نظریه ناآشکارگی حقیقت نظریه‌ای است که اگر چه آهسته و به تدریج در طول فرهنگ بشری پخته شد اما تقریبا از نیمه دوم قرن نوزدهم به بعد در غرب به صراحت گفتند که ما با آشکارگی حقیقت سر و کار نداریم، حقیقت کاری است بسیار دشواریاب و کمیاب و اگر هم در این شرایط بخت با ما یار باشد و به حقیقتی دست یابیم تنها با تشریک مساعی امکان‌پذیر است و گرنه ما به تنهایی چنین توانی نداریم. این نظریه خودش حیات‌بخش نظریه ناآشکارگی حقیقت است، آن کسانی که حقیقت را آشکار می‌دانند وقتی شما با آن‌ها درباره آن حقیقت آشکارشان مخالفت می‌کنید، می‌گویند در نطفه یا در لقمه‌تان شکی است یا فطرت الهی و انسانی‌تان مخدوش شده است. اگر کسی معتقد باشد که حقیقت به صراحت و روشنی هویداست شکی نیست آنهایی که این حقیقت را قبول نمی‌کنند، معاند تلقی می‌شوند. می‌گوید چطور برخی آنچه واضح است را رد می‌کنند و حقیقت صریح را نمی‌پذیرند، اگر حقیقت همه چیز مانند ۴=۲+۲ است، آن وقت اگر کسی این حقیقت را نپذیرد، می‌گوید با حق و حقیقت عناد دارد. اما اگر بپذیریم انسان‌هایی در کمال صداقت و جدیت به یک مطلبی رسیدند ولی در بابش نتوانند حقیقت را کشف کنند، آن وقت ما به نظریه ناآشکارگی حقیقت روی آورده‌ایم و همه کسانی به آن حقیقت دست پیدا نکرده‌اند از لحاظ اخلاقی هیچ عیب و ایرادی بر کارشان وارد نیست و از لحاظ حقوقی و اجتماعی هیچ نقضی نمی‌توان به آنها وارد کرد. این نظریه، رای اولی است که گفت‌وگو را به حد ضرور می‌رساند چراکه بر این اساس،‌ حقیقیت بر تور من تنها یا شمای تنها نمی‌افتد، اما وقتی همه باهم توری را به آب بیندازیم شاید به حقیقت دست یابیم.

Mohammad-Reza-Jalaeipour_small.gif

- حاضران در تجمعِ حامیان ترامپ در روز تحلیف (زیر دویست هزار نفر) کمتر از یک‌سومِ جمعیت معترضانِ به ترامپ در تظاهرات زنان در واشنگتن (بیش از ششصد هزارنفر = بزرگ‌ترین تجمع اعتراضی قرن ۲۱ در آمریکا) بودند. مسیرِ رژه‌ی روز تحلیف کم‌جمعیت بود و حتی هنگام عبورِ ترامپ هم حامیانش چندان شوری نداشتند. تقریبا همه‌ی حامیان ترامپ آمریکایی و اکثریت قریب به اتفاق‌شان آرام، سفیدپوست، مسیحی، میان‌سال و همراه خانواده بودند. گویی حامیان ترامپ کمتر از مخالفانِ جوان و پرانرژیِ ترامپ میل به اظهار و ابرازِ هویت سیاسی‌شان داشتند. در مقابل در تظاهرات ضدِ ترامپِ زنان در فردای روز تحلیف، به وضوح تکثر نژادی و سِنی و شورِ بیشتری دیده می‌شد. در عصرِ روز تحلیف هم مخالفانِ ترامپ پارک‌ها و فضاهای عمومی مرکز واشنگتن را با موسیقی و حضور اعتراضی و سرگرم‌کننده‌شان و پخشِ پنجاه هزار نخ علفِ رایگان به نوعی کارناوال جوانانه، سرخوشانه و هیپیانه تبدیل کرده بودند. در موارد متعدد گارد ضد شورش با مخالفان ترامپ درگیر می‌شد و البته مخالفان ترامپ نیز بعضا از این درگیری لذت می‌بردند و مواجهه‌ی سرخوشانه‌ای با این برخوردها داشتند. چند گاز اشک‌آور هم شلیک شد و تعدادی از مخالفان نیز بازداشت کوتاه‌مدت شدند.

- حداقل یک‌سوم حاضران در تظاهراتِ زنان در واشنگتن را مردان تشکیل می‌دادند. نشانه‌ای از توفیق فمینیست‌ها در قانع و همراه کردن بخش بزرگی از مردان برای بسط عدالت جنسیتی. حضور میلیون‌ها مرد در تظاهرات زنان در سراسر جهان در این روز شاهدی بود بر این‌که بخش بزرگ‌تری از مردان باور کرده‌اند که جامعه‌‌ای که از نظر جنسیتی عادلانه‌تر است، برای همه، از جمله مردان، جامعه‌ی بهتری است (چه در ساحت روابط عاشقانه و دوستی و خانواده و چه در عرصه‌ی اقتصاد و سیاست و علم و فن و هنر و دین). این یارگیریِ بیشتر از مردان به افزایش سرعت و قدرت جنبش زنان برای کاهش تبعیض‌های جنسیتی کمک می‌کند.

- تظاهرات زنان نمونه‌ی خوبی از مداخله‌ی جمعیِ سیاسی‌ای بود که به «هم‌افزاییِ انواع اشکالِ سرکوب، سلطه و تبعیض» (تقاطع‌باوری-intersectionality-به تعبیر کیمبرلی کرنشاو، جامعه‌شناس فمینیست) توجه داشت. محور پیام‌ها و شعارهای تجمع، حقوق زنان و تبعیض علیه زنان بود، اما اعتراض به سایر انواعِ تبعیض علیه مهاجران، مسلمانان، فلسطینیان، رنگین‌پوستان، فرودستان و اقلیت‌های جنسی هم در سخنرانی‌ها و اجراهای پشت تریبون و شعارها و پلاکاردهای حاضران پررنگ بود. نمونه‌ای عالی از «فمینیسم تقاطعی». مثلا پنج نفر از سخنرانان و هنرمندانی که پشت تریبون حاضر شدند زنان مسلمان بودند (از جمله یک رپرِ مسلمان)، گرچه زنان مسلمان تنها یک درصد‌ جامعه‌ی آمریکا را تشکیل می‌دهند. اغلب سایر سخنرانان زن هم یا رنگین‌پوست بودند یا مهاجر یا فلسطینی یا‌ از اقلیت‌های جنسی یا کارگر و کم‌درآمد یا قربانیِ خشونت. برای شمول‌گراتر شدنِ تظاهرات، همه‌ی سخنرانی‌ها هم به طور زنده به زبان ناشنوایان ترجمه و بر پرده‌های بزرگِ مسیر تظاهرات نمایش داده می‌شد.

usw-240117.jpg

Mohammad-Jafari_small.gif
۳- جبر و اختیار و تفویض در قرآن

● مجری برنامه پرگار از سروش می‌پرسد: « بر اساس اثبات بر مبنای بهترین تبیین شما معتقد هستید که نظریه تان این مسائل را مربوط به تناقضها را در قرآن حل می کند. اما چرا فکر می‌کنید که باید به نظریه روءیا روی آورد تا آنچه ما فکر می‌کنیم تناقض در قرآن هست از سر راه برداریم»
٭ سروش پاسخ می دهد: قرآن پر از تناقض است« اما تناقضها و یا بگوئیم اختلاف‌ها در قرآن به خاص و عام و مطلق و مقیّد خلاصه نمی شود و لذا گفتار دانستن و یا هرچیزی تاریخ مند دانستن قرآن کلّ آن مسائل را حل نمی‌کند. آنجه نظریه روءیاهای بنده حل می‌کند تناقض در یک سطوح بالائی است که ربطی به کانتکس ندارد. ... یک پاردوکس‌هایی در قرآن هست که با اینها حل نمی شود.»

● مجر ی برنامه پرگار پرسید: کدامها؟
٭ سروش پاسخ می‌دهد: « الآن من عرض می‌کنم: مسئله جبر و اختیار، ببینید جبر و اختیار Ege of problem از مشکلاتی است که تا امروز هم با ماست، معلوم نیست بالاخره قرآن جبری است و یا اختیاری و ما دوتا فرقه بزرگ معتزله و اشعری داریم بر سر همین موضوع و در شیعه هم که گفته‌اند: لا جبر و لا تفویض بَل امرٌ بین الامرین استخوان لای زخم گذاشته اند. »

سروش پاسخ درست نمی‌دهد. اگر ایشان فلسفه خوانده‌اند، لابد می‌دانند که مسائلی مانند جبر و اختیار، خیر و شر، زیبائی و زشتی، حیات و ممات و... از زمانی که بشر پا بعرصۀ وجود نهاده و فلسفه پیدا شده، موضوع سئوال و پاسخ بوده و فلسفه به آنها پرداخته‌است. فلسفه قدرت جانبدار جبر و نحله فلسفه جانبدار آزادی نیز وجود دارد. جبر چیست و تعریف آزادی کدام است، دو پرسشی هستند که بطور مداوم، موضوع فلسفه هستند. ورود گرایشهای فلسفی، بخصوص فلسفه قدرت به قلمرو اسلام، سبب شد که جبرِ توجیه‌گرِ ضرورت اطاعت از حاکم قدرتمدار تبلیغ بگردد. دو گرایش فکری اشاعره و معتزله که سروش از آنها نام می‌برد، از قرآن نشأت نمی‌گیرند. از فلسفه قدرت مایه می‌گیرند.

این سخن « معلوم نیست بالاخره قرآن جبری است است و یا اختیاری و ما دوتا فرقه بزرگ معتزله و اشعری داریم بر سر همین موضوع » (۲۲) فرقه‌های فلسفی بسیار دیگر نیز وجود دارند که بازگشت آنها به فلسفه قدرت است. به استناد وجود آنها گفتن که معلوم نیست قرآن جانبدار جبر و یا اختیار است، سخنی از سر صدق نیست. وقتی قرآن بدون توجه به اصولش و با مراجعه به این یا آن فلسفه قدرت بررسی می‌شود، جز دعاوی از این نوع، چه حاصل توان کرد؟ نظر قرآن به شرحی که خواهد آمد، روشن است. ولی تا زمانی که قدرت اصل است و فلسفه قدرت بر عقول حاکم، این نوع دعاوی تکرار خواهند شد. چراکه اِعمال قدرت توجیه دینی و شرعی می‌طلبد. پس باید، دین را با توقعات قدرت سازگار کرد. وقتی هم بنابر مخالفت با دین است، باز نیاز به ساختن اینگونه دعاوی است. اولین بار، معاویه برای ساکت کردن مردم و قبولاند حاکمیت خویش و توجیه استبدادگری خود، فلسفه قدرت یونانیان را وارد قلمرو اسلام کرد و بوسیلۀ فقهای جیره‌خوار حکومتش، توجیه دینی ساخت. به استناد آن توجیه، او می‌گفت: حاکمیت او ازجانب خداوند است. خواست پروردگاراست که او حاکم گشته‌است و اینگونه عمل می‌کند.

اینکه آقای سروش می‌گوید «دوتا فرقه بزرگ معتزله و اشعری داریم» و نمی‌گوید که آبشخور طرز فکرهای این دو فرقه، فلسفه است، نه علمی و نه راستگوئی در مقام بحث است . آقای سروش خود باید بگوید که آیا جبری است یا اختیاری؟ قرآن جبر را آموزش می‌دهد و یا اختیار را؟ اینکه دیگران چنین و چنانند و این و آن می‌گویند نه درد سروش را دوا می‌کند و نه دوای درد دیگران است. گرچه روشن است که او به قول خودش چنین پاردوکسهایی را طرح می کند تا با کمک آن قادر شود فکر بکر خود که قرآن مغشوش است، رؤیای مغشوش و مه آلود پیامبر است را به کرسی قبول بنشاند. اما خلاف حقیقت اگر هم به کرسی قبول بنشیند، زوال می‌پذیرد و چون حق آید، خسران بزرگ برای او می‌شود. برای مثال، « نظم پریشان قرآن که گاه در سوره و گاه حتّی در آیه واحد خود را مینمایاند،...پریشانی آیات قرآن چندان است که بعضی را واداشته تا علمی تازه بیافرینند و از سرّی نهان در گسستگی‌ها خبر دهند و همّت به کشف راز آنها و گفتن ناگفته‌ها بگمارند»، با مراجعه به مرجعی که او نام برده‌است، یعنی المیزان، باطل می‌شود و زیان به پای گوینده نوشته می‌شود.

و او ادامه می‌دهد: «در حالی که اگر پای رؤیا را به میان آوریم، حضور و وقوع چنین گسست‍هایی بسیار طبیعی و مناسب طبع مه آلود خواب می‌نماید و جای هیچ شگفتی ندارد! همین طور است سبک قرآن در روایت قصّه های تاریخی که بسیار گزینشی و مقطّع است و به عکس‍هایی ثابت از فیلمی متحرّک می‌ماند که حافظه‌ای آنها را گزینش و نقل کرده است.» (۲۳) این جمله‌ها بیشتر از منظرخدائی، به خدای پیامبر و کلامش قران نگریستن و به سخریه گرفتن آن شباهت دارد تا حتی خواب / رؤیا است. اگرنه گویای ناتوانی نویسنده از درک تفاوت وحی از رؤیا و یا هر دو است.

باوجود این، در چهار ساحت به مسئله جبر و اختیار می‌پردازیم: ۱. جبر و اختیار در قرآن. ۲. نظر مولوی در باره جبر و اختیار چیست؟ ۳. جبر و اختیار و نماز و آیا نماز بدون اختیار تصورکردنی است؟ و ۴. امرٌ بین الامرین یعنی چه؟

<strong>جبر و اختیار و تفویض در قرآن</strong>

دو نحله، یکی اشاعره و دیگری معتزله و نحله‌های دیگر که به جبر و یا تفویض قائل شده‌اند، مستندشان قرآن نیست. دیدگاه فلسفی خود را به دین تحمیل می‌کنند. نحله های فلسفی و فلاسفه از اول دنبال فلسفه یونان رفته اند و سپس آن بر قرآن تحمیل کردند و مشکل از آنجا سرچشمه گرفته است و نه از قرآن.

● معتزله می‌گویند: دخالت اراده خداوند، صرفاً همین قدر است که ابتدا این جهان را تکوین کرده است. جهان بعد از آن که با اراده ذات باری تکوین یافت، به حسب طبع خود گردش و جریانی دارد و حوادثی که به تدریج پدید می‌آید، مقتضای طبع خود جهان است. و آدمی در آن مختار مطلق است و ما بقی امور هر چه هست به او واگذار شده است و خداوند در آن هیچ دخل و تصرفی ندارد.

● اشاعره می‌گویند: آن چه در خارج رخ می‌دهد ، به اراده خداوند است و افعال بندگان نیز از این قاعده مستثنی نیست ؛ بنابراین، انسان‌ها در افعال خود ناگزیرند و اعمال ما آدمیان و چه خوب و چه بد از خداوند است. و معاویه اولین بار برای توجیه اعمال و حاکمیتش جبر را مطرح و ترویج کرد. او می‌گفت این خواست خدا بوده که او حاکم شده و اعمالی که می‌کند خواست خداوند است.

هیچ‌‎یک از این دو نظر را در قرآن نمی‌توان یافت. وقتی بخواهیم بدانیم قرآن بیان استقلال و آزادی، بنابراین، گویای استقلال و آزادی مطلق خداوند و مبشر استقلال و آزادی انسان به انسان است و یا بیان قدرت، بنابراین، مبلغ جبر است، نخست باید خود را از این و آن تمایل رها کنیم. حتی اگر بخواهیم بدانیم کدام یک از دو نظر به قرآن نزدیک‌تر است و یا که قرآن ملقمه‌ای از آن و این و غیر آن و این است یا خیر، باز باید خود را از تمایل‌ها رها کنیم. آیا می‌شود، تعریفی از جبر و تعریفی از آزادی جست و به سراغ قرآن رفت و پرسید کدام یک از این دو تعریف در قرآن هست؟ آیا هر دو را در بردارد و از تناقض آن دو بی‌اطلاع است یا خیر؟ نه. این نوع پیش فرض‌سازی ذهن محقق را فعال مایشاء و قرآن را فعل‌پذیر می‌کند. در خور توجه این‌که سروش با این «پیش فرض» نیز به سراغ قرآن نرفته‌است. قول او صراحت دارد بر این‌که، وجود دو نحله را کافی دانسته‌است برای صدور این حکم که «معلوم نیست بالاخره قرآن جبری است و یا اختیاری ...وشیعه هم که گفته اند: لا جبر و لا تفویض بَل امرٌ بین الامرین استخوان لای زخم گذاشته اند.»
از این‌رو، نظرگاه‌های فلسفه و علم در باره جبر را به حال خود می‌گذاریم و به سراغ قرآن می‌رویم:

٭ خدا وجبر و جبار:

۱. از قرآن می‌پرسیم خدا کیست؟ پاسخ قرآن به این پرسش این‌است:
۱.۱. خداوند هستی محض و منزه از تعین است. همواره منزه از تعین (قدوس) است (حشر، آیه ۲۳). چرا؟ زیرا
۱.۲. این هستی محض حق (هو‌الحق) است. (حج، آیه ۶) و حقی که هستی محض است، متعین نمی‌شود.
۱.۳. از هستی محضی که حق است، جز حق صادر نمی‌شود (الحق من ربکم) (کهف، آیه ۲۹).
۱.۴. این هستی محض که حق است، مختار و فعال لما یرید است (هود، آیه ۱۰۷)
۱.۵. این هستی محض که حق است و از او جز حق صادر نمی‌شود و فعال لمایرید است، خالق است (انعام، آیه ۱۰۲).

بدین‌سان، هستی محضی که فعال لمایرید و آفریننده است، می‌گوید حق از او است. پس، آفریده او جز حق نمی‌تواند باشد. در حقیقت، در هستی محض ناحق وجود ندارد. پس، در آفرینش او، جز حق نمی‌تواند باشد و نیست. این در رابطهِ قو‌ائی که دو موجود با یکدیگر برقرار می‌کنند، بدین‌خاطر که «قوا» در تخریب بکار می‌افتند، حق ناحق می‌شود.

Hamid-Aghaei-Small.gifهمه ما هر روزه در معرض حوادث و اتفاقاتی قرار می گیریم که پیش بینی آنها نا ممکن بنظر می رسد. در خیابان و ایستگاه های مترو بطور اتفاقی با عابرین و همسفران روبرو و از کنار هم رد می شویم و یا پیشِ هم در اتوبوس و مترو می نشینیم. در عین حال اما اگر هر روز و در یک ساعت مشخص یک مسیر را طی کنیم، احتمالا با عابرین و مسافرینی که برنامه روزانه اشان مانند ما است، روبرو می شویم. حتی در اثر تکرار می توانیم محاسبه کنیم که چه فرد مشخصی امروز همسفر ما نیست. من هر روز با وسایل نقلیه عمومی سر کار می روم، در این برنامه ثابت روزانه با بسیاری از مردم بطور اتفاقی برخورد می کنم اما در اثر تکرار روزانه این برنامه می توانم تا حدودی محاسبه کنم که امروز چه خانم و یا آقای همسایه را خواهم دید و چه کسی امروز سرکار نمی رود، حتی می توانم حدس بزنم که چه کتابی را از کیفش در خواهد آورد و مطالعه خواهد کرد.

در همین موقع که در حال نوشتن این یادداشت هستم، یک باره متوجه شدم که اتاق کار تاریک شد و وقتی از پنجره به بیرون نگاه کردم دیدم ابر تیره ای جلوی تابش نور خورشید را گرفته است. همزمان پرنده ای را می بینیم که وارد حیاط خانه و بر روی شاخه بالایی درخت گیلاسمان می نشیند. در وحله اول این اتفاقات غیر قابل پیش بینی بنظر می رسند. اما اگر من مدت طولانی تری به آسمان نگاه می کردم، شاید می توانستم با در نظر گرفتن حرکت ابرها، حداقل از چند دقیقه قبل، پیش بینی کنم که خورشید پشت ابرها خواهد رفت. همچنین، اگر مدتی بیشتری پرواز پرنده ها را به حیاط منزلمان در نظر می گرفتم و با علم به واکنش عمومی پرندگان و این واقعیت که ما در این فصل توری های پر از مواد غذایی برای پرندگان روی شاخه های درختان حیاطمان آویزان می کنیم، شاید می توانستم تا حدودی نحوه ورود پرندگان را محاسبه کنم. به این معنی که پرنده مزبور ابتدا با احتیاط روی شاخه های بالاتر خواهد نشست و پس از اینکه مطمئن شد که محیط امن است روی شاخه پائینی می پرد و باز هم به اطراف خود نگاه می کند و پس از اطمینان از امنیت، روی توری پر از مواد غذایی می نشیند و مشغول خوردن می شود. حتی اگر رنگ و اندازه پرنده را یادداشت کنم شاید بتوانم محاسبه کنم که به احتمال زیاد همان پرنده در دفعات بعد سریع تر خود را به توری مواد غذایی می رساند، چون اطمینانش قبلا جلب شده و به محیط عادت کرده است.

ما نمی توانیم در هنگام بازی با مهره تاس پیش بینی کنیم که تاس مزبور پس از پرتاب روی چه شماره ای می نشیند، اما می توانیم احتمال نشستن روی یکی از شماره های بین یک تا شش را محاسبه کنیم. احتمال و یا شانسی که با پرتاب های بیشتر افزایش پیدا می کند. برای مثال شانس آوردن شش در یک پرتاب طبیعتا یک بر شش است، به عبارت دیگر ما یک بر ششِ دفعاتی که تاس را پرتاب می کنیم شانس آوردن نمره شش را داریم. این به این معنی است که در واقع، نشستن تاس روی عدد شش، صرفا با یک قاعده ساده علت و معلولی که رابطه مستقیمی با هم دارند قابل پیش بینی نیست، بلکه بر اساس اندازه گیری شانس و احتمالات قابل محاسبه می باشد. محاسباتی که بر اساس فاکتورهایی که نقش موثری دارند انجام می گیرد.

بر خلاف دنیای قدیم نیوتنی که همه چیز بر اساس رابطه های مستقیم علت و معلولی تفسیر می شد، برای مثال افتادن سیب از درخت معلول نیروی جاذبه بود؛ امروزه در دنیای مدرن و با بهره وری از علم کوانتوم مکانیک، بجای جستجوی رابطه علت و معلولی، که معمولا رابطه ای ساده و یک مجهولی است و می خواهد دقیقا نتیجه کار را پیش بینی کند، احتمالات و شانس وقوع یک حادثه با در نظر گرفتن عوامل و پارامترهای مختلف محیطی محاسبه می شود.

Vahid-Farkhondeh-khouy-Fard_sml.gif

همه چیز از یک نامه آغاز شد.درست یک سال ونیم پیش از انقلاب ایران؛ یک هشدار ،یک اخطار و شاید آخرین اعلان خطر از سوی اپوزسیون آن دوران. در روزهایی که شاه سرش را همچون کبک در زیر برف کرده بود و قصد جداکردن پنبه ها را از گوش خود نداشت ،مردم از شرایط حاکم بر کشور به ستوه آمده و هرروزی که سپری میشد بیش ازپیش جذب سازمانها،احزاب وتشکیلات علیه سلطنت می شدند.

خرداد سال پنجاه و شش، هشداری که به نامه سه امضایی معروف شد، وقوع یک خطر جدی را به علل خفقان سیاسی ،سرکوب و اختناق متوجه شاه کرد؛ در قسمتی از نامه چنین آمده است:

"تنها راه بازگشت و رشد ايمان و شخصيت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواريهایی که آينده ايران را تهديد می کند ترک حکومت استبدادی، تمکين مطق به اصول مشروطيت، احياء حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلاميه جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانيان و تبعيد شدگان سياسی و استقرار حکومتی است که متکی براکثريت نمايندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند."
بيست و دوم خرداد ۱۳۵۶
دکتر کريم سنجابی / دکتر شاپور بختيار/ داريوش فروهر

اما محمدرضا پهلوی در آن روزها چنان از "ژاندارم منطقه" نامیدنش سرمست بود که بی تفاوت ازکنار هشدارو زنگ خطرهای این نامه گذشت.از آنجایی که شاه در آن روزها دارای نیروی نظامی بی همتا در منطقه بود و همچنین از منظر شخصیت فردی دیکتاتور منش و خودکامه بود،لذا اساسا هیچ انتقاد و پیشنهادی را در مقام دیکتاتوری نمی پذیرفت بویژه که این انتقاد بدست مخالفان دیرینه خود( جبهه ملی) تنظیم شده باشد.

یکسال پس از نگارش آن نامه شاه از کشور خارج و انقلاب ایران پیروز شد. اکنون که نزدیک به چهل سال از آن پیشامد میگذرد ،رویداد مشابهی اتفاق افتاده است .چندی پیش شماری از اصلاح طلبان در پهنه سیاسی ایران که پس از انتخابات هشتاد وهشت بیشتر محکوم به زندان شده بودند، پس از مرگ هاشمی رفسنجانی نامه ای منتشر کرده واز اصولگرایان حکومتی که در رٲس آنها رهبر رژیم است، درخواست اعلام آشتی ملی داشته اند.

بخشی از نامه به حضور گسترده مردم در تشییع هاشمی اشاره داشته و این پرسمان را بهانه ای برای بازشدن فضای سیاسی کشور و استفاده از تمام ظرفیت های ملی اشاره کرده و در انتها از گفتمان و باز شدن فضای سیاسی بعنوان تنها راه نجات کشور دراین مقطع زمانی نام برده اند.

با نگریستن به این بیانیه اولین نکته ای که از تاریخ به ذهنم خطور کرد، پیشنهاد و انتقاد سران جبهه ملی (دکتر سنجابی، شاپور بختیار و داریوش فروهر) به محمدرضا شاه پهلوی بود. فضای سیاسی غالب بر امروز کشور و اواخر دهه پنجاه به اندازه ای به یکدیگر شبیه شده اند که نگاه و بررسی به این موضوع، می تواند بازخوانی پیدایش و تکرار یک تاریخ باشد.


BabakDad1_small.gifمقدمه: اگر شما هم به فرضیه «قتل و حذف فیزیکی» آقای هاشمی رفسنجانی فکر می‌کنید، قطعاً می‌خواهید بدانید تازه‌ترین اتفاقی که باعث شد کسانی در تاریکخانه امنیتی نظام تصمیم به حذف او بگیرند، کدام اتفاق بوده است؟ پس شما را به نزدیک یک سال پیش می‌برم. ۱۲ بهمن ۱۳۹۴. روزی که هاشمی بخاطر رد صلاحیت سیدحسن خمینی چنان تند و خطرآفرین سخن گفت که در آن یادداشت نوشتم: «شاید این سخنان تند و آتشین، شروعی بر پایان هاشمی باشد!»

آیا آن لحن تند و حملهٔ هاشمی‌رفسنجانی به خودکامگی حاکمان در ردصلاحیت‌ها و سخنانی که اخیراً درباره «لزوم تغییر در قانون اساسی» گفت مقدمه آن نبود که «سرش را زیر آب کنند»؟!

برخی مطالب را «باز باید خواند» تا گره از معماهای امروز باز کنند. اگر هاشمی بخاطر ردصلاحیت سیدحسن خمینی آنچنان عصبانی و خطرناک شد؛ از دیدگاه آقایان برای نقشه‌ای که در خیال دارند و مدتهاست طراحی کرده‌اند، هاشمی حتماً یک «مانع جدی» و مزاحم بود که‌ باید حذف می‌شد!
وقایع آن روز (شروع پایان هاشمی) را که حالا حقیقتاً تاریخی شده، مرور کنیم.

•••

• امروز «تاریخی» خواهد شد! •
دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴

لحن تند و حملهٔ امروز هاشمی‌رفسنجانی فقط به اختیارات فراقانونی شورای نگهبان محدود نبود. سخنرانی امروز او، بسیار شبیه به خطابه‌های صریح و آتشین استاد حوزوی‌اش مرحوم آیت‌الله منتظری بود که بارها با صراحت از فراقانونی بودن اختیارات رهبر و نهادهایی مثل شورای نگهبان و سپاه و اطلاعات انتقاد کرد و عاقبت هم بهای سنگینی بابت آن انتقادها پرداخت.

گرچه آقای منتظری در رتبه‌ای چنان رفیع و آبرومند قرار دارد که نمی‌توان هیچکس را با او مقایسه کرد و حتی مخالفان نامدار جمهوری‌اسلامی هم منتظری را شخصیتی بی‌همتا در ایران معاصر می‌دانند. منتظری در صراحت و شجاعت و دفاع از حق (حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی) و در مبارزه با کانون‌های مافیایی قدرت و اختیارات مطلق رهبر نظیری ندارد‌. اما او هم با سخنانی شبیه به این به حصر رفت. آیت‌الله منتظری وقتی در ۲۳ آبان ۱۳۷۶ به اصل کانون قدرت (ولایت‌مطلقه فقیه و مرجعیت حکومتی و اختیارات فراقانونی نهادهای حکومتی و امنیتی) حمله کرد، مورد هجوم سازماندهی‌شده شبه‌نظامیان قرار گرفت و به گواهی آیت‌الله موسوی اردبیلی مهاجمان قصد قتل وی را داشتند که در نهایت در حبس خانگی قرار گرفت و بعد از پایان حصر هم عملاً محدود و زیرنظر بود. منتظری در میان روحانیونی که نسل‌های ما دیده‌اند، بی‌همتا بود چون بعد از حصر هم دست از حق‌گویی برنداشت تا بالاخره بعد از آغاز جنبش اعتراضی سال ۸۸ مستحکم پشت سر مردم ایستاد و متأسفانه در آذرماه همان سال دیده از جهان فرو بست. او و آیت‌الله طالقانی و شریعتمداری از تیرهٔ کمیابی در روزگار ما بودند که تا پای جان بر حق مردم پای فشردند.

پس قصد و حق قیاس هاشمی با منتظری را ندارم. اما «جنس» سخنرانی امروز هاشمی‌رفسنجانی را از نوع سخنان صریح و «اتمام حجت»های تند آیت‌الله منتظری با رهبر می‌بینم. تردید ندارم که از امشب و فردا، حملات توپخانه‌ای رسانه‌های حکومتی به هاشمی‌رفسنجانی متفاوت‌تر و سنگین‌تر از همیشه استارت می‌خورد و اگر شورای نگهبان او را «ردصلاحیت» نکند، دست‌کم قوه قضائیه و سپاه و بسیجیان «خودجوش!» و همه ابزارهای فشار مافیای قدرت او را در تنگناهای بی‌سابقه و سختی قرار خواهند داد.

Ali-Kalaei1_small.gif

اینکه مسئول چه نهادی است البته که مهم است. باید گریبان نهاد یا نهادها، فرد یا افراد مسئول گرفته شود و داد درد و رنج و خون و آتش فاجعه پلاسکو از ایشان ستانده شود. اینکه شهرداری تهران، شورای شهر، دولت و وزارت خانه های تابعه مسئول اند شکی نیست. در اینکه همه از اصلاح‌طلب تا محافظه‌کار، از چپ چپ تا راست راست، از بالا تا پائین نظام در این فاجعه مقصرند تردیدی نیست. در اینکه سردار دکتر خلبان شهردار و شورای شهری های بی‌کفایت همه با مداحی شخص اول نظام در حاکمیت مداح سالار (مداح نه لزوما مداح مراسم مذهبی که مداح شخص اول و ساختار نظام و بله‌قربان‌گو و سر کج‌کن برابر تمامیت ساخت قدرت) به جایگاه می رسند و بعد آوار بی‌کفایتی‌شان به مانند آوار پلاسکو بر سر مردم بی‌گناه و نیروهای مردمی نهادهای خدماتی چون آتش نشانی آوار می‌شود که شکی نیست. هیچ‌کس نه نافی این حقایق مسلم است و نه می گوید این حقیقت ها نیست. ولی انصافا یک سوال! پس ما چی؟! مای مردم، مای محکومین، مای بدنه جامعه، پس ما چی؟ ما کلا بی‌گناهیم؟ کاسب ساکن پلاسکو هیچ گناهی ندارد؟ مایی که خیابان را سد می‌کنیم، با فاجعه سلفی می‌اندازیم و راه راننده آمبولانس را سد می‌کنیم، ما چی؟ ما بی گناهیم؟! بی تقصیر؟! فقط آن بالا، آن حاکمان پست و بد، آنها مقصرند؟!

داستان همان سوزن به خود است و جوالدوز به دیگران. قبول. باید جوالدوز سر تیز و برنده را برداشت و به جان صاحبان قدرت افتاد و حق و درد و رنج آسیب دیدگان پلاسکو و پلاسکو ها را در پیش چشمانشان گذاشت و از ایشان حق را مطالبه کرد. اما پس تکلیف سوزن چه می شود؟!

ابتدا بگذارید بپرسیم چرا آن همه جمعیت در آنجا جمع شده بود؟ چرا این همه شهروند موبایل به دست در حال مخابره تصویری از محل بودند؟ چرا بعد از فاجعه ویدئو هایی دیده شده که روایت‌گر آخرین لحظات پیش از ریزش است؟ مگر از همان ابتدای آتش سوزی آتش نشانان از مردم، ساکنان و مغازه داران خواهش نکردند که محل را ترک کنند؟ پس چرا این همه ویدئو از دقیقه های نود پیش از ریزش موجود است؟

یک پاسخ که قدری هم منطقی به نظر می رسد عدم اعتماد بدنه جامعه به رسانه های رسمی دیداری و شنیداری است. مردم به این رسانه ها، به طور مشخص رادیو و تلویزیون رسمی اطمینان ندارند. پیش فرض این است که اینها یا دروغ می گویند و یا حقیقت را حداقل نمی گویند. پس این وسط بازار موبایل ها و فیلم ها و شهروند خبرنگارانِ در لحظه آموزش ندیده داغ می شود.

مردم پیشتر دروغ و ناراستی صدا و سیما را بارها دیده اند. همین اواخر وقتی شعارهای روز تشییع هاشمی رفسنجانی سانسور شد. وقتی سخنرانی رئیس جمهور مملکت در میانه قطع شد. وقتی هزار و یک فیلم دروغ درباره این و آن از صداوسیما ساخته شد و منتشر شد . وقتی صدای رئیس جمهور قانونی مملکت را هم در آورد و وقتی هاشمی رفسنجانی ای که سالها در صداوسیما جا نداشت، یک شبه و پس از مرگش به سلبریتی مورد مدح ۵ شبکه هم زمان تبدیل شد که صدای ناطق نوری را هم در آورد. مردم به این رسانه بی اعتماد اند. روزنامه ها هم فردا صبحش منتشر می شود. سایت‌های خبری داخلی قدری مستقل یا متعلق به جناح دیگر هم اینترنتی اند و پخش آن لاین تصویری و صوتی ندارند. پس دست ها به جیب می رود و موبایل ها رسانه می شود. اما هدف ضبط تصویر و صدا وسیله را، هر اقدامی را، از سد کردن راه آمبولانس ها تا سد کردن راه آتش نشانی و ازدحام در محل و اخلال در کار نیروهای امدادی را نتیجه می شود و می شود فاجعه ای که رخ داد. اما این "شهروند-خبرنگار" ی (اگر بتوان اسمش را این گذاشت) کاملا "خودمدارانه" است. موبایل به دستانی که عموما خود را محور و مرکز و کانون هستی می دانند. کارشان انجام شود، لایکشان را بگیرند، خرشان از پل بگذرد و بعد. دیگر در این میانه چیزی برایشان مسئله نیست. انسانهایی اتمیزه و من، فرد محور. نسخه ای برابر اصل دیکتاتورها و پادشاهانی که سالها بر این ملک فرمان رانده اند. فرهنگی که دیکتاتورهای کوچکی در جامعه ساخته، خود مرکز عالم بین که آنچه خود درست و صلاح می دانند مسئله اصلی است. خود می دانند و الباقی جماعتی نادانند که باید به ایشان اقتدا کنند. یک جمله گریز: همین خود محور بینی آیا دلیل عدم موفقیت کارهای گروهی ما، با هم و در کنار هم نیست؟ پایان گریز. باید در این باب مفصلا در بابی دیگر سخن کرد.

نیاز به رسانه مستقلی که هیچ نهاد دولتی یا امنیتی نتواند راهش را برای حضور در محل «خبر» ببندد، نیازی است که روز افزون حس می شود. وقتی در شب دوم اجازه حضور خبرنگاران غیر نورچشمی داده نمی شود. وقتی در شب دوم در ارتباط با خبر ۴ پیکر آتش نشان جان باخته خبرهای عجیب و غریب مخابره می شود. شبکه خبر زیرنویس میکند و بعد خود همان شبکه آن را تکذیب میکند و رسما افکار عمومی معلق نگاه داشته می شود.

اما چونان که گفته شد، این توجیه شاید، تاکید میکنم شاید برای فهم بخشی، تاکید میکنم بخشی از حاضران در صحنه مفید باشد. که آنهم با سوال های بسیاری دست به گریبان است. اما الباقی چه؟ سلفی گیرندگان با فاجعه چه؟ کسانی که تا آخر شب آن دور و بر پرسه می زدند چه؟ کسانی که مخل کار نیروهای امدادی با همان امکانات اولیه و ابتداییشان شده بودند چه؟!

Baghi_Emadedin_sml.gifدرباره محکومان به اعدام زیر18سال

هفته نامه صدا شماره102 شنبه 2بهمن1395 ص15

پیشتر گفتاری از همین قلم تحت عنوان «چهار معضل فوری حقوق بشری» همزمان در چند نشریه منتشر گردید(مجله صدا و روزنامه شرق ، 10 شنبه7تیر93 ، روزنامه آرمان يکشنبه ۸ تير۱۳۹۳ و روزان 7و8و9تیر 93). یکی نکات مطروحه این بود که در صورت توجه به راهکارهای قانونی برای حل این چهار معضل فوری، هزاران نفر از زندانیان آزاد شده و بار سنگینی از عهده جامعه و حکومت برداشته خواهد شد. این چهار مسئله عبارت بودند از: اعمال ماده 134 قانون آیین دادرسی جدید، اعاده دادرسی در پرونده های محاربه بر اساس ماده ۲۷۹ قانون جدید مجازات اسلامی که تعریف محاربه را تغییر داده است و نیز تبصره 2 ماده 302 قانون جدید درباره محکومان به قصاص( که هنوز هم این 3 ماده در باره عده ای از محکومان اجرا نشده است). یکی از این چهار مسئله نیز اجرای ماده 91 قانون مجازات اسلامی بود. مقصود این نوشتار تکیه بر واپسین بند است.

دلیل و پشتوانه تقاضا از قوه قضاییه فزون بر تکلیف مندرج در اصل هشتم قانون اساسی در باب امر به معروف و نهی از منکر، این است که مروری بر قطعنامه ها و بیانیه های سازمان های بین المللی و واکنش های متعدد مقامات ایران نشان می دهد، مسئولان کشور آن را به عنوان یک مسئله پذیرفته اند و این موضوع از چنان وضوح و اهمیتی برخوردار بوده که نهاد قانونگذاری کشور آن را وارد قانون کرده و در ماده 210 قانون برنامه پنجم توسعه آمده است: «وزارت امور خارجه موظف است با بهره‌گیری از نظرات کارشناسان کلیه سازمانها و نهادهای مسؤول و به منظور اعتلاء شأن، موقعیت، اقتدار و نقش جمهوری اسلامی ایران و استفاده از فرصت های اقتصادی در منطقه و نظام بین‌الملل و بسط گفتمان عدالت‌خواهی در روابط بین‌الملل، سیاست های مناسب را برای اجرائی نمودن احکام ذیل به مراجع ذی‌ربط ارائه دهد:

الف ـ تنظیم سطح روابط و مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای دارای دیدگاهها و مواضع غیرهمسو با جمهوری اسلامی ایران.

1..2...3...4... و5 ـ اتخاذ دیپلماسی فعال جهت توقف روند صدور قطعنامه‌های حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران».

در واقع در مسئله حقوق بشر افزون بر نیاز مبرم، یک تکلیف نیز از سوی نهاد قانونگذاری متوجه همه مسئولان کشور شده است:« اتخاذ دیپلماسی فعال جهت توقف روند صدور قطعنامه‌های حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران».


Asghar-Farhadi-280117.jpgدر حالی که روابط عمومی دفتر اصغر فرهادی اعلام می‌کند که این فیلم‌ساز سرشناس برای سفر به آمریکا منع قانونی ندارد، یک روزنامه انگلیسی ادعا کرد که ممکن است اصغر فرهادی نتواند در مراسم اسکار ۲۰۱۷ شرکت کند.

به گزارش ایسنا، روزنامه انگلیسی «دیلی میلر» نوشت با توجه به این که «دونالد ترامپ» سفر اتباع چند کشور از جمله ۷ کشور اسلامی را به آمریکا به حالت تعلیق درآورده است، این نگرانی وجود دارد که اصغر فرهادی کارگردان فیلم نامزد اسکار «فروشنده» نتواند در مراسم هشتادونهمین دوره جوایز سینمایی اسکار شرکت کند.




رقص با الاغ در مجلس عروسی!

| No Comments


رپ مرد مشهدی!

| No Comments




Monthly Archives

Pages

  • about
Powered by Movable Type 6.3.11

About this Archive

This page is an archive of entries from January 2017 listed from newest to oldest.

October 2016 is the previous archive.

February 2017 is the next archive.

Find recent content on the main index or look in the archives to find all content.